جستجو

آمار بازدید یاسین

  • امروز: 55
  • دیروز: 73
  • 7 روز قبل: 944
  • 1 ماه قبل: 2231
  • کل بازدیدها: 89978
اردیبهشت 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

حدیث

حدیث موضوعی

ایران ما

من کالای ایرانی میخرم

تماس با من

تماس با ما

صفحات: 1 ... 46 47 48 49 50 51 ...52 ...53 55 57

1394/03/19

  05:56:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

مداخلات آل سعود

رابطه با عربستان سعودي؛
چالشي ديگر
علاوه بر سه چالش عمد هاي كه بيان شد
يمن در روابط خود با عربستان سعودي با
مسئله اي تاريخي روبه روست كه به روابط دو
كشور جهت مي دهد و شيوه نگرش دو جامعه
و دو دولت را نسبت به يكديگر تبيين
مي كند. ورود عربستان سعودي به ششمين
جنگ صعده، سؤالات فراواني درباره چرايي و
مؤلفه هاي مؤثر بر جهت گيريِ يمنيِ عربستان
مطرح ميسازد. براي درك جهت گيري نوين
عربستان سعودي در قبال تحولات داخلي
يمن، توجه به بستر تاريخي اين جهت گيري
ضروري است. در واقع بدون در نظر گرفتن
مؤلفه هايي كه حداقل در قرن بيستم جهت
سياس تهاي طرفين در قبال يكديگر را
تعيين كرده است، درك صحيحي از تعامل
كنوني يمن و عربستان بهدست نمي آيد، زيرا
اين بستر تاريخي كماكان بر نگرش ها اثرگذار
است و به سياست ها جهت مي دهد. به علاوه
به باور صاحبنظران، آيند ه ثبات و امنيت
داخلي يمن مستقيماً با نگرش و سياست هاي
عربستان در قبال اين كشور مرتبط است.
در نيمه اول قرن بيستم يكي از
مهم ترين مسائل مؤثر بر روابط دو كشور،
رقابت خاندان آل حميد الدين و آل سعود
براي بسط نفوذ و حيطه اعمال قدرت خود در
شبه جزيره عرب بود. اين رقابت و اختلاف بر
سر مناطق مرزي و سرزمين هاي دو طرف
بين دو پادشاهي، سرانجام منجر به
لشكركشي امام يحيي به عربستان شد . در
نتيجه جنگي كه در اوايل ده ه 1930 رخ
داد، يمن شكست خور د و با ميانجي گر ي
كشورهاي عربي توافقنامه اي بين كشور امضا
شد كه كنترل سرزمين هاي مورد ادعاي يمن
و نيز سرزمين هاي ديگري در مناطق جيزان،
عسير و نجران را به عربستان سعودي سپرد
به علاوه .(Cordesman, 2003, p.64)
سعودي ها براي تحقير آل حميدالدين، امام
يحيي را مجبور به پرداخت غر امت جنگي

كردند. شكست امام يحي ي و تحميل
توافقنامه طائف به يم ن، حتي با استحا ل ه
نظام امامت به جمهوري و وحدت دو يمن و
مرور قريب به 8 دهه همچنان بر حافظ ه
تاريخي ملت يمن سنگيني م يكند.
پس از امضاي توافقنامه طائف در سال
1934 ، تمامي تحولاتي كه در روابط يمن و
عربستان رخ داده، متأثر از اين توافقنامه و در
جهت تقويت يا تضعيف آن رخ داده است . از
يكسو سعودي ها در صدد نهايي كردن اين
توافقنامه و تعيين مرزهاي دو كشور براساس
آن بودند و از سوي ديگر يمني ها با استناد به
بندي در اين توافقنامه، آن را موقت
مي دانستند و از پذيرش آن به عنوان اساس
تعيين مرزها خودداري مي كردند.
احساس حقارت يمني ها كه در مخالفت
آنها با تعيين مرزها بازتاب يافت و نيز
جمعيت و توانايي هاي يمن در مقايسه با
عربستان (پيش از دوره شكوفايي نفتي ) به
رواج نوعي يمن هراسي در عربستان منجر
شد. روايت ناموثقي در جامعه يمن رايج است
كه بر اساس آن ملك عبدالعزيز مؤسس و
باني پادشاهي عربستان سعودي، هنگام مرگ
فرزندان ارشد خود را گرد آورده به آنها گفت:
راحتي شما در ضعف يمن است و »
، الريس، 1998 ) « بهروز يتان در رنج آن
ص 131 ). صرف نظر از صحت و سقم اين
روايت، خطمشي سعودي ها در قبال يمن در
طول قرن بيستم مؤيد باور آل سعود به
مضمون آن است. بدين ترتيب عربستان
سعودي از دهه 1930 سياست هايش در قبال
يمن را بر مبناي همين نگرش بدبينانه به
تحولات اين كشور دنبال كرده است . محو ر
اين سياست ها تا سال 2000 ، پيشگير ي از
قدرت گيري نظامي يمن بوده كه در دوره هاي
مختلف نمودهاي متفاوتي داشته است.
عربستان در دهه 1960 در مقابل
كودتاي عبدالله السلال، به حمايت از
سلطنت طلبان يمني پرداخت ، زير ا بيم آن
مي رفت كه نظام جمهوري با حمايت جمال
عبدالناصر، به قدرتي تجديدنظرطلب در
جنوب شبهجزيره عرب تبديل شده، براي
تعديل و يا لغو توافقنامه طائف دست به
تحركاتي بزند. تحت تأثير اين امر سعودي ها
تا زمان سقوط عبدالله السلال در سال 1967
دست از حمايت سلطنت طلبان – دشمنان
سابق خود – برنداشتند.
به علاوه، عربستان با وحدت دو يمن
شمالي و جنوبي – كه قدرتي مضاعف براي
بازنگري توافقنامه طائف به يمن شمالي
مي داد – مخالف بود. در واقع كودتاهاي پي
در پي ده ه 1970 اغلب به دليل حركتحكومت هاي يمن به سمت وحدت و با
حمايت عربستان صورت مي گرفت. عربستان
در سال 1990 بزر گ ت رين مخالف وحدت
يمن بود و پس از وحدت به تحر ك
گسترده اي براي تجزيه يمن پرداخت. با وقوع
جنگ تجزيه سال 1994 ، عربستان سعودي
مي ناميد « كمونيست » به كساني كه آنها را
يعني علي سالم البيض و رفق ايش با ارسال
پول و اسلحه كمك كرد و حتي خلبانان
مزدور اروپايي را براي كمك به تجزيه طلبان
.( اجير كرد (أليسون، 2009
افزون بر اين ، عربستان از فعاليت
شركت هاي نفتي بين المللي در سرزمين هاي
يمن جلوگيري مي كرد و عمليات اكتشاف
نفت در يمن را با هشدار دادن به اين
شركت ها با مانع مواجه مي ساخت (لويس،
146 ). عربستان همچنين به حمايت ،1998
از اپوزيسيون يمني م ي پرداخت. هدف
سعودي ها از چنين فعاليت هايي، فشار بر
صنعاء براي پذيرش توافقنامه طائف به عنوان
مبنايِ تعيين مرزهاي دو كشور و نهايي
كردن آن بوده است.
نقطه عطف روابط يمن و عربستان
توافقنامه جده 2000 بود كه سند گذار از
مرحله رويارويي به مرحله هم زيستي و
همكاري در روابط دو كشور بود. دولت يمن
با امضاي توافقنامه جده نه تنها توافقنامه
طائف را رسميت بخشيد ، بلكه تمامي
اختلافات مرزي دو كشور را براساس همان
( توافقنامه به پايان رساند (الماوي، 2009
عربستان سعودي با رسيدن به هدف نخست
خود در قبال يمن، ديگر از تجزيه يمن و يا
اپوزيسيون آن حمايت نكرد و برخلاف سال
1994 در سال هاي 2004 تا 2009 در مقابل
حوثي ها با دولت يمن همكاري اطلاعاتي
داشت و در دور ششم جنگهاي صعده
مستقيماً عليه حوثي ها وارد جنگ شد.

