صفحات: << 1 2 3 ...4 ...5 6 7 ...8 ...9 10 11 12 ... 54 >>
شنیدید کرونا ترامپ گرفته !!!!
دخل کرونا درمیاد چون ترامپ انواع مرض هاست نباید گفت ترامپ کرونا گرفته باید گفت کرونا ترامپ گرفته!!!!
#اندیمشک#گردان_حمزه_س
#ان شاالله_کرونا_را_شکست_میدهیم
همشهری ها ما در #اندیمشک#بسیج
شدند مشغول ضدعفونی کردن خیابون و اماکن شدند
و خانمها هم ماسک میدوزند
#رامشتاین
پایگاه هوایی “رامشتاین” آلمان “قلب” برنامه هواپیمای بی سرنشین ایالات متحده امریکا
رسانه آلمان “شپیگل” و “انترسیپت” گزارش داده اند که میدان هوایی “رامشتاین” آلمان مرکز فرماندهی حملات هواپیماهای بی سرنشین امریکایی در افریقا و خاورمیانه بوده است.
نشریه آلمانی “شپیگل” و “انترسیپت” سال2013 گزارش دادند که پایگاه هوایی “رامشتاین” واقع در جنوب غرب آلمان به عنوان قلب “نظارتی” حملات هواپیماهای بی سرنشین امریکایی عمل کرده است.
این رسانه ها که معلومات خود را از یک منبع ناشناس به دست آورده اند، گفته اند که حکومت آلمان از مقاصد واشنگتن با خبر بوده است.
بر اساس گزارش این رسانه ها، حکومت ایالات متحده به طور مرتب هواپیماهای بی سرنشین را از این پایگاه می فرستاد تا مظنونان به تروریسم را هدف قرار دهند. این اهداف غالبا در افریقا، یمن، پاکستان، عراق، سومالیا یا افغانستان موقعیت داشته اند.
مجله “شپیگل” به نقل از یک مقام امریکایی به شرط فاش نشدن نامش نوشته است که “دستورات (پیام ها) از رامشتاین به هواپیماهای بی سرنشین فرستاده می شدند تا بگویند چه کاری انجام دهند". این نشریه همچنان به مدارکی اشاره کرده است که می تواند حکومت آلمان را زیر فشار قرار دهد؛
به ویژه این که برلین همواره ادعا کرده است که “هیچ معلومات تایید شده ای” در مورد نقش میدان هوایی “رامشتاین” در حملات هواپیماهای بی سرنشین ندارد.
هواپیمای بی سرنشین سال هاست که بخشی از تجهیزات جنگی اردوی ایالات متحده محسوب می شود. این هواپیماهای به شدت برای تخریب پناهگاه های تروریستان مورد استفاده قرار گرفته اند؛ اما در کنار آن، باعث مرگ هزاران فرد نیز گردیده اند.
پرورش گل وگیاه
توسط دخترم
#لبیک_به_ندای_فرمانده ی سپاه
پاسداران خون اهدا میکنند
متاسفانه ذخیره ی خون بانک خون کم شده
✅ نامه سرگشاده حاج آقای خالقی به فرزندان خانم داوودی(معاون آموزش مرکز)
#قسمت_اول
همزمان با نخستین شب جمعه رحلت غم انگیز و جانکاه سرکار خانم داودی @معاون آموزش مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، جناب آقای @خالقی معاون آموزش سابق حوزههای علمیه خواهران در پیامی خطاب به فرزاندان ایشان، دلنوشته کوتاه آن مسافر آسمانی را به مناسبت شهادت حاج قاسم منتشر کرد.
آقای خالقی در این پیام آورده است: ایشان در اولین شب جمعه بعد از شهادت حاج قاسم، متنی را برایم فرستاد که گویا حرف دل این پنجشنبه ما در فراق خود اوست:
«عصر پنجشنبه همیشه یادآور عزیزان آسمانی مان است؛ اما این پنجشنبه جور دیگری است…، بغض گلوگیر، دلتنگی سخت و سیل بی پایان اشک… .
خدایا این عزیزتر از جانمان را آنگونه که خود سزاوار میزبانی هستی؛ بپذیر. بر قلب سوخته ما رحم کن و به زودی زود، چشمانمان را به دیدارش در رکاب مولایمان منور گردان. خدایا ما را شبه سلیمانی گردان…»
متن پیام آقای خالقی به محمدامین و فهمیه، فرزندان فریده داودی چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
عزیزانم محمد امین و فهیمه!
سلام و هزار تسلیت!
مادر سفر کرده شما، از دید من بانویی بود فریده؛ به مسمای اسمش خاص و کم نظیر! شاید بتوان “شهیده خدمت"ش نامید؛ گرچه هنوز عروجش را باور نکرده ایم.
