جستجو

آمار بازدید یاسین

  • امروز: 454
  • دیروز: 146
  • 7 روز قبل: 923
  • 1 ماه قبل: 2415
  • کل بازدیدها: 90284
اردیبهشت 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

حدیث

حدیث موضوعی

ایران ما

من کالای ایرانی میخرم

تماس با من

تماس با ما
« اقتصاد یمندگرگونی جایگاه منطقه‌ای یمن: امکانات و چالش‌ها »

تحولات داخلي يمن در سالهـاي اخيـر

1394/03/14

  10:57:00 ق.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

تحولات داخلي يمن در سالهـاي اخيـر

تحولات داخلي يمن در سالهـاي اخيـر
توجه ناظران و كشورهاي منطقه خاورميانه و
نيز قدرتهاي فرامنطقهاي را به خـود جلـب
كرده است. ناآراميهاي داخلي يمن كه ناشي
از زدوخوردها و جنگهاي پي در پـي دولـت
يمـن بـا حـوثيهـا در شـمال ايـن كشـور و
رويارويي با تجزيهطلبان در جنـوب آن و نيـز
افزايش فعاليـت سـازمان تروريسـتي القاعـده
ميباشد، نگرانيهـاي عمـدهاي را در سـطوح
منطقه اي و بين المللـي موجـب شـده اسـت.
روياروييهاي دولت يمن با حـوثيهـا كـه در
كنار چالش تحـرك جنـوب، مسـئله فعاليـت
فزاينده القاعده در اين كشور را تشديد كـرده
است و نيز ورود قدرتمندانه عربستان سعودي
به جنگ صعده و بحث بر سر مداخله ايـالات
متحده در يمن و احتمال اعزام نيـرو بـه ايـن
كشور، سؤالات فراوانـي در مـورد ريشـههـاي
بحرانها و ناآراميهاي داخلي يمن، و چرايـي
توجه فزاينده قدرتهاي فرامنطقهاي و جامعه
بينالملل به اين تحولات برانگيخته است. لذا
در اين پژوهش نويسندگان در صـدد بررسـي
چرايـي و پيامـدهاي توجـه امريكـا و جامعـه
بينالمللي به يمن و مداخله آن در اين كشور
آشوبزده ميباشند. سؤال اصلي پـژوهش آن
اســت كــه دلايــل توجــه فزاينــده جامعــه
بين المللـ آي و در رأس ن ايـالات متحـده بـه
چالشهاي دروني يمن و تلاش آن كشـور در
جهت مرتفع ساختن اين چالشهـا چيسـت؟
بهعبارت ديگر، باتوجه به اينكـه چـالشهـا و
مسائل امنيتي داخلي يمـن مسـئله جديـدي
نيست، جامعه بـين المللـي و امريكـا بـه چـه
دلايلي و تحت تأثير چه انگيزه و مشوقهـايي
دســت بــه تــلاش فزاينــدهاي بــراي مرتفــع
ساختن اين چالشها زده است؟
پاسخ اين سؤال و در واقع فرضيه اصـلي
پژوهش آن است كـه بـا توجـه بـه موقعيـت
جغرافيايي و جايگاه منطقهاي و نيز امكانات و
پتانسيل انساني يمن، مسـائل و چـالشهـاي
داخلي يمن (متغير مستقل) در بلندمـدت بـا
توجه به ضعف دولـت آن در مرتفـع سـاختن
اين چالشهـا (متغيـر ميـانجي) تهديـدات و
چـالشهـاي امنيتـي گسـتردهاي را متوجـه
امنيـت در سـطوح منطقـهاي و بـينالمللـي
خواهد كرد. (متغير وابسته)
لــذا در ايــن پــژوهش پــس از طــرح
چارچوب تئوريك، ابتدا به بررسـي جايگـاه و
اهميت يمن در منطقه خاورميانـه و وضـعيت
اجتماعي و ساختار اقتصادي و بـهطـور كلـي
اوضاع داخلي يمن و تـأثيري كـه تـداوم ايـن
اوضاع داخلي بـر ظهـور و بـروز چـالشهـاي
متعدد در يمن امروز داشتهانـد، مـيپـردازيم.
سپس به نحـوي مفصـلتـر بـه چـالشهـايي
ميپردازيم كه پيشروي اين كشور آشوبزده
قرار گرفتهاند. در پايان نيز تبيـين مـيكنـيم
فكه قدرتهاي رامنطقهاي بهخصوص ايـالات
متحده درصـدد هسـتند بـراي پيشـگيري از
تبديل شـدن يمـن بـه دولتـي ورشكسـته و
چالش خيز در آينـده خاورميانـه، بـا حمايـت
اقتصادي از اين كشور و تشويق متحدان خود