ورود عربستان سعودي به
جنگ صعده؛ دلايل و انگيزهها
دلايل ورود عربستان به جنگ صعده را
مي توان در پنج مورد زير خلاصه كرد:
1. رقاب تهاي منطق هاي ايران و
عربستان سعود . ي عربستان
سعودي حوثي ها را متحدان بالقو ه
ايران مي داند و قدرت گيري آنها در
يمن را مكمل هلال شيعي مي داند؛
2. فعاليت فزاينده القاعده در يمن. در
اوايل سال 2009 دو زيرمجموع ه
سازمان القاعده در يمن و عربستان
سازمان القاعده در » ادغام شده
را تشكيل دادند . در « جزيره العرب
بيانيه تأسيس اين سازمان بيانشده بود كه ستيزه جويان از خاك
يمن براي تدارك حملات به خاك
سعودي و وراي آن بهره خواهند
.( گرفت (أبوالطالب، أكتبر 2009
3. تضاد و تقابل زيد يها با سلف يگري
و وهاب يگري و نزديكي آنها به
شيعيان دوازده امام . ي با توجه به
وجود اقليت هاي شيعه و اسماعيلي
در عربستان، خطر تعامل شيعيان و
زيدي ها بر ثبات داخلي عربستان
باعث نگراني سعودي ها شده است.
4. جايگزي نهاي خطرناك يمن متح . د
عربستان سعودي با توجه به نهايي
شدن توافقنامه طائف از
جايگزين هايي كه در صورت سقوط
حكومت علي عبدالله صالح و تجزيه
يمن احتمالاً به وجود خواهند
آورد؛ استقبال نمي كند.
5. تأثير هرگونه بيثباتي و ناامني در
يمن بر عربستان سعود . ي به دليل
پيوستگي امنيتي دو كشور در ابعاد
سرزميني (بهخصوص تنگه
باب المندب) و جمعيتي
(پناهندگان يمني در عربستان)،
بالطبع تداوم هرگونه ناامني در
يمن به درون عربستان سعودي
سرريز خواهد شد.
عربستان سعودي عمدتاً تحت تأثير
مسائل فوق و با توجه به ناتواني ارتش يمن
در سركوب حوثي ها و خطرات طولاني شدن
جنگ صعده و نيز كشيده شدن رويارويي
ارتش يمن و حوثي ها به مناطق جنوبي
پادشاهي، وارد جنگ شد و پس ا ز
رويارويي هاي گسترده با حوثي ها توانست آنها
را وادار به عقب نشيني كند (رك الحوثي،
2010 ). هرچند اين كشور نتوانست به هدف
غير اعلاني خود در از ميان برداشتن كامل
قدرت حوثي ها از جنوب مرزهاي خود دست
يابد.
توجه به روابط آن با عربستان از آن
جهت حائز اهميت است كه مسائل تاريخي
موجود در روابط دو كشور، عربستان را به
بازيگر عمده اي در صحنه داخلي يمن تبديل
كرده است. در اين زمينه توجه به اين نكته
لازم است كه حزب الحق و تشكل جوانان
مؤمن دو تشكل سياسي رسمي و غيررسمي
حوثي ها ابتدا در مقابل فعاليت سياسي و نيز
فرهنگي سلفي هاي سعودي در يمن تأسيس
شدند.
به علاوه بسياري از يمني ها علي عبدالله
صالح را به فروش منافع ملي يمن (توافقنامهجده) در ازاي تحكيم و تثبيت حكومت خود
متهم مي كنند، لذا سعودي ها به هرگونه
تحولي به مثابه زنگ خطري براي بازبيني و
يا لغو يكجانبه توافقنامه جده مي نگرند. تحت
تأثير اين نگرش، سعودي ها نقش فعالي در
يمن بازي مي كنند تا علاوه بر پيشگيري از
تضعيف و يا سقوط حكومت صالح از تبديل
شدن آن به سرزميني براي عمليات
تروريستي عليه خاك عربستان جلوگيري
كنند.


  05:47:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

ریشه یابی بحران یمن

ريشه هاي بحران : دليل
اصلي جنگ تضادي بود كه از نيم ه ده ه
1990 و با تأسيس تشكل جوانان مؤمن و
دوري الحوثي از حكومت، ميان دو طرف به
وجود آمد. هرچند اين تضاد تا سال 2004
آشكار نشد، اما آشكار نشدن آن به تشديد و
تعميق بيشتر آن كمك كرد تا آنجا كه در
سال 2004 بلافاصله پس از مطرح شدن اين
تضاد جنگي بين دو طرف رخ داد . مسئ له
ديگر بيم صنعاء از نافرماني حوثي ها بود .
اينان برخلاف سياست هاي دولت عمل
مي كردند و شعارهايي برخلاف خواست و
اراده دولت يمن سر مي دادند. اوج اين نكته
در سال 2003 در تظاهرات جوانان مؤمن در

مقابل سفارت امريكا در اعتراض به جنگ اين
كشور عليه عراق و تكرار شعارهاي مرگ بر
اسرائيل و مرگ بر امريكا نمايان شد.
مسئله ديگر اوضاع اقتصادي وخيم
مناطق شمالي يمن مي باشد كه موجب
اعتراضات گسترده ساكنان اين مناطق و
افزايش تضاد آنها با حكومت مركزي و
گرايش به جنبش ضد دولتي حوثيها شده
است. افزون بر اين ، ماهيت سكولار دولت
يمن و در مقابل، ويژگي مذهبي حكومت
آرمانيِ حوثي، موجب ارجحيت يافتن اين
جنبش نزد جامعه قبيلهاي سنتي و مذهبي
يمن بهخصوص زيديهاي شمال اين كشور
شده است.

تجزيه طلبان جنوب:
بريتانيا از دهه سوم قرن نوزدهم با حمله
به جنوب يمن، بندر عدن و مناطق اطراف آن
را تحت الحمايه خود ساخت. اين امر سرآغاز
تفكيك يمن تاريخي به دو دولت مجزاي
شمالي و جنوبي شد. زماني كه يمن شمالي
در سال 1918 در نتيجه فروپاشي امپراتوري
عثماني به صورت دولتي مستقل پا به صحنه
بين المللي گذاشت، يمن جنوبي همچنان
تحت استعمار بريتانيا بود. يمن جنوبي به رغم
مبارزات فراوان تا سال 1967 نتوانست خود
را از استعمار بريتانيا برهاند. در اين سال با
استقلال يمن جنوبي، آرزوي وحدت يمن، كه
از ديرباز رهبران دو يمن به خصوص يمن
شمالي را به خود مشغول داشته بود، مجدداً
مطرح شد. اين مسئله البته از زمان استقلال
يمن شمالي همواره به نحوي مطرح بوده
است. در واقع امام يحيي، رهبر يمن شمالي
پس از استقلال، به دليل يكي دانستن دو
يمن، با فشارهاي بريتانيا براي ترسيم
مرزهايش با يمن جنوبي (تحت الحمايه
، بريتانيا) مخالفت مي كرد (جلّول، 2000
.( ص 193
اما وحدت دو يمن، با روي كار آمدن
چپ گرايان در يمن جنوبي و نيز مسائل
، داخلي يمن شمالي پس از جنگ دهه 1960
به تأخير افتاد. اگر در دهه 1970 ناآرامي ها و
كودتاهاي پي در پي يمن شمالي در كنار
انسجام و هماهنگي نخبگان چپ گراي يمن
جنوبي مانع ورود دو طرف به فرآيند وحدت
شد، اختلافات داخلي حزب كمونيست يمن
جنوبي (به خصوص پس از ژانوي ه 1986 ) در
كنار ثبات و آرامش داخلي يمن شمالي در
دهه 1970 ، زمينه هاي وحدت يمن را مهيا
ساخت. با ميانجي گر ي كشورها و اتحادي ه
عرب، در 28 مارس 1979 ديداري بين
رؤساي دو يمن در كويت برگزار شد و
توافقنامه كويت د ر 30 مارس 1979 امضا

شد كه يك برنام ه زما ن بندي شده براي
اجراي توافقنامه هاي قاهره و طرابلس [كه
پيش تر براي رسيدن به وحدت امضا شده
.(223- بودند] تعيين كرد(القباع، 1992 ،ص 4
براساس اين توافقنامه دو كشور در نوامبر
1990 به وحدت مي رسيدند.
سرانجام تحت تأثير تحولات بين الملل ي
(پايان يافتن جنگ سرد كه تأثير فراواني بر
اقتصاد و ايستار نخبگان يمن جنوبي داشت)،
منطقهاي (صف بندي كشورهاي مشرق عربي
در قالب شوراي همكاري خليج فارس و
شوراي همكاري عرب كه يمن شمالي جزئي
از آن بود، تضاد يمن شمالي و عربستان
سعودي بر سر مرزها، آغاز بحران هاي داخلي
اتيوپي، متحد منطقه اي يمن جنوبي ) و نيز
داخلي (ضعف اقتصادي يمن جنوبي و تضاد
درون حزب كمونيست حاكم بر آن) و با
كمك اتحاديه عرب و برخي كشورهاي
منطقه و نيز ايالات متحده، در 22 مي 1990
رسماً تأسيس جمهوري يمن (متشكل از دو
يمن شمالي و جنوبي) اعلام شد. علي عبدالله
صالح، رئيسجمهور يمن شمالي و علي سالم
البيض، رئيسجمهور يمن جنوبي، به ترتيب
رئيس جمهور و معاون او ل رئيس جمهور
يمن شدند و نظام دموكراتيك انتخابي
جايگزين دو نظام پيشين شد.
اما روند دموكراتيك با انتظارات دو طرف
وحدت و نيز كشورهاي همسايه (به خصوص
عربستان) سازگاري نداشت . نخبگان يمن
جنوبي پيشين براي حفظ جايگاه سياسي
خود و ارتقاي آن به انتخابات چشم دوخته
بودند، اما با توجه به عدم مقبوليت
ايدئولوژي هاي چپ در يمن شمالي و دامن ه
محدود رأي دهندگان در يمن جنوبي (كه
حدود يك چهارم جمعيت يمن متحد را
تشكيل مي داد) روند دموكراتيك بر وفق مراد
آنان پيش نرفت . به علاوه گسترش دامن ه
فعاليت شركت هاي نفتي در سال هاي پس از
وحدت نشان داد كه اكثر منابع نفتي و گازي
يمن در سرزمين هاي يمن جنوبي پيشين
واقع شده است. اين دو عامل سبب عميق تر
شدن شكاف هايي شد كه از فرداي وحد ت
بين نخبگان دو يمنِ پيشين نمايان شده بود.
در انتخابات پارلماني 1993 حزب حاكم
كنگره ملي (المؤتمر الشعبي العام) با كسب
123 كرسي اول و حزب الاصلاح با 62 كرسي
دوم و نهايتاً حزب كمونيست يمن با 56
كرسي در رده سوم قرار گرفت. با توجه به
نزديكي حزب الاصلاح

(به ر ياست عبداللهالأحمر رئيس فدراسيون قبايل حاشد ) به
كنگره ملي، حزب كمونيست يمن (جنوبي ها)
از مسلط شدن نخبگان شمال بر حكومت 
نگران بود لذااختلافات دو طرف بالا گرفت.Schwedler, 2006, p61.

