صفحات: << 1 ... 12 13 14 ...15 ...16 17 18 ...19 ...20 21 22 ... 54 >>
تاریخ مظلومیت را در برگ برگ تقویم زندگی هجده بهارت باید جست وجو کرد . از هنگامی که اولین گام هایت را بر ریگ های سوزان شعب ابی طالب نهادی و غم خوار تنهایی پدر بعد از ارتحال مادرت خدیجه سلام الله شدی، پیامبر تو را ، یگانه دخترش را، با لقب ام ابیها بر همه زنان عالم سروری بخشید و فرمود: فاطمه پاره تن من است ؛ هرکس او را بیازارد مرا آزار داده و هرکس مرا آزار دهد خدا را آزرده است.
پیامبر با این گفتار منزلت و عزتت را نزد خدا برایمان آشکار گردانید؛ تا شاید حق نمک ادا کرده و رستگار شویم.
اکنون صدای مادر همه عالم است که با پهلوی شکسته مابین در و دیوار مدینه فضه را به استمداد می طلبد.
فضه ای که باید بدون تعلل به یاری زهرا سلام الله بشتابد ..
و فضه شاید شما باشید، شاید همه کسانی باشند که در فراق مظلومه عالم برای زیارت مزار مخفی اش به قلبهایشان رجوع می کنند.
حواسمان هست؟ دستهای بسته علی علیه السلام را می بینیم؟ و در سوخته را؟ و چادر خاکی را؟
نکند خواب بمانیم!!
برایبه کودکان و نوجوانان چه راهکارهایی دارید؟
قصه چادری شدنم، یادگار حضرت زهرا سلام الله علیها
چگونگی جذب نوجوانان در مراسم ایام فاطمیه
چگونگی پیاده سازی سبک زندگی حضرت زهرا در زندگی
الگوگیری از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
ساده زیستی و نقش آن در تحکیم خانواده در فرهنگ فاطمی
جایگاه هنر و رسانه در فرهنگ سازی سیره فاطمی
حجاب و عفاف فاطمی و نقش آن در جامعه
سواد رسانه ای یعنی چه؟!
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
http://els.whc.ir/pluginfile.php/55558/question/questiontext/55063/4/38289/shabakeye_ejtemaei_02.jpg
همکاری رئیس سابق سیا با ان بی سی به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از راشاتودی، شبکه خبری ان بی سی گزارش داد جان برنان، رئیس سابق سیا به عنوان همکار گروه خبری ان بی سی و ام اس ان بی سی منصوب شد. برنان در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما ریاست سازمان سیا را از سال 2013 تا اوایل سال 2017 برعهده داشت.
انتصاب جان برنان همزمان اعتراض به انتشار یادداشتی از سوی دوین نیونز، رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا درباره سوءاستفادههای اف بی آی و وزارت دادگستری آمریکا از اوضاع در حین بررسیهای مربوط به پرونده مداخله روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2016 صورت گرفت.
پیش از این برنان به خبرنگار ان بی سی در مورد تلاشهای سیا برای ایجاد اختلال در تحقیقات کمیته اطلاعاتی مجلس سنا درباره استفاده این سازمان از شکنجه دروغ گفته بود، اما به نظر نمیرسد که این مسئله در استخدام وی از سوی این شبکه خبری تاثیری داشته است.
رئیس سابق سازمان سیا اولین حضور خود را درمقام جدید به عنوان تحلیگر ارشد اطلاعات و امنیت داخلی در برنامه روز یکشنبه دیدار با مطبوعات داشت و از این فرصت استفاده کرد و دیوین نیونز را طرفدار افراطی خواند و او را متهم به سوء استفاده از اختیارتش برای پشتیبانی از دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا کرد.
برنان از سال 2013 و در زمان اوباما به عنوان رئیس سازمان سیا منصوب شد و تا روی کار آمدن دونالد ترامپ در ژانویه سال 2017 عهدهدار این مقام بود. وی در برابر کمیته اطلاعاتی سنا شهادت داده بود که روسیه در جریان انتخابات سال 2016 آمریکا مداخله داشته است اما هیچ مدرکی در حمایت از ادعایش ارائه نداد.
سرهنگ دوم مرتضی ابوطالبی تاکید کرد: حتی افراد تحصیل کرده در هنگام خریدهای اینترنتی دقت لازم را ندارند و توصیههای پلیس فتا را جدی نمیگیرند و با توجه به عدم دقت و عجله در خریدهای اینترنتی به راحتی در دام فیشرها گرفتار میشوند.
وی با اشاره به پرونده کلاهبرداری 50 میلیون ریال از استاد دانشگاه به روش فیشینگ، افزود: با توجه به شکایت شاکی و دستور مرجع قضایی مبنی بر برداشت غیر مجاز از طریق خرید نمونه سوالات و جزوات دانشگاهی، موضوع در دستور کار کارشناسان این پلیس قرار گرفت.
