صفحات: << 1 ... 46 47 48 ...49 ...50 51 52 ...53 ...54 55 56 57 >>
زندگی
ابوجعفر محمد بن علی ابن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام در سال 305 ه.ق چون ستاره ای در آسمان روایت و فقاهت در شهر مقدس قم طلوع کرد. ولادت این عالم فقیه با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) هم زمان بوده است.
پدر بزرگوار شیخ صدوق علی بن الحسین بن بابویه قمی، از فقهای بزرگ اسلام و در زمان امام حسن عسگری (ع) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) می زیسته و مورد احترام آن امامان بوده است. در نامه ای که امام حسن عسگری (ع) به علی بن بابویه نوشته وی را با کلماتی چون: شیخ معتمد و فقیه من خطاب کرده است. پدر شیخ صدوق در قم بدنیا آمد و زندگی را آنجا گذارند و در همان شهر نیز وفات کرده است. پدر شیخ صدوق در ایام زندگی پر برکت خویش نزدیک دویست جلد کتاب تألیف کرده است.
دعای ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه):
عمر با برکت علی بن باویه پدر شیخ صدوق از پنجاه می گذشت و هنوز فرزندی نداشت و بسیار دوست می داشت که خداوند به او فرزند صالحی عنایت کند، از این رو به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) متوسل شده طی نامه ای به وسیله حسین بن روح که یکی از نمایندگان خاص امام زمان بود تقاضای دعا کرد تا آن حضرت از خداوند، فرزند صالحی برای او بخواهد. ولی عصر (عج) دعا کرده و برای ابن بابویه نوشتند: «برای تو از خداوند خواستیم دو پسر روزیت شود که اهل خیر و برکت باشند.» پس از دعای امام زمان بود که ابن بابویه صاحب فرزندی شد که نامش را محمد نامید و بعدها عالمی بزرگ و فقیه ای نام آور شد. او همان شیخ صدوق است.
دوران کودکی:
محمد بن علی بن بابِویَه در حدود سال 306 ق . در شهر ((قم )) متولد شد. شیخ صدوق دوران کودکی و آغاز جوانی را در دامان علم و فضیلت و تقوای پدر بزرگوارش علی بن بابویه سپری کرد. صدوق در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیت های عملی و اخلاقی فرا گرفت. پدری که در اوج علم و فقاهت و شهرت، زندگی خود و فرزندانش را از راه مغازه ای کوچک در بازار قم و در نهایت زهد و قناعت می گذرانید. شیخ صدوق بیش از بیست سال از دوران پر برکت حیات پدر را درک کرد و در سن 22 یا 23 سالگی بود که دست روزگار دامان پر مهر محبت پدر را از او گرفت!
دیدار اعضاء تبیان با شاگرد شیخ صدوق
نبوغ ذاتی:
خانواده اصیل و اهل علم شیخ صدوق و پرورش یافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یک سو، و نیزهوشی، ذکاوت، حافظه فوق العاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب گردید در مدتی کوتاه به قله های بلندی از کمالات انسانی دست یابد و در کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت با راویان آن ها را به حافظه بسپارد. استاد صدوق محمد بن علی الاسود درباره حافظه و اشتیاق وافر شیخ صدوق به آموختن می فرمود: «این میل و اشتیاق به علم و دانش که در صدوق وجود دارد مایه شگفتی نیست زیرا او به دعای امام زمان متولد شده است.» خود شیخ صدوق بارها می فرمود: « من به دعای صاحب الامر متولد شده ام».
استادان شیخ صدوق
شاید بتوان گفت یکی از عوامل مؤثر در موفقیت صدوق استادان بسیار زیادی است که دیده و از خرمن علوم آن ها خوشه ها برگرفته است. او ابتدا از محضر پدر خود علی بن بابویه درس آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر می شد، به گونه ای که بعضی از علما گفته اند: تعداد استادان صدوق از دویست نفر متجاوز است. از جمله بزرگانی که صدوق از محضر آنها بهره برده می توان به ابوجعفر محمد بن یعقوب کُلینی نویسنده متاب گرانمایه اصول کافی اشاره کرد.
کلینی و صدوق
پس از مرحوم کلینی نویسنده کتاب ارزشمند اصول کافی، صدوق از بزرگترین محدثان عصر خود به شمار می آید که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته و تألیفات بسیاری از خود به جای گذاشته است. صدوق سالها از محضر کلینی استفاده نموده و به شنیدن و جمع آوری احادیث ائمه (ع) مشغول بوده است؛ اما بر خلاف شخصیت علمی کلینی که بیشتر از جهت جمع آوری، بررسی و نقل حدیث مشهور است، شیخ صدوق در سه زمینه روایت، مباحث کلام و فقه برحسته و ممتاز بوده است.