در چنين
فضايي علي سالم البيض از صنعاء خارج شد ،
به عدن رفت و در آنجا تحص ن كرد ، براي
نابودي وحدت عليه علي عبدالله صالح اعلام
جنگ كرد.
جنگ تجزيه طلبانه ، در 22 م ه 1994
شروع شد و با شكست تجزيه طلبان و
پناهنده شدن علي سالم البيض به عمان در
اوايل ژوئن همان سال به پايان رسيد. همين
پيروزي سريع و قاطع ائتلاف مخالف تجزيه
شايد از عمده دلايل عدم توجه به مشكلات
ساختاري بود كه منجر به حركت جنوبي ها
به سمت تجزيه شده بود . در واقع وضعيت
اقتصادي بغرنج و فقر در جنوب (با توجه به
ثروت هاي نفتي اين منطقه ) و نيز احساس
تبعيض سياسي جنوب ي ها دو ريش ه اصلي
بحران 1994 بود كه مورد توجه جدي صنعاء
قرار نگرفت. همين امر سبب شده مسئ ل ه
جنوب گهگاه به خصوص در سال روز وحدت
مطرح شده و عده اي بر طبل تجزيه بكوبند.
در 21 مه 2009 در نوزدهمين سالروز
وحدت يمن، علي سالم البيض از مونيخ اعلام
گسست » كرد كه رهبري تلاش ها در جهت
تجزيه) را پذيرفته است (الاحمدي، ) « ارتباط
2009 ). پس از آن عدن و مناطق يمن
جنوبيِ پيشين تظاهرات متوالي و گسترده اي
به طرفداري از تجزيه به خود ديدند .
علي سالم البيض و ديگر رهبران پيشين يمن
جنوبي نيز با گسترش فعالي تهاي ديپلماتيك
خود، خواهان برگزاري رفراندم براي تعيين
سرنوشت جنوب شدند . با توجه به
فعاليت هاي فزاين ده تجزي ه طلبان و شرايط
اقتصادي بغرنج يمن و ساير چال شهاي
پيش روي اين كشور، دولت علي عبدالله صالح
با شرايط نامساعدي در جنوب مواجه است .
بهبود شرايط اقتصادي و اصلاحات ساختاري
و نيز افزايش تدريجي مشاركت سياسي دو
مؤلفه مهم براي خروج از بحران هستند كه
در كنفرانس ژانوي ه 2010 لندن نيز م ورد
تأكيد قرار گرفتند.

القاعده:
سازمان تروريستي القاعده كه ديرزماني
است در يمن فعال است، در دو سال اخير به
شكل قابل توجهي بر دامنه فعاليت هاي خود
در اين كشور افزوده است. ريشه هاي القاع ده
در يمن به زمان جنگ شوروي – افغان از
1979 تا 1989 باز م ي گرد د. يمن پس از
عربستان سعودي دومين منبع عمد ه تأمين
مبارزان اسلام گرا عليه شوروي در افغانستان
بود. هزاران يمني در افغانستان در آن دوره
مبارزه كرده و در كمپ هاي القاعده آموزش دیدند.

با پايان جنگ 
افغانستان كه هم زمان با وحدت يمن صورت
گرفت مبارزان يمني به كشور خود بازگشتند.
در اين دوره با دگرگوني موضع القاعده از
همكاري با ايالات متحده در افغانستان تا
رويارويي با آن پس از جنگ 1991 آزادسازي
كويت، ستيزه جويان يمني القاعده نيز مبارزه
با امريكا را سرلوحه فعاليت خود قرار دادند.
يكي از اولين عمليات القاعده در يمن
كه پيش از سپتامبر 2001 ، ايالات متحده را
متوجه خطر يمن كرد ، حمل ه اكتبر 2000
نيروهاي القاعده به ناو جنگي يو اس اس
كول 3 ايالات متحده در بندر عدن بود كه به
كشته شدن 17 سرباز امريكايي انجاميد. اما
عمليات تروريستي 11 سپتامبر و
دگرگوني هاي سريعي كه پس از آن صحن ه
خاورميانه را متحول ساخت ، صحنه
درگيري ها را از شب ه جزيره عرب به
افغانستان و سپس عراق منتقل كرد. القاعده
در سال هاي 2003 و 2004 براي كشاندن
جنگ به درون عربستان تلاش فراواني كرد و
چندين عمليات موفقيت آميز نيز در آن كشور
انجام داد، اما در راه اند اختن جنگ داخلي
عليه نظام سعودي ناكام ماند.
اين تحولات تا چند سال توجه فعالان
القاعده را از يمن به ساير نقاط خاورميانه، به
خصوص عراق منحرف كرد. كاهش فعاليت
القاعده در عراق به خصوص پس از تأسيس
شوراهاي بيداري و مقابله عشاير سني مذهب
عراق با القاعده، موجب شد ستيزهجويانِ اين
سازمان در جست وجوي فضاهاي تازه ، مجدداً
متوجه موقعيت و فضاي سياسي و اجتماعي
مناسب يمن شوند. به باور بسياري از ناظران
پس از پاكستان و افغانستان دو نامزد اصلي
فعاليت هاي آينده القاعده، يمن و نيز سومالي
.(Cordesman, مي باشد ( 2010
فعاليت هاي القاعده در يمن در سال
2009 مؤيد اين ادعاست. يكي از مهم ترين
عمليات القاعده عليه ايالات متحده در اين
سال كه در صورت موفقيت مي توانست تلفات
فراواني بر جاي بگذارد، تلاش يك جوان
نيجريه اي براي منفجر كردن يك هواپيماي
مسافربري بر ف راز ديترويت در جشن هاي
سال نو دسامبر 2009 بود. اين جوان در يمن
آموزش ديده و براي انجام عمليات مورد نظر
از سوي فعالان محلي القاعده در يمن مجهز
.(Guardian, Jan 24, و 2010 )اعزام شده بود
در دسامبر 2009 ارتش يمن طي دو
حمله عليه مراكز القاعده در دو استان أبين و
شَبوة حدود 40 تن از اعضاي اين سازمان را
كشت. برخي بر اين باورند كه فعاليت القاعده
در يمن يك نگراني غربي است و دولت يمنبيش از آنكه به آن به مثابه يك تهديد بنگرد،
آن را فرصتي براي به دست آوردن كمك هاي
هرچند .(Alterman2010), نظامي مي داند
چنين مسئله اي مي تواند پرتوي بر واقعيت
بيفكند، اما نمي توان مدعي شد فعاليت
فزاينده القاعده نگراني صنعاء را در پي
نداشته است. افزايش فعاليت القاعده، با توجه
به سابقه فعاليت اين سازمان تروريستي عليه
كشورهاي ميزبان، در بلندمدت چالش
عمده اي متوجه صنعاء مي سازد كه در صورت
عدم تحرك به تدريج توان دولت يمن در
فايق آمدن بر اين چالش را خواهد كاست


  05:16:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

اقتصاد یمن

وضعيت اقتصادي يمن
اقتصاد يمن دو بخش اصلي نفت و
كشاورزي را شامل مي شو د. از زمان اولين
اكتشاف نفت به ميزان تجاري كه در سال
1984 در مأرب صورت گرفت و به خصوص
پس از وحدت يمن شمالي و جنوبي، دولت
يمن اقدام به سرمايه گذاري گسترده اي براي
توسعه اين بخش كرده و تلاش فراواني جهت
جذب سرمايه گذاري مستقيم خارجي كرده
است. در حال حاضر نفت 70 درصد بودج ه
يمن و 90 درصد صادرات آن را تشكيل
مي دهد. توليد نفت يمن در سال 2007 به
116/67 ميليون بشكه رسيد (المركز الوطني،
الموارد الطبيعيه و الطاقه، 2010 ). گاز نيز
براي اولين بار در سال 1984 در مأرب/جوف
كشف شد و توليد آن در سال 2007 به 738
هزار تن رسيد.
بخش كشاورزي حدود 10 تا 15 درصد
توليد سرانه را شامل مي شود. دولت از زمان
وحدت – با توجه به كمبود توليد نفت و نبود
چشم انداز روشني در زمينه اكتشافات جديد
– فعاليت هاي گسترده اي براي توسعه بخش
كشاورزي به انجام رسانده اس ت . اما اين
بخش با دو مشكل عمده روبه روست: نخست
وابستگي كشاورزي به ميزان بارندگي است
زيرا يمن منابع آب شيرين چنداني در خود
ندارد؛ و دوم كمبود زمين هاي حاصلخيز براي
كشاورزي است. با اين حال بخش كشاورزي
يمن حدود 53 درصد از نيروي كار اين كشور
(حدود 2 ميليون نفر) را در خود جاي داده
است و نيازهاي غذايي اكثريت جامع ه يمن
74 درصد) را تأمين مي كند (المركز الوطني، )
الزراعه و الغابات، 2010 ). بزرگ ترين معضل
كشاورزي يمن كشت قات ميباشد كه بيش
از 50 درصد از آب ناياب براي كشاورزي در
يمن را به خود اختصاص مي دهد و درصد
بالايي از نيروي كار يمن را به خود مشغول
ميسازد. حال آنكه قات كالايي است كه- جز
مقدار ناچيزي كه به كشورهاي مجاور قاچاق
ميشود- عمدتاً به مصرف داخلي مي رسد .
برخي علت اصلي عقب ماندگي يمن را در
گياه قات ميبينند كه همه روزه بر تعداد
مصرفكنندگان آن افزوده مي شود . طبق
برآورد رسمي دولت يمن، 70 درصد از مردان
و 30 درصد از زنان يمني به مصرف اين گياه
اعتياد دارند. در آمار غير رسمي اغلب رقم
بالاتري اعلام ميشود. دو بخش ديگر اقتصاد
يمن را شيلات و توريسم تشكيل مي دهد كه
روي هم رفته حدود 3 درصد از توليد سرانه
را شامل م يشوند.