از آشنایی و آغاز زمان همکاری مان، بیش از بیست سال گذشته است. بعد از گذشت چنین مدت طولانی ای در مجموع می توانم اینطور معرفی اش کنم: خدمتگزار حوزه، خوش استعداد، تکلیف مدار، پرکار و کم توقع، دارای عزت نفس، ایثارگر، خیررسان، بی اعتنا به دنیا، دارای فهم و درک عمیق از حوادث، مدیر و مدبر، علاقمند به اهلبیت علیهم السلام و باورمند به نظام و رهبری و شهدا و یک همسر و مادر خوب.
توصیف آدم های خاص، آسان نیست، اما می توان از مجموع رفتارهایشان نمونه هایی ارایه داد تا به شناساندن آنان کمی کمک کند. من هم بخشی از آنچه در دو دهه همکاری از او دیده ام؛ برایتان می نویسم:
- مادرتان در کسوت استادی حوزه، مسئولیت مدرسه علمیه و سال ها مدیریت ارشد در مرکز مدیریت، به حوزه های علمیه خواهران در نوع خود، خدمتی بی نظیر کرد. جمعی محدود از خواهران، با حفظ ارزش های دینی و اخلاقی، مراعات تقوا و ایجاد آرامش و حفظ سلامت محیط، در شکل گیری، رشد و ثمر دهی شجره طیبه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران نقشی مهم داشتند و بزرگ ترین خدمت را به آن مجموعه مبارک نمودند. در عرصه قیامت کبری در پیشگاه خدای تعالی شهادت خواهم داد که در این دوره طولانی، یک غیبت از همکاران خواهر خودم در معاونت های آموزش و پژوهش نشنیدم، یک جمله که بوی تعفن منیت از آن استشمام شود، بر زبانشان جاری نشد و از آنان خدمتی جز برای خدا ندیدم و باز شهادت خواهم داد که در ایجاد این فضای ایمانی مادر شما نقش اساسی ایفا می کرد.
- خواهر دینی من خوش استعداد بود و فهمی تحلیلی داشت. خوب درس می خواند و خوب تدریس می کرد، موجز می نوشت و بلیغ سخن می گفت.
- تکلیف مدار بود. پیشنهاد پست معاونت آموزش مرکز مدیریت، از سال 81 در باره اش طرح شد. اما حاضر به پذیرش آن نشد تا وقتی که در سال 96 احساس تکلیف کرد و با اکراه آن را پذیرفت.
- پرکار و کم توقع بود. حداقل در بین مسئولان، بیشترین وقت را بدون دریافت مزیتی اضافی؛ برای کار مرکز می گذاشت. رسما و کتبا خواسته بود برایش اضافه کاری محاسبه نشود. در مدت مسئولیت، از امکانات مرکز برای رفت و آمد استفاده نکرد.
- عزت نفس داشت. ناگزیرم در اینجا رازش را برایتان فاش کنم. علیرغم خواست بنده و مسئولان وقت مرکز، حق الزحمه محمد امین عزیز در مدت همکاری اش با معاونت آموزش، از جیب مادر پرداخت شد؛ به درخواست و اصرار مادر.
- از خود گذشته بود. برای خدمت به مرکز تا پای جان، ایثار کرد. می توانست بعد از بازنشستگی، مخصوصا در ایام شیوع بیماری همه گیر، در خانه بماند. اما با وجود پیدایش علایم اولیه بیماری؛ بازهم پای کار ایستاد. مانند دوست عزیزم شهید قهاری که قبل از عملیات والفجر 8 ، دوره وظیفه اش تمام شد؛ اما گفت: می مانم تا بعد از عملیات و در همان عملیات شهید شد! با این تفاوت که او خودش وظیفه اش را تشخیص داد و عمل کرد اما اینجا خانم داودی، تسلیم تشخیص وظیفه دیگران شد.
- خیرخواه دیگران و سخاوتمند بود. به نیازمندان کمک و مساعدت بلاعوض داشت و گاهی برای کمک به معیشت دیگران، برایشان وام یا نماز و روزه استیجاری فراهم می کرد.
- به دنیا و عناوین اعتباری اش اعتنایی نداشت. زیر عکس مرحوم علامه طباطبایی نوشتم: “باور می کنید آدم حاضر نیست لذت تماشای این عکس را با لذت حکومت بر هفت اقلیم جهان هستی عوض کند؟” پاسخ داد: “حکومت برهفت اقلیم که لذت نیست، یک چیز بگویید که لذت داشته باشد!” در عین حال مقدس مآب نبود و به زهدگرایی تظاهر نمی کرد.
- در امور مدیریتی، خوب فکر می کرد؛ خوب می فهمید، خوب تصمیم می گرفت و در حد امکان، شجاعانه و قاطع عمل می کرد. از وقایع و رخدادها تحلیلی درست ارایه می داد و در مسائل تلخ و شیرین مرکز، واقع بینانه و منصفانه قضاوت می کرد. در شناخت آدم ها، تیزبین بود و در کوتاه ترین برخورد؛ شناخت خوبی از آنها پیدا می کرد.