شاگردان شیخ صدوق
صدوق، به خوبی دریافته بود که بهترین شیوه برای حفظ و حراست از سخنان پیشوایان دین که در هر زمان ممکن است مورد تعرض و دستبرد قرار گیرد، انتقال به سینه دلسوختگان مکتب اهل بیت می باشد؛ از همین رو با پرورش شاگردان و طالبان دانش، به نگهداری و صیانت از این میراث گران بها پرداخت. از میان مهم ترین شاگردان وی می تواند به دانشمند بلند آوازه، محمد بن نُعمان معروف به شیخ مفید نام برد که خدمات بسیاری به جهان اسلام ارائه کرد، و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد. به تعدادی از شاگردان شیخ اشاره می کنیم:
شیخ مفید، ابن غضائری، ابو عبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیمله، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی
شیخ جلیل، ابو الحسن، جعفر بن حسین حسکه قمی، استاد شیخ طوسی، شیخ ابو جعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستی، معاصر شیخ طوسی، برادر زاده اش شیخ ثقة الدین حسن بن حسین بن علی بن موسی بن بابویه
حسن بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم)، علی بن احمد بن عباس نجاشی (پدر نجاشی)، شیخ ابو البرکات، علی بن حسن خوزی، ابو القاسم، علی بن محمد بن علی خزاز، ابو زکریا، محمد بن سلیمان حمرانی
صدوق
آثار شیخ صدوق
شیخ صدوق این عالم بزرگ و محدث گران قدر تألیفات با ارزش بسیاری از خود به جا گذاشت. شیخ طوسی در این باره می نویسد: « او سیصد کتاب تألیف کرده است» کتاب های شیخ صدوق همه در نهایت نیکویی و استحکام و در زمینه های متنوعی نوشته شده اند، که این خود نشانگر قدرت علمی و آشنایی گسترده او با علوم اسلامی است. برخی از مهمترین آثار ایشان عبارتند از:
1- من لا یحضره الفقیه (دومین کتاب از کتب اربعه)
2- علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آنها است)
3- کمال الدین و تمام النعمه (درباره اثبات وجود امام زمان و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی)
4- کتاب التوحید
5- الخصال
6- الامالی
7- عیون الاخبار الرضا
8- کتاب صفات شیعه
9- کتاب مصادقه الاخوان
10- کتاب اثبات ولایت علی علیهالسلام
11- کتاب معرفت
12- کتاب مدینه العلم
13- کتاب مقنع در فقه
14- کتاب معانی الاخبار
15- کتاب مشیخته الفقیه
کتاب من لایحضره الفقیه
مشهورترین و بزرگترین کتاب صدوق - پس از مدینه العلم - همین کتاب است که یکی از (کتب اربعه) روایی شیعه به شمار می رود.این کتاب در بردارنده نزدیک به شش هزار حدیث می باشد که بر اساس موضوعات مختلف فقهی تدوین شده است .سبب نگارش این کتاب حکایتی زیبا و شنیدنی دارد که وی خود آن حکایت را در مقدمه کتاب آورده است .
ایشان در آنجا ضمن ذکر آن حکایت چنین نوشته :
من نخواستم مانند سایر مصنفان روایاتی را که در هر موضوع رسیده است ثبت کنم بلکه در این کتاب روایاتی را آورده ام که بر اساس آن فتوا می دهم و آنها را صحیح می دانم و معتقد به صحت آنها می باشم و میان من و پروردگار حجت است .
مرحوم مامقانی به نقل از علامه طباطبایی (بحر العلوم ) می نویسد:
(برخی از اصحاب روایات کتاب (الفقیه) را بر سایر کتب اربعه به چند دلیل ترجیح می دادند:
برخورداری مؤ لف از حافظه ای قوی که سبب ضبط بهتر روایات می باشد.
استواری وی در نقل روایات .
متاءخر بودن کتاب (من لایحضره الفقیه ) از کافی .
صدوق صحت آنچه بر او در این کتاب آورده خود ضمانت کرده است .
هدفش تنها نقل روایت نبوده بلکه به اظهار خود مطابق آنچه نقل کرده فتوا داده است.
من نخواستم مانند سایر مصنفان روایاتی را که در هر موضوع رسیده است ثبت کنم بلکه در این کتاب روایاتی را آورده ام که بر اساس آن فتوا می دهم و آنها را صحیح می دانم و معتقد به صحت آنها می باشم و میان من و پروردگار حجت است .
کمال الدین و تمام النعمة
صدوق این کتاب را در اواخر عمرش تالیف کرده است . در آن عصر از طرف فرقه اسماعیلیه که نفوذ بسیار داشتند و از سوی فرقه زیدیه و طرفداران جعفر کذاب و پیروان زیادی از اهل تسنن ایرادهایی به فرقه امامیه وارد می شد و آنان بدین وسیله اذهان مردم را مشوب می کردند. از این نظر شیخ صدوق - رضوان الله علیه - کتاب (کمال الدین) را تالیف کرد. او در اول این کتاب اشکالات مخالفین را نقل می کند و به آنها پاسخ می دهد و به خوبی از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفضیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث می کند.
با اینکه این کتاب حدود 90 سال پس از غیبت کبرای حضرت ولی عصر (عج ) نگاشته شده از مباحث آن معلوم می شود در آن زمان که هنوز مدت چندانی از این مساءله نگذشته بود، عده ای از اهل کفر و نفاق نسبت به ماجرای غیبت تردید کرده بر شیعیان خرده می گرفتند. همچنانچه خود شیخ صدوق نیز بارها به این نکته اشاره کرده است .