ضعف اقتصادي و مسئله
جمعيت
ميانگين نرخ رشد سرا نه ملي يمن در
3درصد بوده است كه نسبت /8 ، سال 2009
0درصد افزايش / به دو س ال قبل حدود 5
نشان مي دهد. اما اين ميزان رشد با ميزان
2درصد) / رشد جمعيت اين كشور ( 786
تناسب ندارد و اقتصاد يمن براي جذب
نيروي كار جديد، نيازمند رشد بالاتري است.
22/858/ در حال حاضر جمعيت يمن 238
46 درصد كودكان / نفر است كه از اين تعداد 2
(The world زير 14 سال مي باشند
بهعبارتي در 5 تا 15 .Factbook, 2010)
سال آينده، حدود 10 ميليون نيروي كار
جديد وارد بازار كار يمن مي شوند و اقتصاد
كنوني اين كشور توان جذب اين نيرو را
نخواهد داشت.
طبق گزارش سال 2009 برنامه توس عه
سازمان ملل، نرخ بيكاري در يمن 28 درصد
مي باشد و از اين نسبت حدود 57 درصد را
(UNDP, جوانان تشكيل م ي دهند , 2009
به علاوه توليد نفت يمن از حدود .p.109)
نيم ميليون بشكه در روز در سال 2000 به
كمتر از 300000 بشكه در روز در سال
2009 كاهش يافته است . براساس آخرين
با توجه به اينكه هيچ گون ه ،IMF ارزيابي
اكتشافات جديدي صورت نگرفته است، منابع
نفتي يمن در 10 تا 12 سال آينده به پايان
.(Middle East Online, مي رسد ( 2010
علاوه بر ضعف اقتصاد يمن، اين كشور
با مشكل فساد گسترده در سطوح اداري و
سياسي مواجه است. در گزارش سال 2009
سازمان شفافيت بين الملل، يمن از بين 180
كشور مورد بررسي در رده 154 جهاني و 13
(Transparency عربي قرار گرفت
اين وضعيت با توجه .International, 2009)
به ضعف ساختاري اقتصاد يمن، اين كشور را
با وضعيت بغرنجي روب ه رو ساخته است . از
ديد بسياري از تحليل گرا ن ريش ه مسائل و
چالش هاي داخلي يمن اقتصاد ضعيف و
ناتوان آن در جذب نيروي كار يمني و
پيشبرد توسعه اقتصادي كشور است . نام ه
وزير خارجه يمن به شيخ صباح الأحمد، امير
كويت، پيش از س يامين اجلاس سران
شوراي همكاري در كويت، گوا ه روشني بر
اين ادعاست. در اين نامه وزير خارجه يمن
ضمن برشمردن سه چالش عمده امنيتي در
اين كشور (جنگ با حوثي ها، مقابله با
تجزيه طلبان جنوب و مبارزه با القاعده )،
اوضاع اقتصادي يمن را به عنوان چهارمين
چالشي ياد مي كند كه مربع چالش هاي يمن

را تكميل كرده است و از شورا مي خواهد كه
براي فائق آمدن بر اين چالش ها به يمن
.( كمك كند (ابوالطالب، ديسمبر 2009
بسياري از تحليل گران عربي و غربي بر اين
نكته تأكيد مي كنند كه تنها راه مرتفع
ساختن چالش بلندمدت يمن كمك به بهبود
اوضاع اقتصادي اين كشور و در نهايت اعطاي
عضويت شوراي همكاري به اين كشور
مي باشد (الذايدي 2010 ، ابوالطالب ديسمبر
.(Yamani, 2009 ،2009
-5 چالش هاي سياسي امنيتي
فراروي يمن
يمن در مجموع با چهار چالش عمده
روبه روست كه ثبات و امنيت داخلي اين
كشور و اثرگذاري آن بر امنيت منطق ه اي و
بين المللي را شكل مي دهد. اين چهار چالش
عبارت اند از: مسئله حوثي ها در شمال،
تجزيه طلبي در جنوب، افزايش فعاليت
القاعده و چالش روابط با عربستان سعودي.
از ديد برخي تحليل گران، مسائل القاعده
وحوثي ها، از آنجاكه وارداتياند، مسائل اصلي
نيستند؛ مسئله اصلي تجزيه طلبي در جنوب
مي باشد كه مسئله اي ساختاري است (السيد،
2010 ). برخي ديگر چالش عمده آينده يمن
را القاعده و افزايش فعاليت ه اي آن در اين
مي يمني .(Dwyer, كشور مي دانند ( 2010
چالش هاي داخلي يمن را از چش مانداز
بازيگران مرتبط با آن، متفاوت مي دان د. به
غرب و [علي عبدالله] صالح دشمن » نظر وي
يگانه اي ندارند. دشمن غرب القاعده است، اما
دشمنان واقعي صالح، حوثي ها و تجزيه طلبان
جنوب مي باشند. اما اگر غربيها خواهان محو
فعاليت هاي القاعده در يمن باشند، بايد صالح
را به مصالحه با حوثي ها و جنوبي ها دفع
كنند و اين بي شك به معناي سهيم كردن
آنها در قدرت خواهد بود و صالح بالطبع در
«. مقابل چنين امري ايستادگي خواهد كرد
.(Yamani, 2010)
-1-5 مسئله حوثي ها:
-1-1-5 از اتحاد تا تضاد : حوث ي ها
جماعتي زيدي مذهب هستند كه از سال
2004 تاكنون شش بار با دولت يمن وارد
جنگ شد هاند. (جدول شماره 2) رهبر معنوي
حوثي ها بدرالدين الحوثي يكي از علماي
شاخص مذهب زيدي بود و فرزندان وي نقش
رهبري سياسي و نظامي حوثي ها را بر عهده
دارند. حوثي ها در سال 1990 و پس از
وحدت دو يمن شمالي و جنوبي با تا سيس
فعاليت سياسي رسمي خود راآغاز كردند. در سال 1997 حسين الحوثي
فرزند علامه بدرالدين از حزب الحق جدا شده

را « جوانان مؤمن » به همراه ياران خود تشكل
تشكيل داد. اما اين تشكل هيچگاه به دنبال
تبديل شدن به يك حزب نبود و وارد فعاليت
سياسي رسمي نمي شد. همين امر يكي از
دلايل متهم شدن حوثي ها از سوي دولت به
عدم پذيرش نظام جمهوري و تلاش براي
اعاده نظام امامت زيدي – كه از سال 1962
با كودتاي ناصريس تها سرنگون شد –
مي باشد.
روابط حوثي ها با دولت يمن تا سال
2003 حسنه بود. حوثي ها در جنگ تجزيه
سال 1994 جانب دولت را گرفتند و با
تسليحات و اموالي كه دولت در اختيارشان
مي گذاشت، به مبارزه با تجزيه طلبانپرداختند. در سال 2003 به هنگام ديدار
علي عبدالله صالح از مناطق شمالي يمن،
جوانان مؤمن استقبال گرمي از وي به عمل
آوردند. اما روابط دو طرف زماني رو به تيرگي
نهاد كه نيروهاي امنيتي در ژوئن 2004 به
بهانه شكايت تعدادي از شهروندان براي
دستگيري و بازجويي از حسين الحوثي وارد
منطقه مران سكونتگاه وي شدند . طرفداران
حوثي به مقابله با نيروهاي حكومتي
پرداختند و تعدادي از نيروهاي دو طرف

كشته و زخمي شدند. بدينترتيب اولين دور
جنگ هاي صعده آغاز شد كه با كشته شدن
حسين الحوثي به پايان رسيد.
دولت يمن كه نگران گسترش نفوذ و قدرت
حوثي ها در شمال كشور بود براي دستگيري
رهبر آنها، حسين الحوثي، دست به كار شد ،
اما اين تلاش به آغاز سلسله جنگ هاي صعده
انجاميدكه تاكنون شش دور از آنها بدون
پيروزي هيچ يك از دو طرف پايان يافته
است. نكته قابل توجه در اين جنگ ها
گسترش حيطه و افزايش تلفات و
خسارت هاي آن در هر دور نسبت به دور
قبلي مي باشد، به طوري كه دور ششم
درگيري ها به دو استان حجه و عمران نيز
كشيده شد و تلفات بيشتري از دو طرف بر
جاي گذاشت. در واقع نيروهاي حوثي كه در
سال 2004 كمتر از 1000 نفر برآورد
2009 ، بين – مي شدند، در جنگ 2010
(The 2000 تا 10000 نفر برآورده شد هاند
اينان با كاربرد .Economist, 2009)
تاكتيك هاي جنگ هاي چريكي كه به د ليل
آشنايي آنها با منطقه كوهستاني شمال يمن
تا حدودي قرين موفقيت بود ، توانستند تا
جنگ ششم در مقابل ارتش يمن كه اين بار
به كمك ارتش عربستان به جنگ با حوثي ها
پرداخت، مقاومت كنند. ناتواني دولت در رفع
چالش حوثي ها در شمال و قدرت فزاينده اين
جماعت توان آن را در رويارويي با ساير
چالش ها نيز تحليل برد، بهنحوي كه در سال
2009 دولت يمن خود را بين چكش
حوثي ها و سندان تجزيه طلبان جنوب و نيز
فعاليت فزاينده القاعده در يمن در تنگنا
يافت و به كمك شوراي همكاري و
به خصوص عربستان سعودي متوسل شد.