در منطقه (به ويـژه شـوراي همكـاري خلـيج
فارس) براي كمك به تقويت اقتصـاد ضـعيف
يمن، به جامعه يمني در فائق آمدن بر موانـع
گذار دموكراتيك كمك كنند و اين كشـور را
در كنار عراق به صورت الگوهـاي دموكراسـي
عربي در آورنـد. در چـارچوب منطقـهاي نيـز
شوراي همكاري بهخصوص عربستان سعودي
هرچنـد علاقــهاي بـه تحـولات دموكراتيــك
جمهوري يمن نداشته باشد، اما براي تثبيـت
اوضاع امنيتي و تحكيم پايههاي اقتصاد يمـن
همگام با غرب تحرك خود را آغاز كرده است.
روش مـورد اسـتفاده در ايـن پـژوهش روش
توصيفي-تحليلي ميباشد.
1 چارچوب تئوريك
هژموني يك كشور در جهان بـه معنـاي
رهبريِ سـاختارِ نظـام بـين المللـي موجـود و
تجـويز هنجارهـايِ پذيرفتـه شـده فرهنگـي،
سياسي و نيـز اقتصـادي از سـوي آن كشـور
ميباشد. اين نقش، در طول تـاريخ، از سـوي
قدرتهاي چندي اعمال شده است. هژمـوني
بريتانيا در فاصله دو جنگ جهاني توان بسـط
نظم بينالمللي را بهتدريج از دست داد. پـس
از آن، هژموني امريكـا در جنـگ جهـاني دوم
آغاز شد و سي سال پس از آن بـه اوج خـود
رسيد (دوبوف، 1383،ص22 .) ايـن ابرقـدرت
،هژمون با ابعاد چهارگانه قدرت خود، پـس از
جنگ سرد بـه ترسـيم سـاختار نـوين نظـام
بينالملل پرداخت، ساختار هژمونيكي كه بـه
دست نومحافظهكاران امريكايي به اوج رسـيد
و با دگرگونيهاي ناشي از ناتواني دولت بوش
در فــايق آمــدن بــر بحــرانهــاي عــراق و
افغانستان رو به ضعف نهاد.
در واقع هژموني جهـاني ايـالات متحـده
در دهههاي اخير به واقعيتـي غيرقابـل انكـار
تبديل شد. با ايـنحـال دوام ايـن هژمـوني و
توانايي ايالات متحده در بازتوليد قدرت خود،
مـورد ترديـد بـوده اسـت ,Odom, 2007)
دوام آنچـه .p.404; Huntington, 1988/89)
هژموني ايالات متحده را در هالـهاي از ابهـام
قرار ميدهد، گذشته از توان و يا ناتواني ايـن
ابرقــدرت چهاربعــدي در بازتوليــد قــدرت
خويش، چالشهاي عمدهاي است كه خيزش
قدرتهـاي جديـد و نيـز تهديـدات امنيتـيگسترده عليه ابعاد قـدرت جهـاني آن مطـرح
ميسازد.
يــازده ســپتامبر نمــود بــارز تهديــدات
امنيتي نويني بود كه هژموني جهـاني ايـالات
متحده را هدف قـرار مـيدهـد. بـا ايـنحـال
چگونگي پاسخگويي ايـالات متحـده بـه ايـن
تهديــد، نــه تنهــا خطرهــاي آتــي را مرتفــع
نساخت، بلكه همچنـانكـه ام. مـن ,Mann)
(2001 پيشبينـي كـرده بـود، بـه گسـترش
خشم و فعاليتهاي تروريستي منجر شـد. در
واقـع نـاتواني در ترم فـع سـاختن تهديـد، در
كوتاهمدت مبه دوا اين تهديد و در بلندمـدت
بـه گسـترش و تشـديد آن خواهـد انجاميـد.
توجه به تحركات القاعده و گستره فعاليت آن
نه سال پس از اشغال افغانستان و آغاز جنگ
دولت بوش عليه تروريسم اين نكته را اثبـات
ميكند.
توجه به يمن از ايـن منظـر قابـل تأمـل
است . در اصل، هر منبعي كـه نظـم و امنيـت
شكننده منطقه ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك
خاورميانــه را بــه چــالش بكشــد، ابعــادي از
هژموني ايالات متحده را تهديد خواهد كـرد.
يمــن امــروزه تهديــد بزرگــي بــراي امنيــت
منطقهاي و بينالمللي و به تبـع آن هژمـوني
ايالات متحده بـهحسـاب مـيآيـد. گسـترش
فعاليت القاعده در ايـن كشـور، كـه در سـايه
گرفتاريهاي دولت يمن در شمال (حوثيها)
و جنوب (تجزيهطلبـان) در سـالهـاي اخيـر
شدت يافته است، نوك پيكان ايـن تهديـد را
تشكيل ميدهد.