معانی الاخبار
یکی از آثار ارزشمند صدوق کتاب معانی الاخبار حاوی روایاتی است که موارد ابهام و مشکل احادیث و آیات قرآن را توضیح داده است .
عیون اخبار الرضا
عیون اخبار الرضا علیه السلام
این کتاب را برای صاحب بن عباد، وزیر دانشمند و دین پرور آل بویه نگاشته و به وی اهدا کرده است و در آن ، روایاتی که از امام هشتم علیه السلام نقل شده گرد آمده است .
خصال
این کتاب که در بردارنده نکات اخلاقی - علمی ، تاریخی و فقهی و پندهای درس آموز می باشد بر اساس سلسله اعداد ترتیب یافته که این تدوین و تنظیم نیز بر زیبایی و شیوایی و ارزش کار وی در این اثر افزوده است . او در هر باب روایاتی که مطابق همان عدد نکته یا مطلبی را در برابر آورده است .
امالی (مجالس )
مجموعه درسها و سخنرانیهای شیخ صدوق در این اثر گرد آمده است مطالب آن را شاگردان او تحریر کرده اند.
علل الشرایع
این کتاب ، همچنانکه از نامش پیداست حاوی علتها و فلسفه احکام می باشد، مؤ لف تمام احادیثی که به علل و فلسفه احکام اشاره شده ، در یک مجموعه به همین نام نگاشته است ، و شاید اولین کتاب در موضوع خود می باشد.
گوهر گمشده یا مدینة العلم
مهمترین کتاب شیخ صدوق که خود نیز از آن یاد کرده و تا زمان پدر شیخ بهایی مورد استفاده عالمان مورد استفاده عالمان دینی بوده کتاب (کتاب العلم ) است که مفقود گشته است و با کمال تاءسف به دست کار نرسیده است .
بنا به نوشته ابن شهر آشوب در کتاب معالم العلماء کتاب مدینة العلم ده جلدی و من لا یحضره الفقیه چهار جلدی است و از این نوشته معلوم می شود که مدینة العلوم بیش از دو برابر من لا یحضره الفقیه بوده است .
شیخ طوسی ، شیخ منتجب الدین و دیگران از این کتاب به عنوان یکی از مهمترین تاءلیفات صدوق یاد کرده اند و بسیاری از بزرگان دین از کتاب مدینة العلوم روایت کرده اند.
شیخ صدوق در اول کتاب کمال الدین و تمام النعمه اشکالات مخالفین را نقل می کند و به آنها پاسخ می دهد و به خوبی از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفضیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث می کند.
صاحب روضات الجنات می نویسد:
بعد از زمان علامه و شهدین ، دیگر هیچ اثری از کتاب مدینة العلم دین و شنیده نشده است ولی بنا به نوشته برخی دیگر ، معتقدند این کتاب تا عصر پدر شیخ بهایی نیز موجود بوده و ایشان نسخه ای از آن را داشته است.
شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی (پدر شیخ بهاء الدین عاملی ) در کتاب درایه اش نوشته است : پایه ها و اصول معتبر حدیث ما پنج کتاب است : کافی ، مدینة العلم ، من لا یحضره الفقیه ، تهذیب و استبصار.
عالمه مجلسی و پس از وی سید محمد باقر جیلانی (سید شفتی ) تلاشها و اموال زیادی صرف یافتن این کتاب کردند ولی اثری از آن به دست نیاوردند.
ابتکارات علمی:
فقها و بزرگان مسلمان، شیخ صدوق را بیشتر با لقب رئیس المحدثین شناخته اند؛ زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ منابع و جمع آوری آن ها تلاش فراوان می کرده است. شیخ صدوق احادیث را به تناسب موضوعات مختلف دسته بندی و برای هر موضوع، باب جداگانه ای باز می کرد، مانند کتاب من لایحضره الفقیه یا عیون اخبار الرضا یا کتاب های دیگر صدوق که وی در هر یک از آن ها طبق اختلاف موضوعات و مزایا، باب های جداگانه ای گشوده است.
صدوق
چهار کتاب معتبر شیعه:
برای آشنایی با اسلام ناب محمدی (ص) و شناخت حقایق قرآن ناگزیر به شناخت سنت پیامبر (ص) و اخبار و احادیث امامان معصوم هستیم، از سویی نیز وجود درغگویان و حدیث سازان و درهم آمیختگی احادیث صحیح و جعلی، این شناخت دقیق را برای مردم مشکل می سازد؛ از این رو سه تن از بزرگان شیعه، کمر همت بسته و اقدام به جمع آوری و نوشتن چهار کتاب روایی ارزشمند کردند. این کتاب ها معروف به «کتب اربعه» و مؤلفان آن ها را «محمد بن ثلاث» می نامند؛ زیرا اسامی هر سه محمد و کنیه هر سه ابو جعفر بوده است.
1ـ اصول کافی، تألیف ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی، دارای 16199 حدیث؛
2ـ من لایحضره الفقیه تألیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق شامل 5963 حدیث؛
3ـ تهذیب، تألیف ابوجعفر محمد بن الحسن معروف به شیخ طوسی دارای 13590 حدیث و استبصار که این کتاب نیز تألیف شیخ طوسی است و 5511 حدیث دارد.