1394/03/14

  10:57:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

تحولات داخلي يمن در سالهـاي اخيـر

تحولات داخلي يمن در سالهـاي اخيـر
توجه ناظران و كشورهاي منطقه خاورميانه و
نيز قدرتهاي فرامنطقهاي را به خـود جلـب
كرده است. ناآراميهاي داخلي يمن كه ناشي
از زدوخوردها و جنگهاي پي در پـي دولـت
يمـن بـا حـوثيهـا در شـمال ايـن كشـور و
رويارويي با تجزيهطلبان در جنـوب آن و نيـز
افزايش فعاليـت سـازمان تروريسـتي القاعـده
ميباشد، نگرانيهـاي عمـدهاي را در سـطوح
منطقه اي و بين المللـي موجـب شـده اسـت.
روياروييهاي دولت يمن با حـوثيهـا كـه در
كنار چالش تحـرك جنـوب، مسـئله فعاليـت
فزاينده القاعده در اين كشور را تشديد كـرده
است و نيز ورود قدرتمندانه عربستان سعودي
به جنگ صعده و بحث بر سر مداخله ايـالات
متحده در يمن و احتمال اعزام نيـرو بـه ايـن
كشور، سؤالات فراوانـي در مـورد ريشـههـاي
بحرانها و ناآراميهاي داخلي يمن، و چرايـي
توجه فزاينده قدرتهاي فرامنطقهاي و جامعه
بينالملل به اين تحولات برانگيخته است. لذا
در اين پژوهش نويسندگان در صـدد بررسـي
چرايـي و پيامـدهاي توجـه امريكـا و جامعـه
بينالمللي به يمن و مداخله آن در اين كشور
آشوبزده ميباشند. سؤال اصلي پـژوهش آن
اســت كــه دلايــل توجــه فزاينــده جامعــه
بين المللـ آي و در رأس ن ايـالات متحـده بـه
چالشهاي دروني يمن و تلاش آن كشـور در
جهت مرتفع ساختن اين چالشهـا چيسـت؟
بهعبارت ديگر، باتوجه به اينكـه چـالشهـا و
مسائل امنيتي داخلي يمـن مسـئله جديـدي
نيست، جامعه بـين المللـي و امريكـا بـه چـه
دلايلي و تحت تأثير چه انگيزه و مشوقهـايي
دســت بــه تــلاش فزاينــدهاي بــراي مرتفــع
ساختن اين چالشها زده است؟
پاسخ اين سؤال و در واقع فرضيه اصـلي
پژوهش آن است كـه بـا توجـه بـه موقعيـت
جغرافيايي و جايگاه منطقهاي و نيز امكانات و
پتانسيل انساني يمن، مسـائل و چـالشهـاي
داخلي يمن (متغير مستقل) در بلندمـدت بـا
توجه به ضعف دولـت آن در مرتفـع سـاختن
اين چالشهـا (متغيـر ميـانجي) تهديـدات و
چـالشهـاي امنيتـي گسـتردهاي را متوجـه
امنيـت در سـطوح منطقـهاي و بـينالمللـي
خواهد كرد. (متغير وابسته)
لــذا در ايــن پــژوهش پــس از طــرح
چارچوب تئوريك، ابتدا به بررسـي جايگـاه و
اهميت يمن در منطقه خاورميانـه و وضـعيت
اجتماعي و ساختار اقتصادي و بـهطـور كلـي
اوضاع داخلي يمن و تـأثيري كـه تـداوم ايـن
اوضاع داخلي بـر ظهـور و بـروز چـالشهـاي
متعدد در يمن امروز داشتهانـد، مـيپـردازيم.
سپس به نحـوي مفصـلتـر بـه چـالشهـايي
ميپردازيم كه پيشروي اين كشور آشوبزده
قرار گرفتهاند. در پايان نيز تبيـين مـيكنـيم
فكه قدرتهاي رامنطقهاي بهخصوص ايـالات
متحده درصـدد هسـتند بـراي پيشـگيري از
تبديل شـدن يمـن بـه دولتـي ورشكسـته و
چالش خيز در آينـده خاورميانـه، بـا حمايـت
اقتصادي از اين كشور و تشويق متحدان خود
در منطقه (به ويـژه شـوراي همكـاري خلـيج
فارس) براي كمك به تقويت اقتصـاد ضـعيف
يمن، به جامعه يمني در فائق آمدن بر موانـع
گذار دموكراتيك كمك كنند و اين كشـور را
در كنار عراق به صورت الگوهـاي دموكراسـي
عربي در آورنـد. در چـارچوب منطقـهاي نيـز
شوراي همكاري بهخصوص عربستان سعودي
هرچنـد علاقــهاي بـه تحـولات دموكراتيــك
جمهوري يمن نداشته باشد، اما براي تثبيـت
اوضاع امنيتي و تحكيم پايههاي اقتصاد يمـن
همگام با غرب تحرك خود را آغاز كرده است.
روش مـورد اسـتفاده در ايـن پـژوهش روش
توصيفي-تحليلي ميباشد.
1 چارچوب تئوريك
هژموني يك كشور در جهان بـه معنـاي
رهبريِ سـاختارِ نظـام بـين المللـي موجـود و
تجـويز هنجارهـايِ پذيرفتـه شـده فرهنگـي،
سياسي و نيـز اقتصـادي از سـوي آن كشـور
ميباشد. اين نقش، در طول تـاريخ، از سـوي
قدرتهاي چندي اعمال شده است. هژمـوني
بريتانيا در فاصله دو جنگ جهاني توان بسـط
نظم بينالمللي را بهتدريج از دست داد. پـس
از آن، هژموني امريكـا در جنـگ جهـاني دوم
آغاز شد و سي سال پس از آن بـه اوج خـود
رسيد (دوبوف، 1383،ص22 .) ايـن ابرقـدرت
،هژمون با ابعاد چهارگانه قدرت خود، پـس از
جنگ سرد بـه ترسـيم سـاختار نـوين نظـام
بينالملل پرداخت، ساختار هژمونيكي كه بـه
دست نومحافظهكاران امريكايي به اوج رسـيد
و با دگرگونيهاي ناشي از ناتواني دولت بوش
در فــايق آمــدن بــر بحــرانهــاي عــراق و
افغانستان رو به ضعف نهاد.
در واقع هژموني جهـاني ايـالات متحـده
در دهههاي اخير به واقعيتـي غيرقابـل انكـار
تبديل شد. با ايـنحـال دوام ايـن هژمـوني و
توانايي ايالات متحده در بازتوليد قدرت خود،
مـورد ترديـد بـوده اسـت ,Odom, 2007)
دوام آنچـه .p.404; Huntington, 1988/89)
هژموني ايالات متحده را در هالـهاي از ابهـام
قرار ميدهد، گذشته از توان و يا ناتواني ايـن
ابرقــدرت چهاربعــدي در بازتوليــد قــدرت
خويش، چالشهاي عمدهاي است كه خيزش
قدرتهـاي جديـد و نيـز تهديـدات امنيتـيگسترده عليه ابعاد قـدرت جهـاني آن مطـرح
ميسازد.
يــازده ســپتامبر نمــود بــارز تهديــدات
امنيتي نويني بود كه هژموني جهـاني ايـالات
متحده را هدف قـرار مـيدهـد. بـا ايـنحـال
چگونگي پاسخگويي ايـالات متحـده بـه ايـن
تهديــد، نــه تنهــا خطرهــاي آتــي را مرتفــع
نساخت، بلكه همچنـانكـه ام. مـن ,Mann)
(2001 پيشبينـي كـرده بـود، بـه گسـترش
خشم و فعاليتهاي تروريستي منجر شـد. در
واقـع نـاتواني در ترم فـع سـاختن تهديـد، در
كوتاهمدت مبه دوا اين تهديد و در بلندمـدت
بـه گسـترش و تشـديد آن خواهـد انجاميـد.
توجه به تحركات القاعده و گستره فعاليت آن
نه سال پس از اشغال افغانستان و آغاز جنگ
دولت بوش عليه تروريسم اين نكته را اثبـات
ميكند.
توجه به يمن از ايـن منظـر قابـل تأمـل
است . در اصل، هر منبعي كـه نظـم و امنيـت
شكننده منطقه ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك
خاورميانــه را بــه چــالش بكشــد، ابعــادي از
هژموني ايالات متحده را تهديد خواهد كـرد.
يمــن امــروزه تهديــد بزرگــي بــراي امنيــت
منطقهاي و بينالمللي و به تبـع آن هژمـوني
ايالات متحده بـهحسـاب مـيآيـد. گسـترش
فعاليت القاعده در ايـن كشـور، كـه در سـايه
گرفتاريهاي دولت يمن در شمال (حوثيها)
و جنوب (تجزيهطلبـان) در سـالهـاي اخيـر
شدت يافته است، نوك پيكان ايـن تهديـد را
تشكيل ميدهد.
بهرغم چالشهاي متعدد سالهاي اخير،
امريكــا توانســته اســت هژمــوني خــود را در
منطقـه خاورميانـه حفـظ كنـد. بـزرگتـرين
تهديدي كه اين هژمـوني را در ايـن نقطـه از
جهان با خطر جدي مواجه ميسازد، گسترش
