جستجو

آمار بازدید یاسین

  • امروز: 104
  • دیروز: 73
  • 7 روز قبل: 944
  • 1 ماه قبل: 2231
  • کل بازدیدها: 89978
اردیبهشت 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

حدیث

حدیث موضوعی

ایران ما

من کالای ایرانی میخرم

تماس با من

تماس با ما
« ​وفات‏ شیخ صدوق«شیخ صدوق» محدثی که پیکرش بعد از 800 سال سالم بود »

رئیس المحدّثین» در عهد فتحعلی شاه قاجار

1395/02/15

  04:59:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

رئیس المحدّثین» در عهد فتحعلی شاه قاجار

در عهد فتحعلی شاه قاجار در حدود 1238 هجری، مرقد شریف شیخ صدوق(ره) که در اراضی ری قرار دارد، از کثرت باران خراب شد. در این هنگام بود که پیکر سالم «رئیس المحدّثین» پس از 800 سال خودنمایی کرد.

 

سخن بزرگان‏ درباره شیخ صدوق

شیخ طوسى مى‏گوید: «او دانشمندى جلیل القدر و حافظ احادیث بود. از احوال رجال، کاملا آگاه و در سلسله احادیث، نقادى عالى مقام به شمار مى‏آمد. بین بزرگان قم، از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات مانند نداشت و در حدود سیصد اثر تالیفى از خود به یادگار گذاشته است.»

نجاشى از علمای برجسته و بزرگ علم رجال مى‏نویسد: «ابو جعفر (شیخ صدوق) ساکن رى، فقیه و چهره برجسته شیعه در خراسان است، او به بغداد نیز وارد شد و با این که در سن جوانى بود همه بزرگان شیعه از او استماع حدیث مى‏کردند.»

سید ابن طاووس او را چنین وصف کرده است: «شیخ ابو جعفر محمد بن على بن بابویه، کسی که دانش و درستکارى او مورد اتفاق و در گفتار مورد اطمینان کامل است.»

علامه بحرانى مى‏گوید: «جمعى از اصحاب ما، از جمله علامه در «مختلف»، شهید در «شرح ارشاد» و سید محقق داماد، روایات مرسله صدوق را صحیح مى‏دانند و به آنها عمل مى‌کنند ؛ زیرا همان گونه که روایات مرسله ابن ابى عمیر پذیرفته شده، روایات مرسله صدوق هم مورد قبول واقع شده است.»

شیخ بهایی لقب «رئیس المحدّثین و حجةالاسلام» را برای او برگزیده است.

هنگامی که از شیخ بهایی در مورد شیخ صدوق سؤال شد وی پس از توثیق و مدح و ثنای شیخ صدوق گفت: پیش از اینها از من پرسیدند بین زکریای بن آدم و صدوق کدامیک از دیگری افضل و بالاتر است، من گفتم: زکریای بن آدم، زیرا اخبار بسیار در مدح او رسیده. بعد از این سؤال و جواب، شیخ صدوق را در عالم رؤیا دیدم به من فرمود از کجا ظاهر شد بر تو برتری زکریای‌ بن ‌آدم از من؟ این جمله را فرمود و از من اعراض کرد.

سید بحرالعلوم می‌گوید: «شیخ صدوق، بزرگ بزرگان و استاد راویان شیعه و ستونی از ستونهای شریعت اسلام و پیشوای محدثان است و در آنچه از امامان شیعه علیهم‌السلام نقل می‌کند؛ راست گفتار. او به دعای حضرت صاحب الامر علیه‌السلام به دنیا آمده و همین فضیلت و افتخار بزرگ او را بس»

استادان شیخ صدوق

1 - على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى‏ (پدر شیخ صدوق)

2 - محمد بن حسن بن احمد بن ولید

3 - حمزة بن محمد بن احمد بن جعفر بن محمد بن زید بن على علیه‏السلام‏

4 - ابو الحسن، محمد بن قاسم‏

5 - ابو محمد، قاسم بن محمد استرآبادى‏

6 - ابو محمد، عبدوس بن على بن عباس گرگانى‏

7 - محمد بن على استرآبادى‏

شاگردان شیخ صدوق‏

1 - برادرش حسین بن على بن موسى بن بابویه قمى‏

2 - شیخ مفید (محمد بن محمد بن نعمان)

3 - شیخ ثقة الدین حسن بن حسین بن على بن موسى بن بابویه، برادرزاده صدوق‏

4 - على بن احمد بن عباس، پدر شیخ نجاشى‏

5 - ابو القاسم، على بن محمد بن على خزاز

6 - ابن غضائرى، ابو عبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیم‏

7 - شیخ جلیل، ابو الحسن، جعفر بن حسین حسکه قمى، (استادِ شیخ طوسى)‏

8 - شیخ ابو جعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستى

9 - ابو زکریا، محمد بن سلیمان حمرانى‏

10 - شیخ ابو البرکات، على بن حسن خوزى‏

تالیفات شیخ صدوق ‏

از جمله تألیفات ایشان است:

1 - من لا یحضره الفقیه‏

مشهورترین و بزرگترین کتاب صدوق همین کتاب است که یکى از کتب اربعه روایى شیعه به شمار مى‌رود.