هجرت به شهر ری
شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم (ع) به مسافرت های بسیار رفته است در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث می پرداخته است. صدوق برخی از کتاب های خود را در این سفرها تألیف کرده است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.
صدوق سرانجام به دعوت صاحب بن عباد نخست وزیر دولت آل بویه در زمان رکن الدوله دیلمی و مردم شهر ری، به آن شهر آمده، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت (ع) مشغول گردید.
وفات شیخ صدوق
سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شریف و پر برکتش در سال 381 ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.
امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.
کرامتی از شیخ صدوق پی از نهصد سال:
در عهد حکومت فتحعلی شاه قاجار در حدود سال 1238 ه. مرقد شریف صدوق که در اراضی ری قرار دارد به دلیل بارندگی های زیاد خراب شده و رخنه ای در آن پیدا می شود، برای تعمیر مرقد اطرافش را می کندند تا به سردابی که مدفن شیخ صدوق بود برخورد می کنند ناگهان بدن شریف صدوق را کاملاً سالم آنچنان که گویا تازه از حمام آمده باشد مشاهده می کنند و اثر خضاب را در انگشتان شریفش می بینند. 20 نفر از بزرگانی که خود شاهد این کرامت بوده اند می توان به میرزا ابوالحسن جلوه، حضرت آیت الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم والد حضرت آیت الله مرعشی نجفی حاج سید محمود مرعشی نام برد.
آری این چنین است سرانجام عاشقان و دلدادگان کوی حضرت دوست که که مس وجود خود را با کیمیای محبت او به طلا مبدل ساختند.
روحش شاد
تولد
محمد بن علی بن بابویه معروف به شيخ صدوق در حدود سال ۳۰۶ ق . در شهر قم متولد شد. در مورد زمان و مکان ولادت وی اطلاع روشنی در دست نیست.
جمعی از نویسندگان قرون اخیر با تکیه بر برخی روایات تولد ابن بابویه را اندکی پس از سال ۳۰۵ق دانستهاند. [۳] [۴]
دونالدسون تولد وی را در ۳۱۱ق/ ۹۲۳م یا چند سالی پیش از آن در خراسان دانسته است.
← نسب و نژاد
يکى از معروف ترين خاندانهاى بزرگ که بيش از سيصد سال در مرکز ایران دانشمندان نامور از آن برخاستهاند خاندان بابویه است که صدوق بزرگترين شخصيت اين خاندان به شمار مى رود .
بابویه جد اعلاى صدوق است . اولين کسى که از اين خاندان لقب ابن بابويه گرفت پدر صدوق يعنى على بن حسین بن موسی بن بابویه است .
ابن بابويه خود از دانشمندان بنام شیعه بوده و بيش از يکصد کتاب در موضوعات مختلف نگاشته است . وى پيشواى شيعه در قم و اطراف آن در زمان خود بوده و در عصر امام حسن عسکری عليهالسلام و غیبت صغرای حضرت ولی عصر ( عج ) و در عهد نیابت خاصه حسین بن روح مىزيسته است.
ابن عالم بزرگ وارسته و پارسا در قم مغازه اى داشت که در کنار کارهاى علمى بخشى از وقت خود را به کسب و کار مىپرداخت و با درآمد آن مخارج زندگى خويش را تأمين مى کرد. اما در حقيقت او دانشمندى سترگ بود که نه تنها در مجامع علمى آن روز از مقام و منزلت علمی بالايى برخوردار بود هماکنون نيز مورد احترام دانشپژوهان و اساتيد بزرگ علوی اسلامی است.
← داستان تولد
ساليانى آنچه روح پدر را آزرده مى ساخت نداشتن فرزند بود، گرچه پنجاه بهار از عمر او مى گذشت و رو به پیری مىرفت هرگز از رحمت الهی نااميد نبود و بارها از خدای خويش درخواست کرده بود تا فرزندى به او عطا کند، اما از گره کار مطلع نبود.
روزى بر آن شد تا نامهاى به امام و پیشوای خود حضرت مهدی (عج) بنويسد و از ايشان بخواهد تا برايش دعا کند. به دنبال فرصتى مناسب و فردى مطمئن بود تا به واسطه او نامه ارسال کند تا آنکه زمانى کاروانى از قم به عراق مىرفت. در بين آن کاروان يکى از دوستانش به نام ابوجعفر محمد بن علی الاسود را يافت که مىتوانست نامه وى را به مقصد برساند.
او نامهاى به محضر پيشواى خود ولی عصر (عج) نوشت و به وى سپرد تا در عراق به حسين بن روح بدهد و از او بخواهد که اين نامه را به حضرت برساند.
