صفحات: << 1 ... 24 25 26 ...27 ...28 29 30 ...31 ...32 33 34 ... 58 >>
21ام مرداد 1396شهادت محسن حججی به دست تروریستهای داعش بیشتر از زوایای عاطفی، مذهبی و ملی دیده شد تا از دیدگاه ژئوپلتیک. کمتر پرسیده شد، محسن اساساً در خارج از ایران چه کار میکرد و به دنبال چه هدفی بود، آن هم در بیابانهای عراق و شام؟ درست است که همه میدانند او برای جنگ با داعش در آنجا بود، اما عده زیادی نمیدانند داعش دقیقاً از کجا آمده و به دنبال چه هدفی بوده و چرا محسن مجبور شده برای مقابله با این گروه تروریستی فرسنگها از بچه دو ساله خود دور شود و دردناکتر اینکه هنوز عدهای میگویند سوریه و عراق به ما ربطی ندارد و ما چرا باید در این کشورها بجنگیم.
برای اینکه بدانیم با خون شهید حججی چگونه تاریخ ژئوپلتیک غرب آسیا را مینویسیم اجازه بدهید از منطقهای شروع کنیم که وی در آنجا به شهادت رسید. این منطقه در نزدیکی گذرگاه مرزی تنف واقع در مثلث سوریه، عراق و اردن قرار دارد. تنف درست بر سر مسیری قرار گرفته که بغداد را به دمشق و سپس بیروت وصل میکند به همین دلیل از اهمیت زیادی برخوردار است، اما به دلیل اینکه در طول شش سال گذشته اولویت اصلی بازیگران حاضر در جنگ سوریه غرب این کشور بود، کمتر نام گذرگاه تنف واقع در شرق سوریه در رسانهها شنیده میشد.
در واقع، غرب سوریه به دلیل اینکه بیشترین جمعیت و همچنین شهرهای مهمی چون دمشق، حمص، حلب و لاذقیه را در خود جای داده به «سوریه مفید» معروف است و هدف اصلی دولت غربی بود. آنها برای رسیدن به این هدف بار دیگر ابزار تروریسم وهابی را به کار گرفتند. اسناد و گزارشهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد امریکا در شکلگیری و قدرتیابی گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش نقش اساسی دارد.
اما زمانی که نیروهای مقاومت موفق شدند یک سال قبل تمامی مناطق حلب را آزاد کنند، ضربه مرگباری به رؤیاهای ژئوپلتیک غرب وارد کردند. پس از این پیروزی تاریخی و مشخص شدن پیروز و بازنده جنگ در غرب سوریه و متعاقب آن توافقات دیپلماتیک در «آستانه»، پایتخت قزاقستان، نگاه بازیگران به شرق سوریه متمرکز شده؛ جایی که عمدتاً بیابانی است و جمعیت کمتری را در خود جای داده، اما به دلیل داشتن منابع نفتی و معدنی از اهمیت حیاتی برای دمشق برخوردار است. عمده این مناطق در درست تروریستهای داعش قرار دارد، برعکس غرب سوریه که عمدتاً در کنترل جبهه النصره (القاعده) و سایر گروههای تروریستی تحت حمایت غرب قرار داشت.
امریکاییها که به صورت غیرقانونی در سوریه حضور دارند، پس از اینکه به این نتیجه رسیدند که قادر نیستند دمشق و غرب سوریه را تحت نفوذ خود قرار دهند، حالا تلاش دارند زودتر از نیروهای مقاومت و ارتش سوریه بر مناطق شرقی این کشور مسلط شوند.
واشنگتن میخواهد از طریق ایجاد شکاف در مرزهای عراق و سوریه مانع از اتصال جغرافیایی این دو کشور در یک گستره بزرگتر یعنی محور مقاومت شود تا از این طریق امنیت اسرائیل را تأمین کند.