این مقام ارشد انتظامی ادامه داد: با توجه به اظهارات شاکی و بررسیهای صورت گرفته مشخص گردید، متهم از طریق درگاه جعلی بانکی در هنگام خرید آنلاین در دام فیشر افتاده و تمام اطلاعات بانکیاش از تغییر فیشر به سرقت رفته است و متهم با سوءاستفاده از اطلاعات بانکی شاکی اقدام به برداشت غیرمجاز از حساب وی نموده است.
سرهنگ ابوطالبی با بیان اینکه با اقدامات فنی و دستور قاضی پرونده، متهم شناسایی و دستگیر گردید، گفت: فیشینگ درگاه بانکی، برای فریب دادن کاربران در زمینه افشای جزئیات مالی و شخصی کاربران طراحی شده است که مجرمان رایانهای با طراحی سایت های جعلی بانکی تلاش میکنند طعمه خود را فریب دهنداده و اطلاعات بانکی آنها را به سرقت ببرند.
رئیس پلیس فتا استان یزد از کاربران خواست در هنگام ورود به درگاههای بانکی دقت نمایند: حتما در هنگام ورود به درگاههای بانکی در بستر اینترنت، از موتورهای جستجو برای یافتن بانک مورد نظر استفاده نکنند و حتما آدرس بانک را به صورت درست، خودشان در آدرس بار وارد کنند.
وی در خصوص درگاههای بانکی سایتهای خرید و فروش آنلاین نیز گفت: راه تشخیص سایتهای فیشینگ بانکی یا درگاههای پرداخت بانکی هم در قسمت URL سایت کاملا واضح است و کاربران باید حتما دقت کنند که در کنار آدرس سایت، عبارت //:https ذکر شده باشد.
این مقام ارشد انتظامی ادامه داد: حتما در هنگام ورود اطلاعات بانکی خود در درگاههای بانکی در بستر فضای وب، از صفحه کلیدهای مجازی که خود درگاه بانکی تعبیه نموده استفاده کنند.
سرهنگ دوم ابوطالبی در دامه در مورد مجازات فیشینگ اظهار کرد: طبق ماده 740، هر كس به طور غیرمجاز دادههای متعلق به دیگری را برباید، چنانچه عین دادهها در اختیار صاحب آن باشد، به جزای نقدی از یك تا 20 میلیون ریال و در غیر این صورت به حبس از 91 روز تا یك سال یا جزای نقدی از پنج تا 20 میلیون ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد و نیز همچنین بر اساس ماده 741، هر كس به طور غیرمجاز از سیستمهای رایانهای یا مخابراتی با ارتكاب اعمالی از قبیل وارد كردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف كردن دادهها یا مختل كردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل كند، علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یك تا پنج سال یا جزای نقدی از 20 تا یكصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.
رئیس پلیس فتا استان یزد در توصیه به شهروندان گفت: جهت جلوگیری از سوءاستفاده کلاهبرداران، به هشدارهای پلیس فتا توجه نموده و سواد رسانهای خود را ارتقاء دهند و در صورت مواجهه با موارد غیر مجاز در فضای مجازی میتوانند آن را از طریق سایت این پلیس به نشانی www.cyberpolice.ir قسمت ارتباطات مردمی به این پلیس اطلاع دهند.
برخی گزارشهای جهانی نشان میدهد زندان الحائر در عربستان سعودی خطرناکترین زندان خاورمیانه و یکی از ده زندان خطرناک جهان به شمار میرود.
زندان الحائر در عربستان یکی از ده زندان خطرناک جهانبه گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ پایگاه اینترنتی روزنامه الشرق قطر در گزارشی نوشت زندان الحائر در عربستان سعودی یکی از بزرگترین زندانهای سیاسی در این کشور است. بسیاری از زندانیان از جمله علماء، مشایخ، پزشکان و خبرنگاران زندانی در این زندان می گویند زندان الحائر بدترین زندان عربستان است زیرا وحشیانه ترین شکنجه ها در آن انجام می شود.
شماری از زندانیان سابق که از زندان الحائر خارج شدند، می گویند به بدترین شکل در این زندان شکنجه شدهاند. آنها همچنین شاهد مرگ زندانیان به سبب رعایت نشدن امور بهداشتی یا بر اثر شکنجه بودند. انجمنهای حقوقی در عربستان نیز گزارشهایی منتشر کردند که نشان می دهد نیروهای ضد شورش اعضای خانواده زندانیان را کتک زدند و دست مادر یکی از زندانیان را که اصرار داشت در اتاق ملاقات بماند، شکستند.
یک گزارش بین المللی از زندان الحائر نشان می دهد این زندان یکی از بزرگترین زندانهای جهان و خطرناکترین آنهاست. در این زندان کوچکترین امکانات برای رعایت حقوق بشر وجود ندارد. برخی زندانیان سابق می گویند در این زندان برخی افراد زندانی هستند که حتی خانواده هایشان از مکان حبس آنها بی خبرند.