ابوجعفر گويد من نامه او را به نماينده مهدی موعود (عج) رساندم و پس از سه روز به من خبر داد که حضرت براى ابن بابويه دعا کرد و در آينده نزديک خداوند به او فرزندى خواهد داد که منشاء برکات زيادى خواهد شد. [۵]
شیخ طوسی در کتاب غيبت، درباره تولد صدوق چنين نگاشته است:
بسيار از بزرگان قم نقل کردهاند که على بن حسين بن بابويه با دخترعموى خود ازدواج کرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامهاى به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوشت که از حضرت ولی عصر (عج) بخواهد تا براى او دعا کند که خداوند به او فرزند عطا فرمايد از حضرت جواب آمد که از اين همسر صاحب فرزند نمىشوى ولى بزودى با کنیزی ديلمى ازدواج خواهى کرد که خداوند از او دو فرزند فقیه به تو خواهد داد. [۶]
شيخ صدوق خود نيز ماجراى دعاى حضرت ولى عصر (عج) و ولادت خود را در کتاب اکمالالدین آورده است و در ادامه نوشته است که هر گاه ابو جعفر محمد بن على اسود مرا مىديد که براى آموختن حدیث و علوم اهل بیت عليهمالسلام با اشتياق تمام به درس اساتيد مىرفتم، مىفرمود: اين ميل و اشتياق به علمآموزی که تو دارى جاى تعجب نيست، زيرا تو به دعاى امام زمان متولد شدهاى.
به هر تقدير اين بشارت به ابن بابويه رسيد و پس از مدتى در پى ازدواج با کنيزى ديلمى خداوند محمد را به او عطا فرمود که در آن سنين مايه اميد و چشمروشنى پدر گشت و سپس پسر ديگرى به او داد و نامش را حسين نهاد.
حسین بن علی بن بابویه نيز از دانشمندان و پس از پدر و برادرش محمد بزرگترين و معروفترين شخصيت خاندان بابویه است.
← دوران کودکى و نوجوانى
زمانى که خداوند محمد را به على داد پدر دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و مسائل دينى و آداب اسلامی را در مکتب عالمان و محدثان آن روزگار فرا گرفته بود و در آن زمان او يکى از شخصيتهاى بزرگ عالم اسلامی و رئيس طايفه شیعه در قم به شمار مىرفت و شايد حکمت و خواست الهى بر اين بود که محمد در آن هنگام به خانواده پدر پاى نهد تا تجربه و انتظار بستر پرورش صحيح اين کودک را بگستراند و اين نهال نوپا در مرزعه ادب و دانش دینی بارور شود، و بدين سبب بود که مادر او را به خوبى رشد داد و پدر به نيکى آن را شکوفاند.
دوران تحصيل[ویرایش]
محمد در سنين کودکى فراگيرى دانش دينى را نزد پدر آغاز کرد و تحصيلات ابتدايى و رشد اوليه او در علوم، در شهر قم، که آن روز، محضر دانشمندان و محدثان بود، به انجام رسيد.
با جديت تمام و سعى پيگير به فراگيرى علم و معرفت همت گماشت. روزى نمىگذشت که بر اندوختههاى علمى او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود على بن بابويه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسى بزرگان علم و ادب حاضر مىشد.
پس از آنکه به مرتبه بالايى از تحصيل رسيد براى درک محضر اساتيد بزرگ و حديث شناسان آن دوران سفرهاى علمى خود را آغاز کرد و شايد بتوان گفت: يکى از عوامل موثر در موفقيت وى اساتيد بسيار زيادى است که ديده و از خرمن علوم آنها خوشهها برگرفته است. از همين رو نمىتوان به طور کامل اساتيد او را شمارش کرد. دانشمند محقق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی رحمةالله در پيشگفتار کتاب شريف معانی الاخبار که شرح زندگانى وى را نگاشته، ۲۵۲ تن از اساتید صدوق را نام برده است. [۷]
مشایخ قم
ابن بابویه که در قم در خاندانی اهل دانش پرورش یافته بود و در خردسالی از محضر مشایخ آن شهر استفاده کرد، دیری نپایید که استعداد او در فراگیری علم زبانزد محافل علمی قم گردید. [۸] [۹] [۱۰]
از مشایخ ابن بابویه در این دوره میتوان پدرش علی بن بابویه، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، محمد بن علی ماجیلویه و احمد بن علی بن ابراهیم قمی را ذکر کرد، [۱۱] [۱۲] [۱۳] لیکن بررسی اسناد روایات ابن بابویه نشان میدهد که در میان حدود ۲۵۰ استاد شناخته شده خود بیش از همه از پدرش و ابن ولید استفاده کرده و تحت تأثیر آنها بوده است.
استان تولد
ساليانى آنچه روح پدر را آزرده مى ساخت نداشتن فرزند بود، گرچه پنجاه بهار از عمر او مى گذشت و رو به پیری مىرفت هرگز از رحمت الهی نااميد نبود و بارها از خدای خويش درخواست کرده بود تا فرزندى به او عطا کند، اما از گره کار مطلع نبود.
روزى بر آن شد تا نامهاى به امام و پیشوای خود حضرت مهدی (عج) بنويسد و از ايشان بخواهد تا برايش دعا کند. به دنبال فرصتى مناسب و فردى مطمئن بود تا به واسطه او نامه ارسال کند تا آنکه زمانى کاروانى از قم به عراق مىرفت. در بين آن کاروان يکى از دوستانش به نام ابوجعفر محمد بن علی الاسود را يافت که مىتوانست نامه وى را به مقصد برساند.
او نامهاى به محضر پيشواى خود ولی عصر (عج) نوشت و به وى سپرد تا در عراق به حسين بن روح بدهد و از او بخواهد که اين نامه را به حضرت برساند.