- به اهلبیت علیهم السلام، علاقه فراوان داشت. با وجود سنگینی وظایف و اشتغال دائم به آنها؛ در مجالس زیارت عاشورا و روضه مرکز، معمولا حضور می یافت و فرصت را برای زیارت حرم مطهر رضوی غنیمت می شمرد… امید داریم روح پاکش مستقیم به دیدار حضرات معصومین علیهم السلام در جهانی دیگر و بالاتر شتافته باشد ان شاءالله.
واکنش یک پزشک فوقتخصص به طرح خانهبهخانه وزیر بهداشت:
《مرزهای نادانی و بیکفایتی توسط وزارت بهداشت به سرعت جابهجا میشود /
واقعا متاسفم برای خودمان که در کشتی سوراخی نشستهایم که شما راهبر آن هستید》
ما که در خانهمان را به روی شما باز نمیکنیم اما بنا به وظیفه اجتماعیام اعلام میکنم که این عبثترین و مهلکترین اقدام ممکن در کنترل بیماری کرونا است. مرزهای نادانی و بیکفایتی توسط وزارت بهداشت به سرعت جابهجا میشود و آنها هم که در منزلهایشان بیدستکش و ماسک سنگر گرفتهاند، قرار است به در منزل فراخوانده شوند تا سهمیه ویروس خود را از تیمهایتان که زنگهای خانههای شهر را با یک دستکش و ماسک زدهاند، دریافت کنند.
واقعا متاسفم برای خودمان که در کشتی سوراخی نشستهایم که شما راهبر آن هستید. ما در تلاشیم با امکانات ناچیزمان، با آگاهیدادن به مردم، انگشتی بر سوراخ بدنه بگذاریم تا خطر غرقشدن کمتر شود و شما قرار است اینطور همهچیز را بدتر و بدتر و به فاجعه نزدیکتر و نزدیکتر کنید.
اینروزها میان پزشکان، میان گفتگوی بیوقفهشان درباره علائم بیماری و نام همکاران گرفتار و تلاششان برای پیدا کردن یک ماسک و دستکش برای ویزیت، یک سوال هر روز درباره شما و عملکردتان تکرار میشود:
واقعا نمیدانید؟ یا میدانید و این طور مدیریت میکنید؟ در هر دو صورت وای بر ما و وای بر شما.
✍️دکتر امید رضایی (فوقتخصص خون و انکولوژی)
یرانهراسی در مجموعه مشهور انبیسی
لیست واقعا سیاه
دوشنبه 30 دی 1398 ساعت 13:37
ردینگتون، جنایتکاری بزرگ که خود را تسلیم افبیآی میکند و در ازای ارائه اطلاعات درباره فهرستی از خطرناکترین جنایتکاران دنیا که خودش تهیه کرده، درخواست مصونیت قضایی دارد.
تصویر لیست واقعا سیاه
این درواقع، خط اصلی داستان «لیست سیاه» است؛ مجموعهای تلویزیونی در ژانر جنایی -امنیتی که شبکه انبیسی از سال 2013 در حال پخش آن است؛ سریالی که در واقع ملغمهای است از سریال 24 و هانیبال.
اما آنچه باعث شد در این یادداشت به سریال لیست سیاه بپردازیم، رویکرد ایرانهراسی و سپاههراسی است که این اثر در پیش گرفته و ظاهرا به یکی از اجزای مهم فیلمنامه این سریال تبدیل شده است که چندان هم غیرمنتظره نیست، چرا که شبکه انبیسی یدطولایی در تحریف اخبار و ساختن گزارشهای جعلی در جهت منفی نشان دادن چهره ایران دارد.
این شبکه همواره در تولیدات خود با برجسته کردن نقش آمریکا بهعنوان ناجی دنیا و ارائه چهرهای منفی از ایران در چارچوب دستیابی به بمب اتمی، دخالت در منطقه و حمایت از تروریسم، سعی در ایجاد ایران هراسی دارد تاجایی که حتی در زمان امضای برجام، مدعی شده بود توافق هستهای میتواند صلح جهانی را به خطر بیندازد و خاورمیانه را با بدترین تنشها مواجه سازد و صدالبته این نظرات را با ساخت فیلمها و سریالهای مختلف به خورد بینندگان خود میدهد.
در سریال لیست سیاه نیز این استراتژی از فصل سوم کلید میخورد: حضور یک مامور موساد به نام ثمر نوابی [با بازی مژان مارنو، بازیگر ایرانیالاصل] در گروه ویژه افبیآی، بازمانده خانوادهای ایرانی که پدر و مادرش بهدلیل همکاری با اسرائیل بدون محاکمه توسط نیروهای امنیتی کشته میشوند … .