زندان الحائر پنجمین زندان عربستان از حیث مساحت است اما از حیث استحکامات امنیتی رتبه یک را به خود اختصاص داده است. این زندان با شدیدترین تدابیر امنیتی اداره می شود. الحائر در چهل کیلومتری جنوب ریاض قرار دارد. برخی گزارشهای جهانی نشان می دهد این زندان خطرناکترین زندان خاورمیانه و یکی از ده زندان خطرناک جهان به شمار می رود. براساس این گزارشها بیشتر کسانی که در این زندان حبس هستند به سبب مسائل مربوط به تروریسم محکوم شدند از جمله کسانی که حملاتی را برای القاعده در داخل عربستان انجام دادند و همچنین کسانی که مرتبط با (گروه وهابی صهیونیستی) داعش هستند. همچنین در این زندان کسانی محبوس هستند که می گویند بدون محاکمه یا طرح هیچگونه اتهامی بازداشت شدند.
این زندان در سال 1983 افتتاح شد. در سال 2002 یکی از زندانیان حریق بزرگی در داخل زندان به راه انداخت که سبب کشته شدن یکصد و چهل زندانی و چهل نگهبان شد. در سال 2007 نیز تصاویر ویدیوئی در اینترنت منتشر شد که نشان می دهد نگهبانان زندانیان را با باتوم کتک می زنند. متعاقب آن مقامات سعودی اعلام کردند تصمیم گرفتند این نگهبانان را که در ویدیو مشاهده شدند، مجازات کنند. در سال 2012 ناآرامیها و شورشهایی در این زندان اتفاق افتاد و زندانیان با نیروهای امنیتی درگیر شدند و در اعتراض به بدرفتاریها، برخی از سلولها را در کنترل خود گرفتند. در سال 2015 نیز گروه تروریستی داعش عملیات انفجار در نزدیکی این زندان را برای یاری زندانیان بر عهده گرفت.
یک معلم انگلیسی حامی گروه داعش اعتراف کرد که در زمان تدریس، به دانشآموزان فیلمهای تبلیغاتی این گروه تروریستی را نشان میداده است.
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از راشا تودی، یک معلم انگلیسی که به توطئه برای انجام حملات تروریستی در انگلیس متهم شده است، در دادگاه کیفری مرکزی انگلیس (اولد بیلی) اعتراف کرد که به دانش آموزان مدرسه، فیلم های تبلیغاتی گروه تروریستی داعش را نشان می داده است.
«عمر حق» 25 ساله به همراه سه نفر دیگر به طرح ریزی برای انجام حملات تروریستی در انگلیس و همچنین آموزش تروریسم به کودکان متهم شده است و در دادگاه اعتراف کرد که زمانی که یکی از دانش آموزان از وی خواست فیلم های داعشی به او نشان دهد، با پیشنهاد او موافقت کرده است.
او گفت: من در طول تدریس همیشه فیلم های مرتبط با موضوع درس را به دانش آموزان نشان می دهم. در اواخر سال تحصیلی به آنها گفتم که هر فیلمی را که بخواهند به آنها نشان می دهم. یکی از دانش آموزان از من خواست که فیلم داعش را به او نشان دهم. من هم موافقت کردم. البته این کار درست نبود.
این معلم همچین اعتراف کرد که بارها درباره گروه تروریستی داعش با دانش آموزان صحبت کرده است. وی گفت: «زمانی که حملات تروریستی در اروپا انجام می شد، من به دانش آموزان می گفتم که چون دقیقا نمی دانیم که چه اتفاقی افتاده است، شاید کار آنها درست باشد، شاید قصد آنها خوب باشد. اما رسانه ها فقط یک جنبه از این اتفاقات را به اطلاع شما می رسانند.»
«عمر حق» بین آوریل 2015 تا ژانویه 2016 در مدرسه ای در شرق لندن تدریس می کرده است. پس از بازداشت وی، پلیس در خانه اش دفترچه ای یافت که در آن نحوه انجام چندین «نقشه حمله» را در انگلیس نوشته بود. وی گفته بود که قصد نداشته این نقشه های حمله را عملی کند.
هزاران سند محرمانه دولت استرالیا به تازگی از یک فروشگاه اجناس دست دوم در کانبرا سر درآورده است.
به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از فایننشال تایمز، هزاران سند فوق محرمانه دولت استرالیا به اشتباه در یک فروشگاه اجناس دست دوم در «کانبرا»، پایتخت این کشور به فروش رفت و این اسناد در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
شبکه ای بی سی امروز (چهارشنبه) بخشهایی از این اسناد را منتشر کرد. این شبکه خبری لو رفتن چنین اطلاعاتی را یکی از «بزرگترین شکاف های امنیتی در تاریخ استرالیا» توصیف کرد.
به گفته این رسانه خبری، تقریبا همه این اسناد طبقه بندی شده و بسیار محرمانه هستند که فقط باید در اختیار مقامات ارشد استرالیا قرار بگیرند. این اسناد جزئیات اقدامات دولت های پیشین استرالیا در حدود یک دهه گذشته را شامل می شود.