دولت امریکا برای رسیدن به این هدف دو عملیات موازی را در دستور کار خود قرار داد. در شمال شرقی سوریه امریکاییها کردها را به عنوان نیروی زمینی خود به کار گرفتهاند و تلاش دارند شهر رقه، پایتخت خلافتخوانده داعش را به کنترل خود درآورند. در جنوب شرقی، امریکاییها پس از اینکه داعش نیروهای خود را از تنف خارج کرد بر این گذرگاه مسلط شدند. مابین تنف در جنوب و رقه در شمال، شهر دیرالزور قرار دارد، هدف امریکاییها این بود که از طریق پیشروی همزمان از تنف (به سمت شمال) و رقه (به سمت جنوب) بر دیرالزور مسلط شوند تا عراق را از سوریه جدا کنند اما این هدف امریکا با هوشیاری و جسارت مقاومت به در بسته خورد. در مرحله اول نیروهای مقاومت در سمت سوری با دور زدن نیروهای امریکایی در تنف به مرزهای غربی عراق رسیدند. با این موفقیت، مسیر پیشروی گروههای تحت حمایت امریکا به سمت دیرالزور علناً مسدود شد. با تسلط اخیر نیروهای مقاومت بر شهر السخنه واقع در ۶۰ کیلومتری دیرالزور رؤیای امریکا برای تسلط بر این شهر علناً ناکام مانده است.
همزمان با عملیات نیروی مقاومت در سمت سوری، عملیات مهم و گستردهای در سمت عراق توسط حشدالشعبی شکل گرفت. در واقع نیروهای مقاومت در دو سوی مرز عراق و سوریه عملیات هماهنگ و گستردهای برای به عقب راندن داعش از مرزهای عراق و سوریه آغاز کردند تا در مرزها به یکدیگر برسند و همدیگر را در آغوش گیرند و دست دهند. در همین راستا، نیروهای حشدالشعبی موفق شدهاند با عقب راندن داعش بر بخش قابل توجهی از مرز عراق و سوریه مسلط شوند. شهید محسن حججی درست در خط مقدم این نیروها قرار داشت که در حال پیشروی به گذرگاه تنف از سمت عراق هستند. حالا با ریخته شدن خون شهید محسن حججی، طوفانی از عواطف مذهبی و ملی ایجاده شده و رهبران مقاومت را برای ادامه راه خود بیش از پیش مصممتر کرده است.
عزم مقاومت و روند تحولات دیپلماتیک و میدانی شکی باقی نگذاشته که امریکا دیر یا زود مجبور خواهد شد نیروهای خود را از گذرگاه تنف خارج کند (بعضی گزارشها میگویند امریکا علناً این منطقه را خالی کرده و الان شبهنظامیان وابسته به ارتش آزاد کنترل گذرگاه را به دست دارند) عقبنشینی امریکا از تنف پیروزی بزرگی برای مقاومت خواهد بود و میتوان آن را اتصال تاریخی محور مقاومت از غرب افغانستان تا سواحل مدیترانه در سوریه و لبنان تعریف کرد؛ پدیدهای که دشمنان آن را با نیتهای فرقهگرایانه و تفرقهافکنانه «هلال شیعی» یا «امپراتوری شیعی» میخوانند
در روزهای اخیر رسانههای وابسته به دولتهای غربی ادعا کردند که برخی پناهجویانی که به کشورهای اروپایی رفتهاند، برای بالا رفتن شانس پذیرفتهشدن پناهندگی آنها، تغییر دین داده و مسیحی شدهاند.
رسانههای اروپایی و آمریکایی مدعی میشوند که این پناهجویان، که تعدادی ایرانی نیز در بین آنها است، از روی اعتقاد و علاقه به مسیحیت گرویدند. اما بنا به گزارش برخی رسانههای مستقل، پناهجویان با فشارهای غیر مستقیم دولتهای اروپایی مجبور به تغییر دین، هرچند بهطور ظاهری، میشوند. نمیتوان از این حقیقت چشم پوشید که دولتهای غربی به افرادی که تغییر دین میدهند راحتتر پناهندگی میدهند.
در روزهای اخیر نیز چند مقام اروپایی به این امر اشاره کردهاند و در حالی که پناهجویان گریخته از جنگهای خاورمیانه به دنبال محل امنی برای زندگی هستند، برخی مسئولان کشورهای اروپایی از این شرایط سوءاستفاده نموده و گفتهاند تنها به پناهجویان مسیحی و غیرمسلمان پناهندگی میدهند.
برخی دیگر از مقامات اروپایی تاکید کردهاند که تنها به “پناهجویان اقتصادی” پناهندگی میدهند!؛ یعنی پناهجویانی که بتوانند در کشورهای اروپایی کار کرده و به دولت مالیات بدهند.
خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» تعداد پناهجویان ایرانی و افغانستانی پناهنده به کشورهای اروپایی را حدود ۱۰۰ نفر عنوان کرد و نوشت که کشیش کلیسایی در یکی از محلههای شهر برلین اعلام کرده برای گرویدن به دین مسیحیت، توجهی به قصد و انگیزه افراد نمیکند.
«گوتفرید مارتنز» کشیش اوانجلیک کلیسای برلین با اذعان ضمنی به سوءاستفاده کلیساها از معضل پناهجویان، گفت: “من میدانم که دوباره و دوباره افرادی به این دلیل به اینجا میآیند که درباره پناهندگی امیدهایی دارند. من از آنها دعوت میکنم به ما بپیوندند چون میدانم هرکس اینجا میآید بدون تغییر باقی نخواهد ماند …”
بنا به گفته رسانههای غربی، کلیساهای اروپایی با اطلاع از اینکه بر اساس قوانین ایران و افغانستان خروج از دین اسلام مجازات مرگ یا حبس دارد، بدین ترتیب سعی میکنند اخراج پناهندگانی که دین خود را تغییر دادهاند از سوی آلمان به یک امر نامحتمل تبدیل میشود.
هیچیک از پناهندگان علناً نمیتوانند به صادقانه نبودن تغییر دین خود اعتراف کنند، چون این کار میتواند به رد شدن درخواست پناهندگی آنها و اخراج شدنشان از کشورهای اروپایی بخصوص آلمان منجر شود.در روزهای اخیر رسانههای وابسته به دولتهای غربی ادعا کردند که برخی پناهجویانی که به کشورهای اروپایی رفتهاند، برای بالا رفتن شانس پذیرفتهشدن پناهندگی آنها، تغییر دین داده و مسیحی شدهاند.
رسانههای اروپایی و آمریکایی مدعی میشوند که این پناهجویان، که تعدادی ایرانی نیز در بین آنها است، از روی اعتقاد و علاقه به مسیحیت گرویدند. اما بنا به گزارش برخی رسانههای مستقل، پناهجویان با فشارهای غیر مستقیم دولتهای اروپایی مجبور به تغییر دین، هرچند بهطور ظاهری، میشوند. نمیتوان از این حقیقت چشم پوشید که دولتهای غربی به افرادی که تغییر دین میدهند راحتتر پناهندگی میدهند.
در روزهای اخیر نیز چند مقام اروپایی به این امر اشاره کردهاند و در حالی که پناهجویان گریخته از جنگهای خاورمیانه به دنبال محل امنی برای زندگی هستند، برخی مسئولان کشورهای اروپایی از این شرایط سوءاستفاده نموده و گفتهاند تنها به پناهجویان مسیحی و غیرمسلمان پناهندگی میدهند.
برخی دیگر از مقامات اروپایی تاکید کردهاند که تنها به “پناهجویان اقتصادی” پناهندگی میدهند!؛ یعنی پناهجویانی که بتوانند در کشورهای اروپایی کار کرده و به دولت مالیات بدهند.
خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» تعداد پناهجویان ایرانی و افغانستانی پناهنده به کشورهای اروپایی را حدود ۱۰۰ نفر عنوان کرد و نوشت که کشیش کلیسایی در یکی از محلههای شهر برلین اعلام کرده برای گرویدن به دین مسیحیت، توجهی به قصد و انگیزه افراد نمیکند.
«گوتفرید مارتنز» کشیش اوانجلیک کلیسای برلین با اذعان ضمنی به سوءاستفاده کلیساها از معضل پناهجویان، گفت: “من میدانم که دوباره و دوباره افرادی به این دلیل به اینجا میآیند که درباره پناهندگی امیدهایی دارند. من از آنها دعوت میکنم به ما بپیوندند چون میدانم هرکس اینجا میآید بدون تغییر باقی نخواهد ماند …”
بنا به گفته رسانههای غربی، کلیساهای اروپایی با اطلاع از اینکه بر اساس قوانین ایران و افغانستان خروج از دین اسلام مجازات مرگ یا حبس دارد، بدین ترتیب سعی میکنند اخراج پناهندگانی که دین خود را تغییر دادهاند از سوی آلمان به یک امر نامحتمل تبدیل میشود.
هیچیک از پناهندگان علناً نمیتوانند به صادقانه نبودن تغییر دین خود اعتراف کنند، چون این کار میتواند به رد شدن درخواست پناهندگی آنها و اخراج شدنشان از کشورهای اروپایی بخصوص آلمان منجر شود.