نـاامنيهـاي منطقـهاي و در نتيجـه تقويـت
القاعده و سازمانهاي مشابه آن است كه خود
در چرخــهاي بــه تكثيــر نــاامنيهــا خواهــد
انجاميد. بههمين دليل اوضاع نابسامان يمـن
در سالهاي اخير نگرانيهـاي گسـتردهاي را
برانگيخته است . چنانچـه تحـولات يمـن بـه
گسترش ناامني در جنوب شبهجزيره عـرب و
شاخ افريقا بينجامد، اين امـر امنيـت و نظـم
منطقه خاورميانه و همچنين هژموني امريكـا
در راايـن منطقـه ، از راه گسـترش و تشـديد
چرخه خوداستحكامبخشِ پيشگفته (نـاامني
و تروريسم)، مورد تهديد قرار خواهد داد .
از نقطه نظري ديگر، همچنانكه كـاكس
هژمـوني ،مـيكنـد بيـان (1983, p.171-72)
امريكـا بـر مجموعـه سـاختارهاي اجتمـاعي،
اقتصادي و سياسي مبتني است و نمـيتوانـد
به سادگي تنها بر يكي از اين مؤلفهها متكـي
باشد، بلكـه لزومـاً تمـامي ايـن سـاختارها را
شامل ميشود. گسترش تروريسم منطقهاي از
دروازه يمن و تـأثيرات آن بـر امنيـت انـرژي
(زيربناي اقتصاد غـرب) و هژمـوني اقتصـادي
امريكا و بـه تبـع آن سـاختارهاي سياسـي و
اجتماعيِ الگويِ هژمون براي منطقه، هژموني
ايالات متحده و هنجارهاي تجويزيِ آن بـراي
منطقه خاورميانه و جهـان را از چنـد جهـت
مـورد تهديـد قـرار مـيدهـد. بـدين ترتيـب
گسترش فعاليتهاي القاعده در يمن و تبديل
شدن ايـن كشـور بـه خطـري بـراي امنيـت
منطقهاي، تهديدات متعددي متوجه هژموني
ايالات متحده ميسازد.
-2 اهميت جايگاه جغرافيـايي و
استراتژيك يمن
يمن در جنوب شبه جزيـره عـرب قـرار
گرفته اسـت و مرزهـاي دريـايي گسـترده اي
(2000 كم) در درياي سرخ و نيز خليج عدن
دارد. موقعيت استراتژيك اين كشور به لحـاظ
اشراف بر شاخ آفريقا و امكان كنترل تحركات
اين منطقـه و نيـز سـواحل شـرقي آفريقـا از
طريق مرزهاي دريايي جنوب و غرب يمـن و
نيز جزيره سوكاترا، اهميـت ويـژهاي بـه ايـن
كشور داده است. بهعلاوه اشراف اين كشور بر
تنگه بابالمندب اهميـت مضـاعفي بـه آن از
نظر تأمين امنيت انرژي و ترانزيـت كـالا داده
است. در واقع درصد زيادي از رفتوآمدي كه
در كانال سوئز صورت ميگيرد، از باب المندب
هم ميگذرد. پس به همان ميزان كـه كانـال
سوئز حائز اهميت است، باب المندب هم مهم
است (درايسدل و بليك، 178 ،1386 .)
امنيت تنگه بـابالمنـدب بـراي تمـامي
كشورهاي ساحلي درياي سرخ از نظر ترانزيت
كالا و تسليحات حائز اهميتي اساسـي اسـت.
براي مثـال در جنـگ 1973 مصـر و سـوريه
عليــه اســرائيل، جمهــوري عربــي يمــن در
هماهنگي با قاهره تنگـه بـاب المنـدب را بـه
روي ورود كشتيها و تسـليحات بـه اسـرائيل
بست و از اين طريـق بـه نحـو مـؤثري مـانع
استفاده اسرائيل از بخش عمـدهاي از نيـروي
دريـايياش و ضـربه زدن بـه مصـر از طريـق
درياي سرخ شد؛ امري كه تـأثير فراوانـي بـر
سير عمليات جنگي در جبهـه سـينا داشـت.
تجارت و توريسم در شـهرهاي مهمـي چـون
جده و ينبع (عربستان سعودي) و دهها شـهر
ساحلي ديگر درياي سرخ تـا حـد زيـادي بـه
امنيت و آرامش در تنگه بابالمندب وابسـته
است. لذا علاوه بر اشراف يمن بر شاخ آفريقا،
تأمين امنيت تنگه بـابالمنـدب نيـز جايگـاه
استراتژيك ويژهاي به اين كشور داده است.
-3 وضعيت اجتماعي و سياسي
داخلي يمن
جامعه يمن جامعهاي قبيلهاي است كـه
در آن رسم و عرف قبيله گاه حتـي از قـانون
دولتي الزامآورتر است. قبايل در ايـن جامعـهفراتر از فعاليت فرهنگي و جامعهپذيري، شايد
مؤثرترين نهاد براي ورود به زنـدگي سياسـي
باشند. بسياري از مقامات دولت يمن از قبايل
سرشناس و اثرگذار يمنـي مـي باشـند، علـي
عبداالله صالح، رئيس جمهور سه دههاي يمـن
خود عضوي از فدراسيون قبايل حاشـد اسـت
كــه از اثرگــذاري قابــل تــوجهي در يمــن
برخوردار است و رؤساي آن (خاندان الأحمـر)
اغلب از مقامات سياسي مهم يمن بودهاند.
در چــارچوب همــين ســاختار قبيلــهايِ
جامعه است كه آزاديهاي فردي نسبتاً قابـل
توجهي به افراد جامعه اعطا ميشود. رؤسـاي
معروف قبايل و شخصـيتهـاي مهـم يمنـي
اغلــب تالارهــاي بزرگــي بــراي پــذيرايي از
ميهمانان دارند كه «مجـالس « قـات در آنهـا
برگزار ميشود. در اين مجالس مسـائل مهـم
سياسي مطرح و بدون هيچ گونـه محـدوديتي
مورد بحث و بررسي و نقادي قرار ميگيرد.
)1(
يكــي از كاركردهــاي عمــده ايــن مجــالس
(همچون احزاب) تربيـت و آمـوزش رهبـران
سياسيِ آينده ميباشد . در واقع قدرت قبايـل
و قبيلهاي بودن جامعـه قـدرت اعمـال نفـوذ
دولت و حركت آن بـه سـمت اقتـدارگرايي را
مهار مي كنـد. از سـوي ديگـر و تحـت تـأثير
همين مسئله، دولت توان ايفاي نقش برتـري
در زمينه آموزش و شكل دادن به شخصيت و
هويــت ملــي را نداشــته اســت. ,Wedeen)
.2004)
پــس از وحــدت يمــن در ســال 1990،
رژيم حاكم آزاديهاي سياسـي فراوانـي را در
چارچوب قانون اساسـي مقـرر داشـت. بسـته
تقنينــي آزادســازي كــه عهــدهدار گشــايشِ
سياسيِ پس از وحدت بود شامل توافـقهـاي
وحدت 1989، قـانون اساسـي 1991، قـانون
مطبوعــات 1990، قــانون احــزاب سياســي
1991، قـانون انتخابـات 1992 و اعلامي ـهاي
بود كه بر اساس آن نيروهاي قـديمي امنيـت
ملـــي و مركـــزي منحـــل خواهنـــد شـــد
دو ترتيـب بدين . (Carapico, 1998, p.137)
يمــن در قالــب يــك رژيــم دموكراتيــك بــه
يكديگر پيوسـتند كـه از آن پـس رويـههـاي
دموكراتيكي چون انتخابات پارلماني و رياست
جمهوري، تأسيس احزاب سياسـي، گسـترش
آزادي بيان و غيره را در پـيش گرفـت. البتـه
آزاديهاي سياسي در يمن از زمان وحـدت و
به خصـوص از سـال 1994 ( جنـگ تجزيـه)
روند رو به كاهشي را پيموده است.
پــس از جنــگ تجزيــه ســال 1994،
پارلمان يمن با طرح و تصويب قانون اساسـي
نوين، اختيارات فراواني به رئيس جمهور و به
زيان آزاديهاي سياسي پيشـين داد ( الفقيـه
الف، 2010 .) اين وضـعيت پـس از انتخابـات
پارلمــاني 2003 و بــهخصــوص انتخابــات
رياستي 2006 تا حدود زيادي متحـول شـد با اينحال، يمـن تـا رسـيدن بـه دموكراسـي
كامل راه درازي در پيش دارد. به نحـوي كـه
1 سازمان «خانه آزادي»،
ايـن كشـور را جـزو
دموكراسيهاي انتخاباتي نميداند. در گزارش
سال 2009 اين سـازمان دربـاره يمـن آمـده
است كه هرچند بهنظر مـيرسـد ايـن كشـور
نظــام دموكراتيــك نســبتاً بــازي دارد كــه
شــهروندان در آن رئــيس جمهــور و اعضــاي
پارلمان را با رأي مستقيم انتخاب مـيكننـد،
اما سياست در يمن تحت سلطه حزب حـاكم
اســت 2 (Freedom كنگــره عمــومي ملــي
(House,2010. با اينحال يمن طبق آمار اين
سـازمان جـزو كشـورهاي نسـبتاً آزاد اسـت.