بخشی از این اسناد نشان می دهد که پلیس فدرال استرالیا حدود 400 سند بسیار مهم کمیته امنیت ملی کابینه کشور را که جزئیاتی را درباره مأموریت های این سازمان دارد، از دست داده است. در این اسناد همچنین جزئیاتی درباره حدود 200 کد امنیتی محافظت شده و بسیار حساس در سال 2013 وجود دارد. این کدهای امنیتی شامل برنامه های استرالیا برای «محافظت» از امارات متحده عربی در مقابل ایران، مأموریت های امنیت ملی، جنگ افغانستان، اطلاعات مربوط به همسایگان استرالیا و عملیات ضد تروریسم است.
دولت استرالیا اعلام کرد که تحقیقاتی فوری را درباره اینکه این اسناد مهم چگونه سر از یک مغازه دست دوم فروشی درآورده آغاز کرده است.
«ترزا مری می،» وزیر کشور انگلیس، نماینده شهر «میدنهد» در پارلمان این کشور و فردی که قرار است سکان نخستوزیری را در شرایط بحرانی کنونی به دست بگیرد، اول اکتبر 1956 (10 مهر 1335) در شهر «ایستبورن» در ساسکس شرقی به دنیا آمد. او که تنها فرزند یک کشیش و از خانوادهای متوسط است در «آکسفوردشر» بزرگ شد و در مدارس دولتی و خصوصی تحصیل کرد.
ترزا سرانجام به دانشگاه آکسفورد راه یافت و پس از فارغالتحصیلی در سال 1977 به سرعت در بانک انگلیس به مدت 6 سال مشغول به کار شد. او پیش از ورود به دنیای سیاست مدتی نیز در یک مؤسسه مالی فعالیت کرد.
ترزا که نام خانوادگی پیش از ازدواج او «بریزیر» است در سال 1980 با «فیلیپ می،» بانکدار انگلیسی، ازدواج کرد. «بینظیر بوتو،» که بعدها نخستوزیر پاکستان شد، می و همسرش را در یک مهمانی حزب محافظهکار به یکدیگر معرفی کرد. این دو در آن زمان در آکسفورد تحصیل میکردند.
تلاش می برای عضویت در پارلمان انگلیس در سالهای 1992 و 1994 با شکست مواجه شد؛ تا این که سرانجام در سال 1997 به عنوان نماینده شهر میدنهد به پارلمان انگلیس راه یافت. او در سال ۲۰۰۲ به ریاست حزب محافظهکار منصوب شد و به عنوان عضو محترمترین شورای خصوصی علیاحضرت سوگند یاد کرد.
در سال 2010 او برای چندمین بار و با اختلاف زیاد توانست رقیب لیبرال دموکرات خود را کنار بزند و همچنان کرسیاش در پارلمان را حفظ کند. ترزا می از زمان ورود به پارلمان در سمتهای سیاسی مختلف از جمله یکی از اعضای «دولت در سایه» خدمت کرده است.
ترزا در سال 2010 به سمت وزیر کشور منصوب شد. روزنامه «فایننشال تایمز» به تازگی در مطلبی می را یک محافظهکار لیبرال معرفی و او را با «آنگلا مرکل» مقایسه کرده است.
می سابقه روشنی در پارلمان انگلیس دارد و بسیاری او را فردی قابلاعتماد میدانند. به دنبال رأی مردم انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا (برکسیت) و استعفای دیوید کامرون، ترزا می برای تصدی این منصب اعلام آمادگی کرد.
آیا ترزا می، مارگارت تاچر دوم تاریخ انگلیس است؟+ تصاویر
این زن 59 ساله اکنون که «آندریا لیدسام،» وزیر انرژی انگلیس، از ادامه رقابت دو جانبه با وی برای تصدی کرسی نخستوزیری کنار کشیده است، پیروزی خود را مسجل میداند.
«رابین اکلی،» خبرنگار تلویزیون سیانان معتقد است می که به سختکوشی و جدیت در کار شهرت دارد، به «مارگارت تاچر،» بانوی آهنین انگلیس، شباهت زیادی دارد و بهترین گزینه برای هدایت این کشور در شرایط نامعلوم سیاسی و اقتصادی کنونی به دلیل آغاز گفتگوها برای چگونگی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و مسئله امتیازگیری از این نهاد است. می دومین نخستوزیر زن انگلیس پس از تاچر در دهه 1980 خواهد بود.
بسیاری از افرادی که به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا رأی دادند، او را که از مخالفان این رخداد بود، گزینه مناسبی برای نخستوزیری نمیدانند. گرچه وی مانند کامرون خروج از اتحادیه اروپا را به صلاح این کشور نمیدانست، موضعش در این خصوص چندان سخت نبود و در این باره سر و صدای زیادی به راه نیانداخت. می اعلام کرده اکنون که انگلیس تصمیم خود را برای خروج گرفته است تمام تلاشش را برای انجام این فرایند به بهترین شکل ممکن به کار خواهد بست و مذاکرات با اتحادیه اروپا را به نفع مردم کشورش به پایان خواهد رساند.