این کتاب در بردارنده نزدیک به شش هزار حدیث است که بر اساس‍ موضوعات مختلف فقهى تدوین شده است.

شیخ صدوق در مقدمه کتاب نوشته است: «من نخواستم مانند سایر مصنفان روایاتى را که در هر موضوع رسیده است ثبت کنم بلکه در این کتاب روایاتى را آورده‌ام که بر اساس آن فتوا مى‌دهم و آنها را صحیح مى‌دانم و معتقد به صحت آنها هستم و میان من و پروردگار حجت است.»

مرحوم مامقانى به نقل از علامه طباطبایى (سید بحر العلوم) مى‌نویسد: «برخى از اصحاب، روایات کتاب (الفقیه) را بر سایر کتب اربعه به چند دلیل ترجیح مى‌دادند؛ اول: برخوردارى مؤلف از حافظه‌اى قوى که سبب ضبط بهتر روایات است. دوم: استوارى وى در نقل روایات. سوم: متاخر بودن کتاب «من لایحضره الفقیه» از «کافى» و چهارم: صدوق صحت آنچه در این کتاب آورده را ضمانت کرده است. پنجم: هدفش تنها نقل روایت نبوده بلکه به آنچه نقل کرده فتوا داده است.

2 - «مدینة العلم»‏ کتاب با عظمتی که به دست ما نرسید

شاید بتوان گفت مهمترین کتاب شیخ صدوق که خود نیز از آن یاد کرده و تا زمان پدر شیخ بهایى مورد استفاده عالمان دینى بوده کتاب «مدینة العلم» است که متاسفانه مفقود شده است و با کمال تاسف به دست ما نرسیده است.

بنا به نوشته ابن شهر آشوب در کتاب معالم العلماء کتاب مدینة العلم، ده جلدى و «من لا یحضره الفقیه» چهار جلدى است و از این نوشته معلوم مى‌شود که «مدینة العلم» بیش از دو برابر «من لا یحضره الفقیه» بوده است.

شیخ طوسى، شیخ منتجب الدین و دیگران از این کتاب به عنوان یکى از مهمترین تالیفات شیخ صدوق یاد کرده‌اند و بسیارى از بزرگان دین از کتاب «مدینة العلم» روایت کرده‌اند.

شیخ حسین بن عبدالصمد حارثى (پدر شیخ بهایی) در کتاب درایه‌اش نوشته است: «پایه‌ها و اصول معتبر حدیث ما پنج کتاب است: کافى، مدینة العلم، من لا یحضره الفقیه، تهذیب و استبصار»

علامه مجلسى و دیگران تلاشهای فراوان و اموال زیادى صرف یافتن این کتاب کردند ولى اثرى از آن به دست نیاوردند.

3 - کمال الدین و تمام النعمة

شیخ صدوق این کتاب را در اواخر عمرش تالیف کرده است. در آن عصر از طرف فرقه اسماعیلیه که نفوذ بسیار داشتند و از سوى فرقه زیدیه و طرفداران جعفر کذاب و پیروان زیادى از اهل تسنن ایرادهایى به فرقه امامیه وارد مى‌شد و آنان بدین وسیله اذهان مردم را مشوش مى‌کردند.

از این نظر شیخ صدوق کتاب «کمال الدین» را تالیف کرد. او در اول این کتاب اشکالات مخالفین را نقل مى‌کند و به آنها پاسخ مى‌دهد و به خوبى از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفصیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث مى‌کند.

خواب دیدن شیخ صدوق و سفارش امام زمان به وی

شیخ صدوق در مقدمه این کتاب می‌نویسند به دلیل حیرانی شیعیان در امر غیبت، اندوهگین بودم تا این که شبی در عالم خواب حضرت ولی عصر(عج) را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده است و من، با دلی مشغول و حالی پریشان، به او نزدیک شدم. آن حضرت، در چهره من نگریست و راز درونم را دانست. بر او سلام کردم و پاسخم را داد. سپس فرمود: «چرا در باب غیبت کتابی تألیف نمی‌کنی تا اندوهت را زایل سازد؟» عرض کردم: «یا ابن رسول اللَّه! درباره غیبت چیزهای تالیف کرده‌ام». فرمود: «نه به آن طریق. اکنون تو را امر می‌کنم که درباره غیبت، کتابی تألیف کنی و غیبت انبیا را در آن بازگویی».

از خواب برخاستم و تا طلوع فجر به دعا و گریه و درد دل و شکوه پرداختم. چون صبح دمید، تألیف این کتاب را آغاز کردم.

4 - التوحید

5 - الخصال‏

6 - معانی الأخبار

7 - عیون أخبار الرضا علیه‏السلام‏

8 - الأمالی‏

9 - المقنع فی الفقه‏

10 - الهدایة بالخیر


فرم در حال بارگذاری ...