به نقل از راشاتودی، قانونگذاران دانمارکی یک قانون ۱۵۰ ساله را که در مورد ممنوعیت توهین به ادیان و کتب آسمانی بود، لغو کردند. قسمتی از این قانون مربوط به آتش زدن کتب آسمانی بود.
روز جمعه با رأی اکثریت نمایندگان پارلمان دانمارک، بند ۱۴۰ قانون اساسی این کشور لغو شد. بندی که به موجب آن هر فردی که در ملاء عام به اصول و یا مقدسات پیروان یک مذهب اهانت نماید محکوم به پرداخت جریمه نقدی و یا تحمل ۴ ماه حبس خواهد شد.
بدین ترتیب تنها کسی که از دهه ۷۰ میلادی و به جرم آتش زدن قرآن کریم در شمول این قانون قرار گرفته بود، دیگر تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت.
پلیس دانمارک شش نفر را به اتهام تعرض به سفارت ایران در کوپنهاگ بازداشت کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از میدل ایست، پلیس دانمارک روز گذشته-پنجشنبه- شش تن از عاملان تعرض به سفارت ایران در کوپنهاگ را بازداشت کرد.
گفته می شود این شش نفر ملیت ایرانی داشته و چهار نفر از آنها به دنبال پناهنده شدن در سوئد بوده و دو تن دیگر اقامت سوئد را در اختیار دارند.
تعرض کنندگان به سفارت ایران در کوپنهاگ وارد محوطه سفارت شده و پرچم ایران را پایین کشیدند.
پس از وقوع این حادثه، سفیر دانمارک در ایران، از سوی وزارت امور خارجه احضار شده و مراتب اعتراض ایران به وی اعلام شد.
ترامپ نادان ودلقک مدتی است چون آمریکا یی ها از قدرت کره شمالی ترسیدند و چند وقتی ست کاغذ پاره های برجام را سر هم میکنند شاید از طرف ایرانی های آمریکا دوست کمکشون کند. کره شمالی عجب خشمی دارد .
به نقل از خبرگزاری اسپوتنیک، حدود سه و نیم میلیون نفر از شهروندان کره شمالی برای پیوستن به ارتش و مبارزه با آمریکا درخواست دادهاند.
خبرگزاری یونهاپ کره جنوبی به نقل از روزنامه «رودونگ سینمون»، متعلق حزب کارگر کره شمالی، اعلام کرد گروههایی از اقشار مختلف در کره شمالی از جمله دانشجویان، کارگران و سربازان بازنشسته برای پیوستن به ارتش با توجه به وعده دولت برای تلافی اقدامات آمریکا پس از تحریمهای جدید شورای امنیت، ثبت نام کردند.
این اقدام پس از آن صورت گرفت که شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال تحریمهای جدید علیه پیونگیانگ را تصویب کرد.
لفاظیهای جنگطلبانه دونالد ترامپ در این هفته سبب نگرانی هم پیمانان و دشمنان شد. این سخنان سبب شد ۶۰ تن از اعضای کنگره آمریکا روز پنجشنبه نامهای شکایتآمیز را برای رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، ارسال کنند.
ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، لفاظیهای خود را درباره بنبست هستهای افزایش و وعده داده است کره شمالی «دچار دردسری خواهد شد که کشورهای کمی شاهد آن بودهاند.»
کره شمالی در پاسخ به تهدیدهای دونالد ترامپ اعلام کرد در حال تهیه طرحی برای شلیک موشک به جزیره گوآم تحت کنترل آمریکاست.
«هیلاری کلینتون»، نامزد شکستخورده حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، در گفتگو با «بیل شیلادی»، از کشیشهای کلیسای متودیست، یک بار دیگر برای دنبال کردن حرفه کشیشی و پرداختن به کار موعظه ابراز علاقه کرد.
کلینتون پیش از این نیز برای موعظهگری و خدمت در کلیساهای آمریکا ابراز تمایل کرده بود و حالا قصد دارد به این حرفه روی آورد و عمر خود را به راهنمایی و موعظه معنوی مردم بگذراند!
در مراسمی که کشیش «بیل شیلادی» از کتاب خود با محتوای زندگی و خصلتهای کلینتون رونمایی میکرد، بانوی اول اسبق آمریکا از علاقه خود برای دنبال کردن این حرفه سخن گفت.