بیان تک تک مواضع او درباره مسائل پیشروی انگلیس از حوصله این مطلب خارج است. اما به طور کلی میتوان گفت او موافق ازدواج همجنسگرایان، کاهش مزایای رفاهی، فروش جنگلهای عمومی، اعزام نیرو به افغانستان و عراق، بالا بردن شهریه تحصیلات دانشگاهی، کاهش اعضای مجلس عوام انگلیس و تشدید قوانین مهاجرت است.
ترزا می که خود را آماده رقابتهای درون حزبی برای کسب کرسی ریاست حزب محافظهکار و همچنین نخستوزیری انگلیس کرده بود، با کنارهگیری تنها رقیبش به سرعت روند رسیدن به قدرت را طی میکند. گرچه مسیر پیشروی وی به اندازه کسب این جایگاه ساده نخواهد بود و علاوه بر مشکلات کنونی انگلیس که بسیاری آن را بحرانیترین شرایط سیاسی حاکم بر این کشور میدانند، باید با مخالفان نیز دست و پنجه نرم کند. او قرار است پس از دیدار با ملکه انگلیس از روز چهارشنبه آغاز به کار کند.
بیم اعتراضات گسترده مردمی و پوشش رسانه ای وسیع آن عامل اصلی به تأخیر افتادن سفر محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی به لندن اعلام شده است.
اعتراضات مردمی سفر «بنسلمان» به لندن را به تعویق انداختبه گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، در حالی که پیشتر قرار بود محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع عربستان سعودی در ماه جاری میلادی به انگلیس سفر کند، پلیس متروپولیتن اعلام کرد که وی در روز ۷ ماه مارس سال جاری میلادی (۱۶ اسفند ماه)، برای دیدار با ترزا می نخست وزیر این کشور به لندن سفر میکند.
حال برخی منابع خبری اعلام میکنند که اعتراضات گسترده مردمی و پوشش رسانه ای وسیع آن دلیل تعویق این سفر بوده است.
این روزنامه انگلیسی می افزاید: محمد بن سلمان ممکن است بتواند ترزا می را قانع کند که فردی نوگرا است و تلاش می کند تا آزادی را در کشورش بگستراند؛ اما نمی تواند به آسانی افکار عمومی انگلیس را بفریبد چرا که به هر حال ولیعهد عربستان در رأس یکی از خودکامه ترین رژیم های جهان بوده و معمار اصلی بمباران های ویرانگر یمن در ۳ سال گذشته بوده است.
مسعود انصاری پسرخاله فرح دیبا در مصاحبه ای به اتفاقات سال های آخر سلطنت پهلوی می پردازد آنچه در ادامه می خوانید بخشی از این گفت وگو است:
به نظر شما چه عاملی منجر به این شد تا شاه دیر به فکر اصلاح کشور بیفتد ؟ نزدیکان شاه چه نقشی در بی اطلاعی او داشتند؟
ابتدا لازم است درباره نقش فرح دیبا و گروه سیاسی ایشان در سقوط نظام شاهنشاهی صحبت کنم تا حقیقت ماجرا بدون ابهام برای اذهان عمومی آشکار شود. حلقه گروه سیاسی فرح، مشاورین سیاسی این خانم محسوب می شدند و خواست آنها اصلاح مملکت از دید خود و در اختیار گرفتن قدرت از طریق فرح بود. به عبارت دیگر این گروه به دنبال حکومت از طریق فرح بودند. از این گروه رضا قطبی و فریدون جوادی بواسطه نزدیکی بسیار زیاد به فرح، نفوذ قابل ملاحظه ای روی وی داشتند و فرح نیز آنها را قبول داشت. از نظرمن این دو نفر(جوادی و قطبی) دارای این خصوصیات و باورها بودند؛ از نگاه آنها، فرح محبوب و شاه منفور بود، شاه و اطرافیان او را ظالم، فاسد و دزد می دانستند، ایران را نمی شناختند، مذهبیون را آدم حساب نمی کردند و فکر نمی کردند حکومت شاهنشاهی به آسانی می تواند سقوط کند و سخت چپ گرا بودند.
یعنی فرح به نحوی وابسته به این افراد بود؟ علت تاثیر پذیری او از امثال رضا قطبی چه بود؟
فرح خانم انسانی مهربان و خیرخواه بود، اگر ایشان به کارهای خیریه، هنری و مبارزه با ظلم بصورت موردی ادامه می داد و وارد سیاست نمی شد، شاید امروز حتی پسرش در ایران پادشاهی می کرد. همانطوری که شرح خواهم داد تحت نفوذ آقای قطبی و جوادی، وی نقش کلیدی در فروپاشی سلطنت پهلوی بازی کرد. البته نمی توان نقش صد درصدی برای آنها قائل شد اما فرح خانم و این گروه نقش مهمی در سقوط سلطنت پهلوی داشتند.