ابوجعفر گويد من نامه او را به نماينده مهدی موعود (عج) رساندم و پس از سه روز به من خبر داد که حضرت براى ابن بابويه دعا کرد و در آينده نزديک خداوند به او فرزندى خواهد داد که منشاء برکات زيادى خواهد شد. [۵]
شیخ طوسی در کتاب غيبت، درباره تولد صدوق چنين نگاشته است:
بسيار از بزرگان قم نقل کردهاند که على بن حسين بن بابويه با دخترعموى خود ازدواج کرد ولى از وى صاحب فرزند نشد. نامهاى به شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوشت که از حضرت ولی عصر (عج) بخواهد تا براى او دعا کند که خداوند به او فرزند عطا فرمايد از حضرت جواب آمد که از اين همسر صاحب فرزند نمىشوى ولى بزودى با کنیزی ديلمى ازدواج خواهى کرد که خداوند از او دو فرزند فقیه به تو خواهد داد. [۶]
شيخ صدوق خود نيز ماجراى دعاى حضرت ولى عصر (عج) و ولادت خود را در کتاب اکمالالدین آورده است و در ادامه نوشته است که هر گاه ابو جعفر محمد بن على اسود مرا مىديد که براى آموختن حدیث و علوم اهل بیت عليهمالسلام با اشتياق تمام به درس اساتيد مىرفتم، مىفرمود: اين ميل و اشتياق به علمآموزی که تو دارى جاى تعجب نيست، زيرا تو به دعاى امام زمان متولد شدهاى.
به هر تقدير اين بشارت به ابن بابويه رسيد و پس از مدتى در پى ازدواج با کنيزى ديلمى خداوند محمد را به او عطا فرمود که در آن سنين مايه اميد و چشمروشنى پدر گشت و سپس پسر ديگرى به او داد و نامش را حسين نهاد.
حسین بن علی بن بابویه نيز از دانشمندان و پس از پدر و برادرش محمد بزرگترين و معروفترين شخصيت خاندان بابویه است.
← دوران کودکى و نوجوانى
زمانى که خداوند محمد را به على داد پدر دوران جوانى خود را پشت سر گذاشته و مسائل دينى و آداب اسلامی را در مکتب عالمان و محدثان آن روزگار فرا گرفته بود و در آن زمان او يکى از شخصيتهاى بزرگ عالم اسلامی و رئيس طايفه شیعه در قم به شمار مىرفت و شايد حکمت و خواست الهى بر اين بود که محمد در آن هنگام به خانواده پدر پاى نهد تا تجربه و انتظار بستر پرورش صحيح اين کودک را بگستراند و اين نهال نوپا در مرزعه ادب و دانش دینی بارور شود، و بدين سبب بود که مادر او را به خوبى رشد داد و پدر به نيکى آن را شکوفاند.
دوران تحصيل[ویرایش]
محمد در سنين کودکى فراگيرى دانش دينى را نزد پدر آغاز کرد و تحصيلات ابتدايى و رشد اوليه او در علوم، در شهر قم، که آن روز، محضر دانشمندان و محدثان بود، به انجام رسيد.
با جديت تمام و سعى پيگير به فراگيرى علم و معرفت همت گماشت. روزى نمىگذشت که بر اندوختههاى علمى او افزوده نگردد. عمده مطالب را از پدر خود على بن بابويه آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسى بزرگان علم و ادب حاضر مىشد.
پس از آنکه به مرتبه بالايى از تحصيل رسيد براى درک محضر اساتيد بزرگ و حديث شناسان آن دوران سفرهاى علمى خود را آغاز کرد و شايد بتوان گفت: يکى از عوامل موثر در موفقيت وى اساتيد بسيار زيادى است که ديده و از خرمن علوم آنها خوشهها برگرفته است. از همين رو نمىتوان به طور کامل اساتيد او را شمارش کرد. دانشمند محقق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی رحمةالله در پيشگفتار کتاب شريف معانی الاخبار که شرح زندگانى وى را نگاشته، ۲۵۲ تن از اساتید صدوق را نام برده است. [۷]
مشایخ قم[ویرایش]
ابن بابویه که در قم در خاندانی اهل دانش پرورش یافته بود و در خردسالی از محضر مشایخ آن شهر استفاده کرد، دیری نپایید که استعداد او در فراگیری علم زبانزد محافل علمی قم گردید. [۸] [۹] [۱۰]
از مشایخ ابن بابویه در این دوره میتوان پدرش علی بن بابویه، محمد بن حسن بن احمد بن ولید، محمد بن علی ماجیلویه و احمد بن علی بن ابراهیم قمی را ذکر کرد، [۱۱] [۱۲] [۱۳] لیکن بررسی اسناد روایات ابن بابویه نشان میدهد که در میان حدود ۲۵۰ استاد شناخته شده خود بیش از همه از پدرش و ابن ولید استفاده کرده و تحت تأثیر آنها بوده است.