کشیش «شیلابی» در این کتاب، کلینتون را انسانی پیرو معنویات معرفی کرد و به تحسین و تمجید از او پرداخت. این کشیش حتی مدعی شد کلینتون در نهایت خلوص و به دور از هرگونه ریاکاری، با سرمایهای از ایمان و معنویت وارد عرصه سیاست شده و همواره ایمان و معنویت را در این راه ملاک و راهنمای اصلی خود قرار داده است!
«کنت وودوارد»، مقالهنویس نشریه نیوزویک، سال گذشته فاش کرد کلینتون در گفتگوهایی که سال 1994 با او داشت، گفته بود پرداختن به شغل کشیشی از آرزوهای همیشگی او بوده و از مقالهنویس نیوزویک خواسته است تا این سخنان را در جایی چاپ نکند.
رسانههای آمریکایی معتقدند پس از شکست سنگین هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، وی هماکنون به این فکر افتاده است تا از طریق توسل به معنویات، وجهه از دست رفته خود را میان مردم آمریکا ترمیم کند.کلینتون میخواهد به مردم کشورش ثابت کند فردی قابل اطمینان، اصیل و دارای پایههای اخلاقی نیرومندی است.
بر خلاف ظاهر اتو کشیده ای که بیشتر ما از این طیف در ذهن داریم شاید کمتر کسی بداند که اسامه بن لادن بنیانگذار و رهبر گروه تروریستی القاعده در خانوادهای متمول در عربستان سعودی به دنیا آمده است. بن لادن که متولد شهر ریاض است فرزند محمد بن لادن میلیاردر بود؛ کسی که با خاندان سلطنتی آل سعود ارتباط داشت و در زمینه صنعت ساختمان فعالیت میکرد. جالب است بدانید که بن لادن دوران تحصیلش را در مدرسه الثغر که مدرسهای سکولار و مختص نخبگان بود گذراند و بعدها در دانشگاه در رشتههایی همچون علم اقتصاد و مدیریت بازرگانی تحصیل کرد.
اغلب تاریخ شناسان اعتقاد دارند که دوران مستعمراتی کنیا از زمان تحتالحمایه شدن سلطان زنگبار توسط آلمانها در سال ۱۸۸۵ و تأسیس کمپانی امپراطوری بریتانیا – شرق آفریقا در سال ۱۸۸۸، شروع شدهاست. سپس بریتانیا اقدام به احداث خط آهن اوگاندا – کنیا کرد که با وجود مخالفت قبایل مختلف، بویژه مردم ناندی به رهبری «اورکویوت» از سالهای ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۵، موفق به ساخت آن شد.
با آغاز جنگ جهانی اول در اوت ۱۹۲۴، دولتمردان آفریقای شرقی بریتانیا و تانزانیا، توافقنامه آتشبس را امضا کردند که مناطق مستعمراتی دور از جنگ مستقیم باشد. هر چند کلنل پل وان لتو ووربک پس از بدست گرفتن فرماندهی ارتش آلمان، تصمیم گرفت تمامی منابع بریتانیایی را محاصره کند. با شکست دادن نیروی دریایی بریتانیا، آلمانها، تجهیزات بریتانیا را تصرف کردند. او سپس به مدت یازده روز در زامبیا بود تا عهدنامه صلح در ۱۹۱۸ به امضاء رسید. برای خارج کردن وان لتو از سرزمینهای داخلی، بریتانیا، ارتش هند را به کمک کشتیهای متعدد به آنجا منتقل کرد. آنها به کارگران بسیار زیادی نیاز داشتند تا تجهیزات و آذوقه را با پای پیاده به مناطق داخلی حمل کنند. سرانجام گروههای حمل و نقل شکل گرفتند و بیش از ۴۰۰۰۰۰ آفریقایی، بهای سیاست طولانی مدت را پرداخت کردند.
کنیا، کشوری با فرهنگهای متفاوت است. فرهنگهای قابل توجه شامل ساحیلی در مناطق ساحلی، پاستورالیست در شمال و جوامع مختلف در مرکز و غرب میباشد. امروزه فرهنگ ماسای به خاطر صنعت توریسم بخوبی شناخته شدهاست هر چند که فقط یک قبیله کوچک است.
بغیر از پرچم ملی، کنیا تاكنون فاقد لباس ملی است . با داشتن بیش از ۴۲ فرهنگ مختلف، کنیا مراسم و آیینهای سنتی مخصوص به خود را دارد.