آقای رضا قطبی(پسردایی فرح) با فرح بزرگ شده بود. پدر ایشان آقای محمد علی قطبی و مادر ایشان خانم لویز قطبی(خاله آقای شاهپور بختیار) بود. فرح خانم به وی اطمینان و علاقه بسیار داشت. این اطمینان و علاقه باعث شد تا آقای رضا قطبی از امکانات و قدرت بسیار زیادی بهره مند و به ریاست سازمان رادیو و تلوزیون ملی منسوب شود. رضا قطبی رادیو و تلوزیون را به خوبی گسترش داد و تا جایی که شاهد بودم اکثر افرادی که برای رضا قطبی کار می کردند ایشان را دوست داشتند. قطبی از نظر فکری کاملا چپ بود که موجب شد تا تعداد زیادی از چپ گراهای مخالف در رادیو و تلوزیون استخدام شوند.
پیشنهاد تغییر تقویم به تقویم شاهنشاهی از سوی رضا قطبی و آقای شجاع الدین شفا داده شد که نارضایتی بسیاری از مردم را به دنبال داشت.
بعد از پیروزی انقلاب برخوردی با قطبی داشتید؟
بعد از انقلاب ایشان را پس از فوت شاه در قاهره دیدم. شاه از او سخت عصبانی بود و این موضوع باعث شده بود تا هیچ گاه به دیدن شاه نیاید. خروج رضا قطبی و فریدون جوادی از ایران با هزینه سه ملیون و پانصد هزار دلاری میسر شد که این مبلغ توسط فرح خانم پرداخت شد. به خاطر دارم در ماه های آخر زندگی شاه، همراه با شاه در کاخ قبه قاهره نشسته بودیم. فرح خانم وارد شد و به شاه گفت"رضا سلام رسانده (رضا قطبی)"، شاه پاسخی نداد. فرح چندین بار این سلام رساندن را تکرار کرد و در نهایت شاه سر خود را بلند کرده و گفت “… خورد"!
من چندین نوبت با او برخوردهایی داشتم. قطبی به من می گفت اسم خدا را به این اندازه نبر! در مورد پدرش هم می گفت، پدر من دزد است. در مورد عدالت اجتماعی و مباحث اقنصادی هم معتقد بود کمترین و بیشترین درآمد نباید بیش از ۱۰ برابر باشد.به هیچ عنوان در او نشانه هایی از اینکه در سقوط نظام شاهنشاهی نقش عمده ای بازی کرده بود، نمی دیدم. بعدها در ملاقات با رضا پهلوی به او توصیه کرد که بازگشت به ایران و سلطنت را فراموش کند.
مادر رضا قطبی هم به من گلایه می کرد که قبل از انقلاب خانه خود را به قیمت بسیار خوبی فروخته بوده و پسرش(رضاقطبی)به او توصیه می کند این پول نباید از ایران خارج شود چراکه متعلق به ملت ایران است. رادیو تلویزیون ملی ایران که سرپرستی آن با رضا قطبی بود، نه تنها در حفظ نظام شاهنشاهی قدمی برنداشت بلکه در جهت عکس آن عمل کرد. انقلابیون تبلیغات خود را در جهت رسیدن به اهداف خود انجام می دادند و رادیو تلوزیون به جای خنثی کردن این تبلیغات، عکس آن عمل می کرد.
مثلا چه کارهایی؟
مثلا شکستن ابهت شاه. سلطنت بر پایه ابهت و احترام استوار است و اگر شکسته شود سلطنت از میان خواهد رفت. آقای رضای پهلوی برای من تعریف کرد که در ۱۴ خرداد سال ۵۷ در تلویزیون فیلمی از کشتن “مکس ملیان” پادشاه مکزیک نمایش داده می شود. برای همین پیش پدر خود رفته و به او گلایه می کند که در تلویزیون «شاه کشی» را به نمایش گذاشته اند که شاه به او می گوید “برو به ننت بگو"!
یا پخش نطق معروف “من صدای انقلاب شما را شنیدم” که این کار ابهت شاه را شکست. بر اساس آنچه شاه و آقای معینیان درمورد نطق “صدای انقلاب شما را شنیدم” برای من شرح دادند، این نطق را در صبح روزی که ایراد شد، آقایان “رضا قطبی” و “سید حسین نصر” نزد فرح می آورند. هرچه شاه خواستار رویت نطق می شود، متن مورد نظر در اختیار او قرار نمی گیرد. درست قبل از ایراد و ضبط، نطق را در اختیار شاه می گذارند. شاه آن را می خواند و بعد متوجه می شود چه اشتباه بزرگی کرده است. بارها شاه در جلوی من با فرح دعوا می کرد و به فرح می گفت که “ایراد آن نطق بزرگترین اشتباه تاریخ سیاسی من بود و چرا اینکار را با من کردید.”
پخش محاکمه آقای خسروگلسرخی که از او قهرمان ساخت، به شاه بسیار ضربه زد. پخش گزارشات بازرسی شاهنشاهی که دائما به مردم نشان می داد که کدام کارها درست انجام نشده است. در برابر این گزارش ها آنطور که باید از پیشرفتهای زمان محمدرضا شاه و رضا شاه در تلویزیون و یا رادیو صحبت نمی شد یا تهیه و پخش زندگی روزمره رضا پهلوی در کیش، نوشهر و داشتن تمام وسایل تفریحی و اشرافی که به نظر من باعث تنفر مردم از آن همه تجمل می شد. حتی در زمان انقلاب از رادیو تصنیف مرغ سحر که آهنگی انقلابی بود، پخش می کردند.