هجرت به ری[ویرایش]
ابن بابویه در تاریخ نامعلومی قم را ترک کرده و به ری که در آن زمان پایتخت آل بویه بود رفته و در این شهر اقامت گزیده است. [۱۴]
← تاریخ
تنها اطلاع ما درباره تاریخ سفر وی به ری این است که در رجب ۳۳۹ق بخشی از روایات علی بن ابراهیم قمی و دیگران را از شریف حمزة بن محمد علوی در قم شنیده [۱۵] [۱۶] [۱۷] و در رجب ۳۴۷ق در ری بوده است. [۱۸] [۱۹]
← علل
با ملاحظه اینکه ابن ولید که پس از پدر نزدیکترین استاد ابن بابویه به او بوده و به سال ۳۴۳ق/۹۵۴م وفات یافته، [۲۰] میتوان حدس زد که این اتفاق، علقه ابن بابویه را با قم سست کرده و مقدمه هجرت وی به ری را فراهم کرده باشد.
به هر حال او در ری از مشایخ آن شهر چون احمد بن محمد بن صقر صائغ و محمد بن ابراهیم بن اسحاق طالقانی حدیث شنیده است. [۲۱] [۲۲]
يکى از حوادث مهم دوران زندگى شيخ صدوق روى کار آمدن سلسله ايرانىنژاد و شيعى مذهب آل بويه بود که ميان سالهاى ۳۲۲ ـ ۴۴۸ هجری قمری بر بخش بزرگى از ایران و عراق و جزيره تا مرزهاى شمالى شام فرمان راندند.
هجرت شيخ صدوق از قم به ری و اقامت در آنجا نيز به خواست يکى از حاکمان اين سلسله، رکن الدوله ديلمى بوده است.
علامه شوشتری ماجراى هجرت شيخ صدوق از قم به رى را اينگونه نگاشته است:
رکن الدوله (ركن الدوله، لقب حسن فرزند ابو شجاع ديلمى است) به منظور ترويج مذهب حق، التماس قدوم شيخ به دار الخلافه نموده، خدمت شيخ اجازت فرموده، سلطان در مجلس اول سوالى چند که در تحقيق مذهب حق به خاطر داشت بر شيخ عرض نمود و جواب صواب استفاده فرموده، شيخ را تعظیم و تکریم تمام نمود و جوايز و اقطاع مقرر فرمود. [۲۳]
← برکات
به نظر مىرسد علت اصلى اين دعوت و عزیمت، خلاءيى بوده که از هجرت شیخ کلینی از رى به بغداد و سپس رحلت او پيش آمده بوده است. در حقيقت وجود شيخ صدوق در رى مىتوانست منشاء برکات فراوان باشد، و آن بزرگوار نيز با توجه به اهميت موضوع دعوت رکن الدوله را پذيرفت و زادگاه خويش را رها کرد و عازم رى گشت .
بحثهاى بسيارى که صدوق در مدت اقامت خود در رى در موضوعات مختلف اسلامى به ويژه در دو موضوع مهم امامت و غیبت حضرت ولی عصر (عج) با رهبران مذاهبی مختلف انجام داد شاهد خوبى بر اين مدعاست. حاصل آن گفتگوها که برخى نيز در حضور رکن الدوله بود کتابهاى ارزشمندى است که از آن فقیه نامى باقى مانده است .
علم کلام[ویرایش]
← مکتب فکری
ابن بابویه را میبایست از نظر فکری از مکتب اخباریان متقدم قم به شمار آورد.
صرف نظر از چند شخصیت نه چندان برجسته، او را باید آخرین متفکر این مکتب دانست که آثارش بخش عمده میراث اخباریان را تشکیل میدهد.
مشخصه کلی این مکتب که به روشنی در آثار ابن بابویه دیده میشود، تکیه بر اخبار و احادیث در تعریف مفاهیم و اثبات قضایای کلامی است.
در واقع کلام ابن بابویه را باید متون احادیث دانست که با کمترین تصرف ممکن در قالب یک نظام کلامی ریخته شده و تدوین گشته است.
← مقایسه مکاتب کلامی
اگر چه کلام اخباری ابن بابویه در کلیات با کلام سایر مکاتب امامیه همخوانی دارد، اما در مقایسهای بین رساله اعتقادات ابن بابویه و رساله تصحیح الاعتقاد شیخ مفید که در نقد آن نوشته شده، آشکار میشود که اختلافات قابل ملاحظهای در مسائل فرعی وجود دارد.
یکی از مهمترین موارد اختلاف مسأله جواز سهو در نماز بر پیامبر (ص) است.
ابن بابویه چون برخی دیگر از بزرگان مکتب اخباری قم نه تنها سهو در نماز را بر پیامبر (ص) جایز میشمارد، بلکه مخالف این نظر را به اهل غلو نسبت میدهد. [۶۹] [۷۰] (رجوع کنید به رساله مفید یا سید مرتضی در مسأله سهو بر پیامبر [۷۱]).
← برخوردهای کلامی
ابن بابویه از جنبه کلامی با مکاتب و مذاهب متنوعی در برخورد بوده است، از طرف وی با برخی از مکاتب امامی که از آنها به اهل غلو و اهل تقصیر (کوتاهی در حق ائمه) تعبیر میکند، درگیر بوده و کتابی تحت عنوان ابطال الغلو و التقصیر، در رد این دو گروه تألیف کرده است. [۷۲]
بخش دیگری از برخوردهای کلامی وی را مسأله مهدویت تشکیل میدهد.