انگليسی زبان رسمي و ابزار اصلی آموزش و زبان ارتباطات در زمينه تجارت، سياست، مكاتبات دولتي، دادگاهها و غيره است. زبان سواحيلي در حقيقت زبان ملي كشور كنيا ميباشد و اكثريت قريب به اتفاق مردم به آن تسلط دارند. در عین حال جمعيت کنيا با 80 زبان بومي تكلم مينمايند. زبانهايي كه مردم كنيا استفاده مي نمايند به چند گروه تقسيم مي شوند.
- گروهي که متعلق به نژاد بانتو بوده که خود داراي چندين زبان مي باشند. در بين زبانهاي قومي و نژادي زبان کيكويو رايج ترين زبان و سپس زبانهاي كيكامبا و لوو بيشترين نفوذ را در كنيا با تكثر زباني دارا ميباشند.
- گروهي که وابسته به اقوام مهاجر از صحراي آفريقا و سودان مي باشند و در ميان قبايل لوو و ماسايي تکلم مي شود.
- گروه بوميان سوماليايي تبار که زبان آنان بنام زبان Cushitic، بهمراه اروپاييهاي غير بومي و آسياييها است.
سواحيلي ريشه در زبان بانتو دارد که از کيلوا واقع در ساحل جنوبي تانزانيا و لامو واقع در ساحل شمالي کنيا سرچشمه گرفته است. نام kiswahili از ريشه عربي sahel اخذ شده و در زبان بانتو، به معني زبان مردم سواحل اطلاق ميشود. ريشه اين زبان را در شاخه اي از زبان بانتو بنام سباکي SABAKI که مادر تمامي زبانهاي سواحل از شرق تا جنوب و منطقه غرب آفريقا است ميدانند. کلمات عربي بيشترين کلماتي میباشد که وارد مفردات زبان سواحلي شده است، عاريت از کلمات فارسي نيز در زبان سواحلي رايج است. زبان انگليسي در عصر حاضر داراي نفوذ زيادي در زبان سواحليي مي باشد. سواحيلي در كشورهاي سومالي، كنيا، تانزانيا، اوگاندا، زنگبار، رواندا، بروندي، مالي، زامبيا، شمال موزامبيك و شرق كنگو تكلم میشود و فراگيرترين زبان در آفریقا است. زبان سواحيلي بر خلاف سایر زبانهای آفریقایی منحصر به یک قبيله و يا يک نقطه جغرافيايي خاص نبوده، بنحوی که هم اکنون بیش از 200 ميليون نفر در شرق، مرکز و بخشي از غرب آفريقا با اين زبان صحبت مي نمايند.
جمهوری کنیا که در شرق قاره آفریقا قرار گرفتهاست، با مساحت ۵۸۲۶۴۶ کیلومتر مربع، و پس از ماداگاسکار، چهل و هفتمین کشور وسیع دنیاست. همسایگان آن شامل کشورهای تانزانیا در جنوب، اوگاندا در غرب، سودان در شمال غربی، اتیوپی در شمال، سومالی در شمال شرقی میباشند و اقیانوس هند نیز در شرق آن واقع گردیدهاست.
با عبور خط استوا از کمربند میانی کنیا، مناطق مرکزی، شمال و شمال شرقی بسیار خشک و گرم است. اما مناطق ساحلی که در کنار اقیانوس هند قرار دارد آب و هوایی گرم و مرطوب دارد. کنیا آب و هوایی معتدل دارد. در مناطق ساحلی هوا گرم و مرطوب و در مناطق شمالی و شمال شرقی بسیار خشک و گرم است.
در طول سال نور خورشید زیادی به کشور میتابد و لباسهای تابستانی همیشه مورد استفادهاند. هر چند معمولاً شبها و صبح زود کمی هوا سرد میشود. فصل طولانی بارش باران از آوریل تا ژوئیه است. فصل کوتاه بارش باران از اکتبر تا دسامبر است. بارش باران گاهی در بعدازظهر و عصر سنگین میشود. گرمترین دوره از فوریه تا مارچ و سردترین دوره از ژوئیه تا آگوست است.