فریدون جوادی چطور؟ وی چگونه بر روی شاه تاثیر می گذاشت؟
آقای فریدون جوادی و همسرشان خانم لیزا جوادی، از دوستان دوران تحصیل خانم فرح پهلوی بودند تا زمانیکه در ادامه اشاره می شود رابطه آقای جوادی و فرح خانم کم و بیش مانند رابطه فرح خانم با سایر حلقه دوستان نزدیک به او بود. در حدود چهارسال قبل از انقلاب زمزمه هایی از تغییر ماهیت دوستی آقای فریدون جوادی و فرح خانم به گوش من می رسید اما چون قبول اینگونه مسائل برایم غیر قابل تصور بود از آن می گذشتم. در همان زمان مهمان شاه و فرح خانم در جزیره کیش بودم که تیمسار بیگلری رئیس ستاد گاردشاهنشاهی بود و دو نفر از افسران گارد را مامور کرده بود که دائما با فرح خانم باشند.
هرجا که من، فرح خانم و سایر مدعوین حضور داشتیم، این دو سرهنگ را می دیدم. از آنجا به کاخ شهناز دختر شاه رفتیم. در آن مهمانی فرح و جوادی را ایستاده در حالتی دیدم که آن حالت برای من قابل قبول نبود و آنجا متوجه تغییر ماهیت دوستی فرح خانم و آقای جوادی که همه نزدیکان در مورد آن صحبت می کردند، شدم. حال بسیار بدی داشتم و آن شب از ناراحتی تا صبح نخوابیدم. بعدازظهر فردای آن شب پیش خانم دیبا (مادر فرح که حق مادری بگردن من داشت) رفتم و به ایشان گفتم که وضع خراب است و ایشان باید جلوی این اشتباه را بگیرد.
در بازگشت جوادی از این ماموریت گمان من بر این بود که ماهیت دوستی به حالت غیر عاطفی برگشته است. به خاطر دارم که شبی در تابستان سال ۵۶ با شاه در اسکله نوشهر قدم می زدیم. فرح و دوستان او از جمله آقای جوادی به خانه خانم لوییز قطبی که در جوار اسکله بود، رفته بودند. قبل از اینکه شاه برای خواب به اطاق خود برود از من سئوال کرد “احمد این کیست که نمی گذارد فرح شبها زودتر به محل خواب برگردد؟” جواب دادم لیلی ها( لیلی دفتری و لیلی امیرارجمند). با شروع جرقه انقلاب، وجود آقای جوادی که از مشاورین اصلی فرح خانم بود در خدمت ایشان بیشتر و بیشتر شد و به نظر من در بسیاری از تصمیمات شرکت داشت.
در مهرماه سال ۵۷ آیت الله شریعتمداری از طریق من به شاه پیام داد که “ما گفتیم آزادی ولیکن این هرج و مرج است. وظیفه قانونی شاه حفظ امنیت مردم است. چرا ایشان(شاه) آنقدر ضعف نشان می دهد.
طرح خروج شاه از کشور ایده چه کسی بود؟ آیا احتمال داشت که آمریکا در یکی از اقامت گاه های شاه مانند مراکش یا پاناما وی را تحویل سران انقلاب بدهد؟
بعد از عید فطر سال ۵۷ شاه متوجه شد که هزاران نفر شعار مرگ بر شاه سر داده اند. آنطور که بعدها به من گفت، احتمالا دیگر برای بازگرداندن اوضاع به حالت عادی دیر شده بود و شاه روحیه خود را باخت. هر تصمیمی را هم که شاه با فشار اطرافیان خود می گرفت فرح خانم با تسلطی که بر روی شاه بعد از فوت آقای علم و خالی کردن معتمدین نزدیک شاه از دور او و باختن روحیه شاه، خنثی می کرد. از دید شاه، وی دیگر کاره ای نبود که بخواهد در ایران بماند. تصمیم رفتن قبل از هر چیز تصمیم خود شاه بود. آمریکا بعد از کنفرانس گوادلوپ که از روز ۴ تا هفتم ژانویه برگزار شد، دست از حمایت شاه برداشت و سفیر آمریکا بعد از روز ۱۰ ژانویه به شاه پیشنهاد رفتن او را داد. کارتر قصد پس دادن شاه به ایران در زمانی که در پاناما بود را داشت. اگر انور سادات و دخالت دوستان آمریکایی شاه نبود اینکار به احتمال زیاد از طرف کارتر به خاطر آزادی گروگانهای سفارت آمریکا صورت می گرفت.