با اينكه تبعيض عليه زنان و اقليـتهـاي
غير مسلمان همچنان در يمن وجود دارد، اما
اين كشور در زمينه احترام به حقـوق زنـان و
اقليـتهـا، نسـبت بـه كشـورهاي همسـايه و
بسياري از كشورهاي عرب و مسلمان پيش تر
است. حقوق اقليتهاي غير مسلمان در عمل
مـورد احتـرام اسـت و قـانون [ص ـرفنظـر از
برخورد اجتماعي] بيشترين حمايت را از زنان
به عمل مـي آورد (Freedom House, 2010).
زنان در اين كشور توانستهاند بـه پسـتهـاي
سياسي قابل تـوجهي دسـت يابنـد. يمـن از
جمله اولين كشورهاي عربي بود كه زنـان در

1. Freedom House
2. Persian Gulf Cooperation Council
آن به وزارت رسـيدند. بـهعـلاوه در سـپتامبر
2006 يك قاضي زن به رياست ديـوان عـالي
اين كشور منصوب شد. رهبران يمن همـواره
اين مسئله را پذيرفتهاند كه هـر گونـه پـروژه
براي تحولات اجتمـاعي - سياسـي گسـترده،
مستلزم پشـتيباني زنـان اسـت ,Carapico)
.1998, p.199)

- ميزان رعايت حقوق سياسي و آزاديهـاي مـدني از
1 تا 7 رتبهبندي شده است. و بر اساس آن كشورها به
سه دسته كشورهاي آزاد 1( و )2 ، نسبتاً آزاد 3( تا 5)
و غير آزاد ( 5 تا 7) تقسيم شدهاند، بنابراين طبعـاً در
هر دسته ميتوان كشورها را رتبهبندي كرد.
- جهت روند نشاندهنده تغييرات مثبـت و يـا منفـي
صورتگرفته ميباشد.


 

 
  10:16:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

دگرگونی جایگاه منطقه‌ای یمن: امکانات و چالش‌ها


چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی تحولات و چالش های داخلی یمن و دلایل توجه فزاینده جامعه بین‌المللی به این مسائل و پیامدهای احتمالی آن بر تحولات داخلی یمن است. لذا به پیوند دادن مسائل و چالش‌های داخلی یمن و جایگاه جغرافیایی ویژه این کشور با مسائلی می‌پردازیم که این شرایط و اوضاع داخلی را ممکن است متوجه امنیت در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی کند. این پژوهش عمدتاً بر تحولات دهه 2000 متمرکز می‌شود اما گاه برای تبیین و توضیح مشروح‌تر برخی مسائل به برهه‌های دیرین‌تری از قرن بیستم رجوع می‌کند. ساختار پژوهش به‌نحوی است که پس از طرح چارچوب تئوریک، ابتدا اوضاع و شرایط داخلی یمن مورد توجه قرار می‌گیرد سپس چالش‌های پیش روی این کشور و در نهایت شیوه و الگوی تعامل امریکا و جامعه جهانی با این مسائلِ تهدیدزا مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نهایت در نتیجه‌گیری نشان می‌دهیم که توجه دولتمردان یمنی به امکاناتی که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی در اختیار این کشور قرار می‌دهند، چگونه امکان تحول را فراهم می‌سازد.

واژگان کلیدی
جمهوری عربی یمن، عربستان سعودی ، مناقشه صعده، حوثی‌ها، القاعده، اجلاس لندن

 



  10:08:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

این آل سعود است که در حال سقوط است


این آل سعود است که در حال سقوط است

 

هستند شیاطین همه درگیر تبانی
ایران شده آماده ی یک جنگ جهانی

 

آماده شده لب بزند جام جنون را
صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را

 

بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سرودست ولی باج ندادیم

  10:03:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

«نفس تازه کنم» به مناسبت نیمه ی شعبان و میلاد حضرت مهدی(عج)

زمانی تازه‌ترین اثر خود را با عنوان
«نفس تازه کنم» به مناسبت نیمه ی شعبان و
میلاد حضرت مهدی(عج) منتشر کرد.
این اثر دارای اولین نمونه‌ی شعر انتظار است
که بینش انقلابی امام خمینی(ره) نسبت به
مهدویت و تفاوت آن با دیگر نگرش های مرسوم به
امام زمان را در خود نشان می دهد.
ترانه سرایی […]
شما می توانید متن کامل این مطلب را در لینک
زیر مشاهده کنید .
http://www.mouoode.ir/?p=4338