بهرغم چالشهاي متعدد سالهاي اخير،
امريكــا توانســته اســت هژمــوني خــود را در
منطقـه خاورميانـه حفـظ كنـد. بـزرگتـرين
تهديدي كه اين هژمـوني را در ايـن نقطـه از
جهان با خطر جدي مواجه ميسازد، گسترش
نـاامنيهـاي منطقـهاي و در نتيجـه تقويـت
القاعده و سازمانهاي مشابه آن است كه خود
در چرخــهاي بــه تكثيــر نــاامنيهــا خواهــد
انجاميد. بههمين دليل اوضاع نابسامان يمـن
در سالهاي اخير نگرانيهـاي گسـتردهاي را
برانگيخته است . چنانچـه تحـولات يمـن بـه
گسترش ناامني در جنوب شبهجزيره عـرب و
شاخ افريقا بينجامد، اين امـر امنيـت و نظـم
منطقه خاورميانه و همچنين هژموني امريكـا
در راايـن منطقـه ، از راه گسـترش و تشـديد
چرخه خوداستحكامبخشِ پيشگفته (نـاامني
و تروريسم)، مورد تهديد قرار خواهد داد .
از نقطه نظري ديگر، همچنانكه كـاكس
هژمـوني ،مـيكنـد بيـان (1983, p.171-72)
امريكـا بـر مجموعـه سـاختارهاي اجتمـاعي،
اقتصادي و سياسي مبتني است و نمـيتوانـد
به سادگي تنها بر يكي از اين مؤلفهها متكـي
باشد، بلكـه لزومـاً تمـامي ايـن سـاختارها را
شامل ميشود. گسترش تروريسم منطقهاي از
دروازه يمن و تـأثيرات آن بـر امنيـت انـرژي
(زيربناي اقتصاد غـرب) و هژمـوني اقتصـادي
امريكا و بـه تبـع آن سـاختارهاي سياسـي و
اجتماعيِ الگويِ هژمون براي منطقه، هژموني
ايالات متحده و هنجارهاي تجويزيِ آن بـراي
منطقه خاورميانه و جهـان را از چنـد جهـت
مـورد تهديـد قـرار مـيدهـد. بـدين ترتيـب
گسترش فعاليتهاي القاعده در يمن و تبديل
شدن ايـن كشـور بـه خطـري بـراي امنيـت
منطقهاي، تهديدات متعددي متوجه هژموني
ايالات متحده ميسازد.
-2 اهميت جايگاه جغرافيـايي و
استراتژيك يمن
يمن در جنوب شبه جزيـره عـرب قـرار
گرفته اسـت و مرزهـاي دريـايي گسـترده اي
(2000 كم) در درياي سرخ و نيز خليج عدن
دارد. موقعيت استراتژيك اين كشور به لحـاظ
اشراف بر شاخ آفريقا و امكان كنترل تحركات
اين منطقـه و نيـز سـواحل شـرقي آفريقـا از
طريق مرزهاي دريايي جنوب و غرب يمـن و
نيز جزيره سوكاترا، اهميـت ويـژهاي بـه ايـن
كشور داده است. بهعلاوه اشراف اين كشور بر
تنگه بابالمندب اهميـت مضـاعفي بـه آن از
نظر تأمين امنيت انرژي و ترانزيـت كـالا داده
است. در واقع درصد زيادي از رفتوآمدي كه
در كانال سوئز صورت ميگيرد، از باب المندب
هم ميگذرد. پس به همان ميزان كـه كانـال
سوئز حائز اهميت است، باب المندب هم مهم
است (درايسدل و بليك، 178 ،1386 .)
امنيت تنگه بـابالمنـدب بـراي تمـامي
كشورهاي ساحلي درياي سرخ از نظر ترانزيت
كالا و تسليحات حائز اهميتي اساسـي اسـت.
براي مثـال در جنـگ 1973 مصـر و سـوريه
عليــه اســرائيل، جمهــوري عربــي يمــن در
هماهنگي با قاهره تنگـه بـاب المنـدب را بـه
روي ورود كشتيها و تسـليحات بـه اسـرائيل
بست و از اين طريـق بـه نحـو مـؤثري مـانع
استفاده اسرائيل از بخش عمـدهاي از نيـروي
دريـايياش و ضـربه زدن بـه مصـر از طريـق
درياي سرخ شد؛ امري كه تـأثير فراوانـي بـر
سير عمليات جنگي در جبهـه سـينا داشـت.
تجارت و توريسم در شـهرهاي مهمـي چـون
جده و ينبع (عربستان سعودي) و دهها شـهر
ساحلي ديگر درياي سرخ تـا حـد زيـادي بـه
امنيت و آرامش در تنگه بابالمندب وابسـته
است. لذا علاوه بر اشراف يمن بر شاخ آفريقا،
تأمين امنيت تنگه بـابالمنـدب نيـز جايگـاه
استراتژيك ويژهاي به اين كشور داده است.