امور سیاسی کنیا در چهار چوب نظام سیاسی رئیس جمهوری و دمکراسی قرار دارد که رئیس جمهور هم رهبر کشور و هم رهبر دولت است. قوه مجریه در اختیار دولت است. قوه قانون گذاری بین دولت و مجلس ملی کنیا تقسیم شدهاست. قوه قضائیه مستقل از مجریه و قانون گذاری است. پس از مستقل شدن، کنیا ثبات سیاسی خود را در برابر تغییرات سیاسی و بحرانهای کشورهای همسایه حفظ کردهاست. با روی کار آمدن مردمسالاری، کنیاییها از آزادی بیشتری برخوردار شدند.
اقتصاد کنیا بر پايه کشاورزي و هشتاد درصد نيروي کار کشور در اين بخش فعاليت مينمايند. عمده محصولات کشور را چاي، قهوه، پنبه، نيشکر، ذرت، گندم و محصولات باغی تشکيل میدهد، مهمترين صادرات کنيا عبارت از قهوه، چاي، فرآوردههاي نفتي، سيمان، خاکستر سودا، بابونه، حبوبات، گل، سبزيجات، ميوه، گوشت، ماهي، لبنيات پوست و کنف است.واحد پول کنيا شيلينگ است.صنعت توريست داراي رتبه نخست در اقتصاد کنيا است. كنیا از نظر اقتصادى با دو معضل فساد گسترده مالى و ادارى و اتكاء به چند كالاى اوليه كه قيمت هاى آنها پايين و دچار نوسان مي باشد مواجه است.
صنايع کشور عبارت از صنايع نفتي، شيميايي، خودرو سازی، سيمان، کاغذ سازي، برق و الکترونيک، کنسرو سازي، نوشابه سازي، پارچه بافي و تنباکو خشک کني مي باشد. مهمترين معادن کنيا خاکستر سودا، فلورسپار، نمک، آهن، سرب، نقره و مقدار کمي طلا است. زمين شناسان در جستجوي کرم، نيکل و مس در نقاطي از"کاريو ولي"بر آمده اند. کنيا نفت مصرفي خود را از خارج وارد مي کند. در بندر مومباسا پالايشگاهي وجود دارد که نفت وارداتي را تصفيه و از طريق لوله به نايروبي منتقل مي کند. نيروي برق از طريق پستهاي کوچک محلي و ژنراتورهاي هيدروالکتريک نصب شده بر روي رودخانه هاي تانا و باسين و نيز بوسيله پستهاي ژئوترميک در آلکاريا و منطقه ساحلی توليد ميشود.
وقتی برملاشد که آقای کلینتون به دلیل اختلاف با همسر قدرت طلبش به اوخیانت کرده است این زن مغرور افکار شیطانی خودرا بکار برد تا به تمام دنیا بگوید من قدرتمندم ولی هیچوقت نتوانست آن چنان که دلش میخواهد عقده ناشی از خیانت همسرش را خالی کند البته بعید نیست روزی بفهمیم آقای کلینتون به طور مرموزی کشته شد خانم هیلیارد کلینتون چنان افکار وحشتناکی دارد که حتی هیتلر هم آنقدر آدم نکشت نسل کشی تحریم کمترین برنامه اوست .اما اوباما چون خود و خانواده خود را برده ای آزاد یافته به وسیله ملکه انگلیس میداند به نظام انگلیس و دربار وفادار است وبا اهداف استعماری آن قدم برمی دارد . ولی آقای ترامپ مردی بازیگر و فرزند یک مهاجر بازیگر و پدر یک خانواده یهودی سنتی و اسراییلی که وفادار به آرمان های اسرائیل است در کل برون ریزی افکار و دوگانگی اعمال ترامپ که بازیگر چیره دستی ست بهتر قابل درک است تا افکار آدم کشی و کم کردن جمعیت خانم کلینتون .در نظام امپریالیسم آمریکا همیشه زنی بوده که بر ریس جمهور تاثیر گذاشته که دچار بیماری خودخواهی میشود و بعد از به قدرت رسیدن برای نشان دادن توانایی خودش از مبارزه در قفس الگو میگیرد و به مسلمانان جهان ضربه میزند فعلا آمار کشتار نقشه های خانم کلینتون بیشترین آمار را برای مسلمانان در خاورمیانه داشته بیشتر از زمان سفر اوباما به میانمار و سفر ترامپ به عربستان آل سقوط
<< 1 ... 24 25 26 ...27 ...28 29 30 ...31 ...32 33 34 ... 58 >>