  09:56:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

موشک النجم الثاقب


شلیک موشک‌های دست‌ساز «النجم الثاقب» به عمق 70 کیلومتری غرب عربستان و اخبار دیگری که از شلیک موشک‌های «زلزال» طی روزهای آینده حکایت می‌کنند، از یک تحول کیفی در جنگ تحمیلی و ظالمانه رژیم سعودی علیه مردم مظلوم یمن خبر می‌دهند.
موشک نجم‌الثاقب در مقابل موشک‌هایی که از هواپیماهای جنگی پیشرفته سعودی شلیک می‌شوند، با اهمیت نیستند، ولی توان انصارالله در تولید انبوه آن و نیز امکان توسعه این صنعت در میان انصار می‌تواند تاثیر عمده‌ای بر امنیت رژیم سعودی داشته باشد و خاطره تجهیز حزب‌الله لبنان به انواع موشک‌ها در یک دوره کوتاه را در ذهن‌ها زنده می‌نماید. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- تا زمانی که «نجم الثاقب» شلیک شد، انصارالله مسئولیت اقدامات ضدسعودی در استان «جیزان» را به عهده نمی‌گرفت و واقع مطلب هم این بود که درگیری علیه مراکز نظامی آل سعود در جیزان توسط قبایل یمنی متحد انصارالله صورت می‌گرفت با این وصف شلیک این موشک‌ها که با پذیرش رسمی و رسانه‌ای آن از سوی جنبش انقلابی انصارالله صورت می‌گیرد، یک تحول در صحنه جنگ به حساب می‌آید چرا که تهاجم یک‌جانبه اینک با «دفاع متقابل» وضعیت جدیدی پیدا می‌کند. از این رو ارزش موشک‌های شلیک شده به «برد» یا میزان «قدرت تخریب» آن نیست. کما اینکه به غیر از موشک‌های نجم الثاقب، موشک‌های دیگری از انصارالله تا منطقه «خمیس مشیت»(Khamis Mashait) واقع در 120 کیلومتری شمال‌غرب یمن که به پایگاه هوایی ملک خالد نیز اصابت کردند، تاکید دیگری بر تغییر معادله در جنگ دارد.
2- دو روز پیش شبکه عربی «المیادین» اعلام کرد که انصارالله به زودی موشک «زلزال» خود را رونمایی می‌کند. زلزال در انواع 1، 2، 3 و 110 یک موشک ایرانی با برد کوتاه 150 تا برد متوسط 350 کیلومتر است. اگر این خبر المیادین، با توجه به حساسیتی که شبکه این‌چنینی برای اعتبار خود قایل است، درست باشد، به این معناست که انصارالله انواعی از موشک‌ها را در اختیار دارد و می‌تواند جهنمی را علیه آل سعود پدید آورد. طولانی شدن جنگ و متجاوز بودن آل سعود، به انصارالله این امکان را می‌دهد که بارانی از موشک‌های سهل‌الوصول خود را بر آل‌سعود نازل کند این در حالی است که اشراف انصار به کوه‌های مرتفع «مران» که تا بالای شهر توریستی طائف کشیده شده است، این امکان را در اختیار انصار قرار می‌دهد که پناهگاه‌های آل سعود را در معرض ویرانی قرار دهد. از سوی دیگر مسطح بودن زمین‌های عربستان در مناطق مرزی با یمن، امکان حرکت آسان نیروهای انصار که به سخت‌کوشی و استقامت مشهور می‌باشند، فراهم می‌کند. از آنجا که موشک نجم‌الثاقب از نوع موشک‌های سبک بوده و امکان حمل آن توسط نفر وجود دارد، انصارالله می‌تواند با نفوذ در عمق خاک عربستان به هر میزان که بخواهد بر دقت و برد این موشک بیفزاید.
3- دو روز پیش و همزمان با شلیک موشک‌های نجم به سمت مناطق سعودی و مورد حمله قرار گرفتن خمیس مشیت و پایگاه هوایی ملک خالد توسط موشک‌های انصارالله، فرمانده موشکی نیروی زمینی ارتش یمن اعلام کرد که این فرماندهی به موشک‌های «الحسین»- که اصالتا عراقی است- و موشک‌های «شهاب3»- که اصالتا ایرانی است - مجهز می‌باشد وی رژیم آل سعود را تهدید کرد که اگر تجاوزات ادامه یابد، این موشک‌ها، تمام مناطق عربستان- به‌جز مناطقی که در آن اماکن مقدس وجود دارند- را هدف قرار خواهند داد. این اظهارات از یک سو بیان می‌کنند که چنین سلاح‌هایی که برد آن از حدود 644 تا 2000 کیلومتر است، در اختیار یمنی‌هاست و از سوی دیگر از وجود اراده برای شلیک به سمت اهداف زمینی و دریایی سعودی خبر می‌دهند. این اظهارات که در زمان جنگ بیان شده است، نمی‌تواند بلوف باشد چرا که اگر تجاوز ادامه یابد ولی موشکی شلیک نشود، به موقعیت ارتشی که مدعی شده چنین توانی را در اختیار دارد، لطمه می‌زند و از یک سو او را در داخل بی‌اعتبار می‌کند و از سوی دیگر دشمن را به ادامه حمله تحریک می‌نماید.
4- یک نکته کلیدی در آزمایش و شلیک «نجم الثاقب» این است که در یک دوره زمانی کوتاه و در حین بمباران‌های وحشیانه هواپیماهای پیشرفته سعودی این اتفاق روی داده است. این موضوع به خودی خود می‌گوید همانگونه که حزب‌الله با تهدیدات و تهاجم رژیم صهیونیستی اینک به یک قدرت مهم نظامی در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل شده است، انصارالله نیز در حین جنگ و به واسطه محدودیت‌ها و محرومیت‌ها،خوداتکایی نظامی را آغاز کرده و به زودی و ظرف 2 تا 3 سال به یک قدرت بزرگ موشکی تبدیل می‌شود این موضوع آینده عربستان را تهدید می‌کند. کما اینکه آقای سیدحسن نصرالله چندی پیش و در هفته سوم جنگ در سخنرانی خود گفت «عربستان وانمود کرد که سرزمین آن توسط نیروهای انصار تهدید می‌شود و لذا ناچار به جنگ با انصار بوده است اما من می‌گویم اگر انصار تا پیش از جنگ صرفا تهدیدی خیالی علیه عربستان بود، هم اینک به یک تهدید واقعی تبدیل شده است». در واقع جنگ در یمن اگر چه نمی‌تواند کمکی به آل‌سعود کند اما می‌تواند بزرگترین موقعیت را نصیب انصارالله نماید. این همان حقیقتی است که سالها پیش از این، حضرت امام خمینی- قدس‌سره- به آن اشاره فرموده و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را برای جمهوری اسلامی «نعمت الهی» لقب دادند. عربستان ناخواسته، انصارالله و مردم یمن را وادار می‌نماید که چشم از دریافت کمک‌ها و حمایت‌ها بشویند و خود فکری برای نیازهای دفاعی خویش بنمایند.
5- تحولات کنونی در حوزه دفاعی و نظامی بیانگر آن است که «گفتگو» تا حد زیادی موضوعیت خود را از دست داده است. پیش از این گمانه‌زنی‌های زیادی از آغاز گفت‌وگوهای ملی به منظور رسیدن به حد متوسطی از خواسته‌های طرفین و تشکیل دولت وحدت ملی حکایت می‌کردند، اما اعلام عدم آمادگی عربستان و جناح آن برای شرکت در گفت‌وگوهای ژنو و تشدید اقدامات نظامی عربستان علیه مناطق شمالی یمن، این گمانه‌زنی را باطل کرد، کما اینکه انصارالله نیز هم اینک رغبتی به شرکت در گفت‌وگوهایی که سایه پلید سعودی به آن افکنده شده و خیانت‌کارانی که زمینه‌ساز و تأییدکننده تجاوز خارجی به کشور خود بودند، در یک طرف میز قرار گرفته و با استناد به توانایی نظامی آل‌سعود برای تجاوز به یمن درصدد بازسازی قدرت فروپاشیده خویش‌اند، ندارد. مذاکرات ژنو بدون شک برای انصارالله نیز دستاوردی به دنبال نخواهد داشت و با توجه به شرایط داخلی یمن، ضرورتی هم به برگزاری آن وجود ندارد.
اما این موضوع به انصارالله یادآور می‌شود که برای تکمیل کابینه و اعلام رسمی آن نباید در انتظار تعیین تکلیف کنفرانس ژنو بنشیند. یمن اگر چه بعد از فرار منصور هادی و خالد سجاح با خلأ دولت مواجه نبوده و کابینه به‌طور غیر رسمی استمرار یافته است اما در عین حال دولت یمن به شکل محدود و در قاعده اداره «امور جاری» عمل کرده و مهم‌ترین مسئولیت آن اداره امور کشور در شرایط بحران بوده است. با توجه به چشم‌انداز مذاکرات ژنو و احتمال ادامه جنگ از سوی آل‌سعود، انصارالله باید به روند تکمیل کابینه و مشروعیت بخشی به آن سرعت بیشتری بدهد.
تشکیل شورای انقلاب با حضور 5 عضو انصارالله 5 عضو تشکل‌های دیگر یمنی و 5 شخصیت متنفذ یمنی این امکان را در اختیار انصارالله قرار داده است تا از سوی ملت یمن، فرایند انتقال به سمت دولت دائمی را تعریف و برای آن به تبیین «نقشه راه» مبادرت ورزد. این نیاز امروز یمن است و از قضا می‌تواند تأثیر عمده‌ای بر دشمن بر جای بگذارد و او را از ادامه تجاوز پشیمان کند.
روند حدود دو ماه گذشته به خوبی نشان می‌دهد که انصارالله مشکلی در داخل یمن ندارد. هم اینک انصارالله 18 استان یمن را در اختیار دارد و در این استانها با همکاری مردمی مواجه است، در این استانها که 95/37 درصد از جمعیت یمن را در خود جای داده و حداقل نیمی از آنان را شافعی‌ها تشکیل می‌دهند، شاهد هیچ نوع اعتراض مردمی علیه انصارالله نبوده‌ایم. این از مشروعیت بالای انصارالله حکایت دارد.

دکتر سعدالله زارعی

1394/03/11

  07:36:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

ره توشه رمضان

ره توشه ماه مبارک رمضان
.:: کتاب سال ::. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت ایت الله العظمی امام خامنه ای در اول فروردین ماه ۱۳۹۴ در حرم مطهر حضرت ثامن الحجج (علیه السلام)

  06:47:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

pdfدانلود ره توشه رمضان 94

به همت گروه تأمین منابع دفتر تبلیغات اسلامی؛
کتاب ره ‌توشه راهیان نور ویژه رمضان 1394 به چاپ رسید/ دانلود نسخه pdf
در آستانه ماه مبارک رمضان، کتاب «ره ‌توشه ماه رمضان سال 1436ق» به همت گروه تأمین منابع معاونت فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به چاپ رسید.
به گزارش بلاغ، کتاب ره توشه ویژه ماه مبارک رمضان امسال از سوی گروه تأمین منابع معاونت فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ویژه استفاده مبلغان در مناطق تبلیغی منتشر شد.

این کتاب مجموعه مقالاتی است که به همت گروهی از نویسندگان فاضل و مبلغان موفق به مناسبت ماه شریف رمضان طی 31 مجلس به رشته تحریر درآمده و ضمن تبیین سیره انسان‌ساز حضرات معصومان: در ماه رمضان، مباحث کاربردی و گوناگونی را در منظر مبلّغان گرامی ترسیم نموده است.

 

آنچه ره‌توشه ماه رمضان امسال را از سال‌های گذشته متمایز ساخته، برخورداری از ویژگی‌های ذیل است:

 

ـ موضوعات و مباحث ارائه‌شده، از تنوع بیشتری نسبت به سال‌های پیش برخوردار می‌باشد.

 

ـ مطالب مقالات با توجه به نیازهای روز و در راستای حل برخی از معضلات و مشکلات جامعه به رشته تحریر در آمده است؛ ازاین‌رو، از مبلغان گرامی خواهشمندیم مطالب ارائه‌شده در این کتاب را محور سخنرانی‌های خویش قرار دهند.

 

ـ هر مقاله با عنوان «مجلس» و به صورت کاربردی و همسو با فضای منبر تنظیم گردیده تا مبلّغان گرامی استفاده بهتری از مباحث این مجموعه ببرند؛ البته مبلّغان عزیز باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که هنگام ارائه مطالب، شرایط زمانی و اوضاع منطقه تبلیغی خویش را نیز در نظر بگیرند تا نتایج مطلوب‌تری به دست آید.

 

ـ استفاده و ارائه مطالب و تجربیات سخنران‌های شناخته‌شده و بنام کشور، از دیگر ویژگی‌های مفید و ارزنده ره‌توشه امسال به شمار می‌رود.

 

ـ افزون بر اینها، در انتهای این اثر، مطالب بسیار مفید و کارآمد دیگری نیز برای مبلّغان در نظر گرفته شده که از آن جمله می‌توان به: خاطرات و تجربیات تبلیغی، رخ‌دادها و مناسبت‌های ماه مبارک رمضان و کتاب‌شناسی توصیفی ماه رمضان اشاره کرد.

 

امید است مطالب عرضه‌شده در این کتاب، مبلّغان و خوانندگان عزیز را به کار آید و در عمل، به فهم صحیح و ترویج معارف اسلامی بینجامد.

 

دانلود نسخه PDF  ازسایت زیر امکان پذیر میباشد.

http://www.balagh.ir/content/2656

http://www.balagh.ir/sites/default/files/media/software/%20%D8%AA%D9%88%D8%B4%D9%87%20%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86%2094.pdf

1 ... 46 47 48 49 50 51 ...52 ...53 55 57