-3 وضعيت اجتماعي و سياسي
داخلي يمن
جامعه يمن جامعهاي قبيلهاي است كـه
در آن رسم و عرف قبيله گاه حتـي از قـانون
دولتي الزامآورتر است. قبايل در ايـن جامعـهفراتر از فعاليت فرهنگي و جامعهپذيري، شايد
مؤثرترين نهاد براي ورود به زنـدگي سياسـي
باشند. بسياري از مقامات دولت يمن از قبايل
سرشناس و اثرگذار يمنـي مـي باشـند، علـي
عبداالله صالح، رئيس جمهور سه دههاي يمـن
خود عضوي از فدراسيون قبايل حاشـد اسـت
كــه از اثرگــذاري قابــل تــوجهي در يمــن
برخوردار است و رؤساي آن (خاندان الأحمـر)
اغلب از مقامات سياسي مهم يمن بودهاند.
در چــارچوب همــين ســاختار قبيلــهايِ
جامعه است كه آزاديهاي فردي نسبتاً قابـل
توجهي به افراد جامعه اعطا ميشود. رؤسـاي
معروف قبايل و شخصـيتهـاي مهـم يمنـي
اغلــب تالارهــاي بزرگــي بــراي پــذيرايي از
ميهمانان دارند كه «مجـالس « قـات در آنهـا
برگزار ميشود. در اين مجالس مسـائل مهـم
سياسي مطرح و بدون هيچ گونـه محـدوديتي
مورد بحث و بررسي و نقادي قرار ميگيرد.
)1(
يكــي از كاركردهــاي عمــده ايــن مجــالس
(همچون احزاب) تربيـت و آمـوزش رهبـران
سياسيِ آينده ميباشد . در واقع قدرت قبايـل
و قبيلهاي بودن جامعـه قـدرت اعمـال نفـوذ
دولت و حركت آن بـه سـمت اقتـدارگرايي را
مهار مي كنـد. از سـوي ديگـر و تحـت تـأثير
همين مسئله، دولت توان ايفاي نقش برتـري
در زمينه آموزش و شكل دادن به شخصيت و
هويــت ملــي را نداشــته اســت. ,Wedeen)
.2004)
پــس از وحــدت يمــن در ســال 1990،
رژيم حاكم آزاديهاي سياسـي فراوانـي را در
چارچوب قانون اساسـي مقـرر داشـت. بسـته
تقنينــي آزادســازي كــه عهــدهدار گشــايشِ
سياسيِ پس از وحدت بود شامل توافـقهـاي
وحدت 1989، قـانون اساسـي 1991، قـانون
مطبوعــات 1990، قــانون احــزاب سياســي
1991، قـانون انتخابـات 1992 و اعلامي ـهاي
بود كه بر اساس آن نيروهاي قـديمي امنيـت
ملـــي و مركـــزي منحـــل خواهنـــد شـــد
دو ترتيـب بدين . (Carapico, 1998, p.137)
يمــن در قالــب يــك رژيــم دموكراتيــك بــه
يكديگر پيوسـتند كـه از آن پـس رويـههـاي
دموكراتيكي چون انتخابات پارلماني و رياست
جمهوري، تأسيس احزاب سياسـي، گسـترش
آزادي بيان و غيره را در پـيش گرفـت. البتـه
آزاديهاي سياسي در يمن از زمان وحـدت و
به خصـوص از سـال 1994 ( جنـگ تجزيـه)
روند رو به كاهشي را پيموده است.
پــس از جنــگ تجزيــه ســال 1994،
پارلمان يمن با طرح و تصويب قانون اساسـي
نوين، اختيارات فراواني به رئيس جمهور و به
زيان آزاديهاي سياسي پيشـين داد ( الفقيـه
الف، 2010 .) اين وضـعيت پـس از انتخابـات
پارلمــاني 2003 و بــهخصــوص انتخابــات
رياستي 2006 تا حدود زيادي متحـول شـد با اينحال، يمـن تـا رسـيدن بـه دموكراسـي
كامل راه درازي در پيش دارد. به نحـوي كـه
1 سازمان «خانه آزادي»،
ايـن كشـور را جـزو
دموكراسيهاي انتخاباتي نميداند. در گزارش
سال 2009 اين سـازمان دربـاره يمـن آمـده
است كه هرچند بهنظر مـيرسـد ايـن كشـور
نظــام دموكراتيــك نســبتاً بــازي دارد كــه
شــهروندان در آن رئــيس جمهــور و اعضــاي
پارلمان را با رأي مستقيم انتخاب مـيكننـد،
اما سياست در يمن تحت سلطه حزب حـاكم
اســت 2 (Freedom كنگــره عمــومي ملــي
(House,2010. با اينحال يمن طبق آمار اين
سـازمان جـزو كشـورهاي نسـبتاً آزاد اسـت.