اما این همه ماجرا نیست، چرا که با پیش رفتن سریال متوجه میشویم زال بنحسن، برادر ثمر از فرماندهان سپاه قدس است.
بهزعم سازندگان این سریال، او بهعنوان یک تروریست بینالمللی قصد دارد ماموران - در سریال - مظلوم و بیگناه موساد را در آمریکا به قتل برساند و برای اینکه مخاطب سریال کاملا قساوت و سنگدلی نیروهای نظامی ایران را باور کند، در سکانسی دیگر افراد زال بنحسن با حمله به شرکت لازاروم، دانشمندان آمریکایی وابسته به رژیم صهیونیستی را کشته و در واقع داستان شهادت دانشمندان هستهای ایران را وارونه و به نفع خود نمایش میدهند. سازندگان این مجموعه پا را از این فراتر گذاشته و حسن را به عنوان عامل بمبگذاری در یک جلسه مناظره روحانیون و دانشجویان معترض در زاهدان با 41 کشته معرفی میکنند.
فاز بعدی ایران هراسی و سپاه هراسی در فصل هفتم اتفاق میافتد؛ استقرار پایگاه مخفی سیآیای در زاهدان، عملیات یک پهپاد آمریکایی در خاک ایران، مخروبه و بدوی نشاندادن ایران و در نهایت چیزی که سریال به دنبال آن است؛ عملیات خرابکارانهای را که تروریستی بدنام در خاورمیانه و مناطق مختلف جهان علیه ماموران و منافع آمریکا انجام میدهد، در اصل توسط نیروی قدس سپاه پاسداران صورت گرفته و آن تروریست بدنام در واقع ماموری آمریکایی است که 30سال پیش به دست ایرانیها اسیر و بر اثر شکنجه و شستوشوی مغزی به یکی از فرماندهان سپاه قدس تبدیل شده است.
جون بوکنکامپ و جو کارنهان، کارگردانهای مجموعه لیست سیاه همانند برخی اسلافهالیوودی خود و با اینکه سعی کردهاند غیرمستقیم اهداف سیاسی خود را به مخاطب القا کنند، کاملا مبتدیانه عمل کردهاند و با کمی دقت این اهداف مشخص میشود؛ القای نفوذ و اشراف اطلاعاتی آمریکا در ایران، تروریست نشاندادن سپاه پاسداران و فاسد نشاندادن ماموران امنیتی ایران و بدوی نشان دادن جامعه ایرانی از اهداف سیاسی است که این سریال دنبال میکند. سازندگان این سریال چنان درباره استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان و بهخصوص شهر زاهدان سیاهنمایانه داستانپردازی کردهاند؛ گویی ناامنی و نارضایتی در این دو استان به اندازهای است که جو نظامی حاکم بر آن نیز نمیتواند آرامشی برقرار کند.
صدالبته این نشان از ضربه سنگینی دارد که دستگیری و از هم پاشیدن گروهک ریگی به آمریکا و متحدان صهیونیست آن وارد آورد. تلاش سازندگان لیست سیاه و در مقیاسی بزرگتر؛ اینگونه آثار برای تحریف حقایق در جوامع مختلفی که زورگویی سردمداران صهیونیست آمریکا را برنمیتابند، چنان بر روح هنر سایه میاندازد که رسالت اصلی خود را فراموش کرده و تبدیل به تریبون سیاستمداران میشوند.
بدیهی است آثار هنریای در دنیا موفق و ماندگار شدهاند که توانستهاند فاصله خود را با اهداف و اغراض سیاسی حاکمان، نهادهای امنیتی و لابیگران حفظ کنند. این نکته مهمی است که متاسفانه سریال لیست سیاه با وجود بودجه گزافی که برای ساخت آن هزینه شده، نتوانسته به آن عمل کند و در ورطه سیاستبازی و سفارشیسازی گرفتار شده است.
مهدی یکه سادات - روزنامه جام
#شاهزاده_تاریکی
#مایکل_دی آندریا
#آیت الله-مایک
این سه نام متعلق به یک آمریکایی به ظاهر مسلمان است
ترور های فرماندهان نظامی جهادی
و اغتشاشات خونی
از کارهای این عضو سیا ست
پهبادها را این مغز نخودی هدایت میکند
این تروریست شهید عماد مغنیه وبقیه ی شهدای جهادی را مورد اهداف با پهباد ها ی جنگی هدف قرار داده
اتاق فکر پمپئو از دی آندریا دستور ترور میگیرد
نوشته ونقاشی دخترم النا کرد
کلاس اول ابتدایی درس فارسی زنگ اول بخاطر شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی
تاریخ نگارش روز جمعه
13دی 98