ابن بابویه در تبیین مهدویت از دیدگاه امامیه ضمن تألیف آثار متعدد به خصوص مهمترین آنها کمالالدین به رد ایرادات معتزله، زیدیه و دیگر مخالفان پرداخته و سعی بلیغی در نقض آراء قائلین به فترت (انفصال رشته امامت) و رفع شک امامیان متحیر نموده است.
← رد اتهامات بر امامیه
دیگر از ابعاد کلام ابن بابویه رد اتهاماتی است که از جانب مخالفین متوجه امامیه میگردید.
به عنوان نمونه وی کتاب التوحید را چنانچه در مقدمه آن [۷۳] متذکر شده به منظور رد اتهامات وارده به امامیه در مورد قول به تشبیه و جبر تألیف کرده است.
← تفاوت ناصبی و سنی
ابن بابویه مانند اکثر مکاتب دیگر امامی بین اهل سنت و ناصبی فرق آشکار گذاشته، ضمن احترام به اهل سنت (چنانکه مثلاً از تمجید مشایخ سنی توسط او بر میآید) ناصبی را کافر شمرده [۷۴] و برائت از ظالمین نسبت به ائمه را از واجبات دانسته است. [۷۵] [۷۶]
← رسالههای اعتقادی
یکی از حرکتهای مهم ابن بابویه در کلام امامیه را باید تدوین آثاری دانست که نه شکل استدلالی و نه روایی، بلکه شکل یک رساله اعتقادی را داشتهاند.
رسالة الاعتقادات ابن بابویه در واقع نخستین نمونه شناخته شده از این نوع رسائل در کلام امامیه است که خود ادامه کار او در مجلس ۹۳ از الامالی [۷۷] و مقدمه «الهدایة» [۷۸] میباشد.
این حرکت پس از ابن بابویه نیز توسط سید مرتضی در بخش اول رسالة جمل العلم و العمل و شیخ طوسی در رسالة اعتقادات و بعضی دیگر دنبال شد، لیکن دوام چندانی نیافت.
وقتی حدیث صبر از امام هادی ع را دیدم خیلی خوشم آمد صبر را مثل بالشت برای آرامش رسیدن فرمودند
گاهی لحظات سختی توی خانه یا خیابان برای یک خانم پیش می آید مجبور میشود چادر ش را جلوی چشمش بگیرد ودست بچه را محکم بگیرد وسریعتر با خود بکشد تا دیگر صحنه جندش آور را نبیند .
ای کاش کنترلی داشتم تا بعضی افراد را آنچه لازم داشتند میدادم
فقیر بی دست و پا یا کودک خوابیده در کنار خیابان
ویا زندان بزرگ مثل همان که راهرایی وغل وزنجیر دارند برای بیت المال خوران
ای کاش توی حوزه ماهم اتاق فکری برای چگونه به مردم کمک کنیم بود
مسِئولین به من نگویند تا فردا در جلسه تشریف داریم
ای کاش کار با کامپیوتر را یاد میگرفتند و اینقدر وعده نمیدادند
حضرت یونس ع سرزمینش راترک کرد چون امربه معروف ونهی از منکر حق زحمه و حقوق نداشت
اداره مخصوص نداشت
تا در وقت اداری و روز زوج و فرد باشد
سلام
فرشتگان خداوندکریم بخصوص
مسئولین محترم و سخت کوش کتابت اعمال زشت وزیبای انسانی
برای اینکه مدارک مورد نیاز را آماده کنند برای روز دادگاه ویوم القیامت با سند رسمی و بدون پرونده سازی و نادیده گرفتن اینکه پدر یا فامیلش پارتی شود و باند بازی کنند
دختر گلم النا جان سلام
تو الان سه تا بهار باخودت آوردی دختر گلم کنجکاوی و خوش زبانی تو و حرفهای عجیبت
برای همه بجز من تعجب آور هست
چشم های قشنگت کلی امید واری و مهربانی داره
وقتی صلوات را با تلفظ صحیح وبلند میخونی توجه همه را جلب میکنی بخصوص وقتی میخواهی ادای مکبر مسجد را در آوری یا وقتی با بابا نماز جماعت میخوانیم خودت را طوری غرق نماز میکنی و سوره حمد را تکرار میکنی انگار داری به ما نعمتهای خدای بزرگ ومهربون را برای ما تاکید میکنی
امروز بازم گفتی دوست داری بروی باشگاه وحرکات نرمشی خودت را تمرین کردی
ببار باران
دختر گلم النا جان سلام
تو الان سه تا بهار باخودت آوردی دختر گلم کنجکاوی و خوش زبانی تو و حرفهای عجیبت
برای همه بجز من تعجب آور هست
چشم های قشنگت کلی امید واری و مهربانی داره
وقتی صلوات را با تلفظ صحیح وبلند میخونی توجه همه را جلب میکنی بخصوص وقتی میخواهی ادای مکبر مسجد را در آوری یا وقتی با بابا نماز جماعت میخوانیم خودت را طوری غرق نماز میکنی و سوره حمد را تکرار میکنی انگار داری به ما نعمتهای خدای بزرگ ومهربون را برای ما تاکید میکنی
امروز بازم گفتی دوست داری بروی باشگاه وحرکات نرمشی خودت را تمرین کردی
ببار باران