با اينكه تبعيض عليه زنان و اقليـتهـاي
غير مسلمان همچنان در يمن وجود دارد، اما
اين كشور در زمينه احترام به حقـوق زنـان و
اقليـتهـا، نسـبت بـه كشـورهاي همسـايه و
بسياري از كشورهاي عرب و مسلمان پيش تر
است. حقوق اقليتهاي غير مسلمان در عمل
مـورد احتـرام اسـت و قـانون [ص ـرفنظـر از
برخورد اجتماعي] بيشترين حمايت را از زنان
به عمل مـي آورد (Freedom House, 2010).
زنان در اين كشور توانستهاند بـه پسـتهـاي
سياسي قابل تـوجهي دسـت يابنـد. يمـن از
جمله اولين كشورهاي عربي بود كه زنـان در

1. Freedom House
2. Persian Gulf Cooperation Council
آن به وزارت رسـيدند. بـهعـلاوه در سـپتامبر
2006 يك قاضي زن به رياست ديـوان عـالي
اين كشور منصوب شد. رهبران يمن همـواره
اين مسئله را پذيرفتهاند كه هـر گونـه پـروژه
براي تحولات اجتمـاعي - سياسـي گسـترده،
مستلزم پشـتيباني زنـان اسـت ,Carapico)
.1998, p.199)

- ميزان رعايت حقوق سياسي و آزاديهـاي مـدني از
1 تا 7 رتبهبندي شده است. و بر اساس آن كشورها به
سه دسته كشورهاي آزاد 1( و )2 ، نسبتاً آزاد 3( تا 5)
و غير آزاد ( 5 تا 7) تقسيم شدهاند، بنابراين طبعـاً در
هر دسته ميتوان كشورها را رتبهبندي كرد.
- جهت روند نشاندهنده تغييرات مثبـت و يـا منفـي
صورتگرفته ميباشد.


 

 


فرم در حال بارگذاری ...