سولیوان در خاطراتش مدعی است که ما تا آخرین لحظه از شاه حمایت می کردیم. اینکه برخی می گویند انقلاب طرح انگلستان و آمریکا بود، با توجه به شرایط حاکم بر کشور، آیا گزاره ای صحیح است؟
هرگاه در این مورد از شاه سئوال می کردم، او می گفت که مقدر بوده است! انقلاب ایران در یک جمله خلاصه می شود “قاطعیت عمل {literal{literal}}{/literal}{literal}{{/literal}{/literal{literal}}{/literal}امام{literal{literal}}{/literal}{literal}}{/literal}{/literal{literal}}{/literal} خمینی و ضعف عمل شاه”
در رژیم گذشته به هرحال آنچه شاه بدان افتخار می کرد ارتشی بود که طی دوران حکومتش ساخته بود و اصطلاح ژاندارم منطقه لقب گرفته بود. این اقتدار تا چه حد حقیقت داشت و چقدر عاریتی و متکی به قدرت های خارجی بود؟
ارتش شاهنشاهی ارتشی قوی بود اما از نظر تجهیزات و تربیت به خارج متکی بود. مشکل ارتش شاهنشاهی این بود که شاه از کودتا می ترسید و از این رو نمی گذاشت افسرانی که از خود قدرت تصمیم گیری داشتند، از درجه سرهنگی بالاتر بیایند. خود شاه تنها تصمیم گیرنده بود. وقتی که شاه روحیه خود را باخت و قادر به تصمیم گیری نبود و هر تصمیم او به وسیله فرح خنثی می شد، ارتش دیگر فرمانده نداشت و از هم پاشید.
چرا محمدرضا از حدود سال ۴۲ تا ۵۷ توجهی به آزادی های سیاسی نمی کرد؟
شاه اولویت کار خود را بر روی پیشرفت نظامی و پیشرفت اقتصادی قرار داد و به پیشرفت سیاسی مملکت توجهی نکرد. این عدم توازن پیشرفت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود یکی از دلایل انقلاب ایران است. عوامل لازم برای پیشرفت سیاسی ایران حتما شتاب پیشرفت نظامی و اقتصادی را کاهش می داد. چند سال قبل از انقلاب شاه متوجه می شود که مریض شده است. او می دانست که فرح و پسرش رضا قادر به اداره مملکت به صورتی که او ایران را اداره می کرد، نیستند از این رو سعی به بازکردن فضای باز سیاسی کرد تا ایران سیستم سیاسی خودکفا پیدا کند که به انقلاب ایران منتهی شد. سیاست های آقای کارتر نیز می تواند در این تصمیم شاه موثر باشد ولیکن از دید من دلیل اصلی نیست. برای کارتر منافع آمریکا بر آزادی های سیاسی مردم ایران مقدم بود.
در اغتشاشات اخیر تهران و برخی شهرهای کشور، رضا پهلوی و مادر وی قصد داشتند به نحوی تظاهرات را به نفع خود ساماندهی کنند. رضا پهلوی چقدر به بازگشت به ایران امیدوار است و اصلا دوست دارد روزی برگردد؟
رضا پهلوی در ظاهر و مادر ایشان، حتما علاقه به بازگشت به ایران را دارند. سئوال اینجاست که ایا ایشان حاضر به پرداخت هزینه واقعی اینکار هستند؟ ایشان موج را ایجاد نمی کنند ولیکن موج سواری می کنند. تا آنجایی که من شاهد آن بودم رضا پهلوی باطنا علاقه ای به بازگشت ایران ندارد. شاه در آخرین مصاحبه خود با فریدون صائب جم می گوید “این رضا که علاقه ای ندارد انشالله که اشتباه کرده باشم.” در سال ۸۴ میلادی آقای کیسی رئیس وقت سازمان سیا بعد از تعیین ماهی ۱۵۰۰۰ دلار مقرری در ماه برای آقای رضا پهلوی، بعد از سه هفته اعلام کرد “این مرد جوان علاقه ای(به این کارها) ندارد” یعنی اینکاره نیست!. بعد از سال ۸۴ میلادی که به رضا اعلام کردم دیگر سلطنت طلب نیستم رضا از من خواست تا به صورت مشاور مالی و فردی او با او باشم.
او پیام تلویزیونی برای مردم ایران ضبط می کرد و به جمهوری اسلامی و آقای خمینی حمله می کرد. بعد به اتاق مجاور که من در آن بودم می آمد و داد می زد “ولم کنید، ولم کنید، احمد بدادم برس!” من هم چون نمی خواستم کازه کوزه ها سر من خراب شود سکوت می کردم. حال آیا ایشان امروز علاقه دارد و یا خیر در ظاهر که دارد. آیا قدرت سازماندهی، تشخیص درست انتخاب افراد، شجاعت و شخصیت لازم برای انجام این کار دارد من فکر نمی کنم و شواهد این چند سال نیز آن را ثابت کرده است. آمریکا از ایشان استفاده ابزاری برای فشار بر روی جمهوری اسلامی می کند.
<< 1 ... 12 13 14 ...15 ...16 17 18 ...19 ...20 21 22 ... 54 >>