جستجو

آمار بازدید یاسین

  • امروز: 408
  • دیروز: 146
  • 7 روز قبل: 923
  • 1 ماه قبل: 2415
  • کل بازدیدها: 90284
اردیبهشت 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

حدیث

حدیث موضوعی

ایران ما

من کالای ایرانی میخرم

تماس با من

تماس با ما
« مداخلات آل سعوداقتصاد یمن »

ریشه یابی بحران یمن

1394/03/19

  05:47:00 ب.ظ, توسط یاسین  
موضوعات: یاسین

ریشه یابی بحران یمن

ريشه هاي بحران : دليل
اصلي جنگ تضادي بود كه از نيم ه ده ه
1990 و با تأسيس تشكل جوانان مؤمن و
دوري الحوثي از حكومت، ميان دو طرف به
وجود آمد. هرچند اين تضاد تا سال 2004
آشكار نشد، اما آشكار نشدن آن به تشديد و
تعميق بيشتر آن كمك كرد تا آنجا كه در
سال 2004 بلافاصله پس از مطرح شدن اين
تضاد جنگي بين دو طرف رخ داد . مسئ له
ديگر بيم صنعاء از نافرماني حوثي ها بود .
اينان برخلاف سياست هاي دولت عمل
مي كردند و شعارهايي برخلاف خواست و
اراده دولت يمن سر مي دادند. اوج اين نكته
در سال 2003 در تظاهرات جوانان مؤمن در

مقابل سفارت امريكا در اعتراض به جنگ اين
كشور عليه عراق و تكرار شعارهاي مرگ بر
اسرائيل و مرگ بر امريكا نمايان شد.
مسئله ديگر اوضاع اقتصادي وخيم
مناطق شمالي يمن مي باشد كه موجب
اعتراضات گسترده ساكنان اين مناطق و
افزايش تضاد آنها با حكومت مركزي و
گرايش به جنبش ضد دولتي حوثيها شده
است. افزون بر اين ، ماهيت سكولار دولت
يمن و در مقابل، ويژگي مذهبي حكومت
آرمانيِ حوثي، موجب ارجحيت يافتن اين
جنبش نزد جامعه قبيلهاي سنتي و مذهبي
يمن بهخصوص زيديهاي شمال اين كشور
شده است.

تجزيه طلبان جنوب:
بريتانيا از دهه سوم قرن نوزدهم با حمله
به جنوب يمن، بندر عدن و مناطق اطراف آن
را تحت الحمايه خود ساخت. اين امر سرآغاز
تفكيك يمن تاريخي به دو دولت مجزاي
شمالي و جنوبي شد. زماني كه يمن شمالي
در سال 1918 در نتيجه فروپاشي امپراتوري
عثماني به صورت دولتي مستقل پا به صحنه
بين المللي گذاشت، يمن جنوبي همچنان
تحت استعمار بريتانيا بود. يمن جنوبي به رغم
مبارزات فراوان تا سال 1967 نتوانست خود
را از استعمار بريتانيا برهاند. در اين سال با
استقلال يمن جنوبي، آرزوي وحدت يمن، كه
از ديرباز رهبران دو يمن به خصوص يمن
شمالي را به خود مشغول داشته بود، مجدداً
مطرح شد. اين مسئله البته از زمان استقلال
يمن شمالي همواره به نحوي مطرح بوده
است. در واقع امام يحيي، رهبر يمن شمالي
پس از استقلال، به دليل يكي دانستن دو
يمن، با فشارهاي بريتانيا براي ترسيم
مرزهايش با يمن جنوبي (تحت الحمايه
، بريتانيا) مخالفت مي كرد (جلّول، 2000
.( ص 193
اما وحدت دو يمن، با روي كار آمدن
چپ گرايان در يمن جنوبي و نيز مسائل
، داخلي يمن شمالي پس از جنگ دهه 1960
به تأخير افتاد. اگر در دهه 1970 ناآرامي ها و
كودتاهاي پي در پي يمن شمالي در كنار
انسجام و هماهنگي نخبگان چپ گراي يمن
جنوبي مانع ورود دو طرف به فرآيند وحدت
شد، اختلافات داخلي حزب كمونيست يمن
جنوبي (به خصوص پس از ژانوي ه 1986 ) در
كنار ثبات و آرامش داخلي يمن شمالي در
دهه 1970 ، زمينه هاي وحدت يمن را مهيا
ساخت. با ميانجي گر ي كشورها و اتحادي ه
عرب، در 28 مارس 1979 ديداري بين
رؤساي دو يمن در كويت برگزار شد و
توافقنامه كويت د ر 30 مارس 1979 امضا

شد كه يك برنام ه زما ن بندي شده براي
اجراي توافقنامه هاي قاهره و طرابلس [كه
پيش تر براي رسيدن به وحدت امضا شده
.(223- بودند] تعيين كرد(القباع، 1992 ،ص 4
براساس اين توافقنامه دو كشور در نوامبر
1990 به وحدت مي رسيدند.
سرانجام تحت تأثير تحولات بين الملل ي
(پايان يافتن جنگ سرد كه تأثير فراواني بر
اقتصاد و ايستار نخبگان يمن جنوبي داشت)،
منطقهاي (صف بندي كشورهاي مشرق عربي
در قالب شوراي همكاري خليج فارس و
شوراي همكاري عرب كه يمن شمالي جزئي
از آن بود، تضاد يمن شمالي و عربستان
سعودي بر سر مرزها، آغاز بحران هاي داخلي
اتيوپي، متحد منطقه اي يمن جنوبي ) و نيز
داخلي (ضعف اقتصادي يمن جنوبي و تضاد
درون حزب كمونيست حاكم بر آن) و با
كمك اتحاديه عرب و برخي كشورهاي
منطقه و نيز ايالات متحده، در 22 مي 1990
رسماً تأسيس جمهوري يمن (متشكل از دو
يمن شمالي و جنوبي) اعلام شد. علي عبدالله
صالح، رئيسجمهور يمن شمالي و علي سالم
البيض، رئيسجمهور يمن جنوبي، به ترتيب
رئيس جمهور و معاون او ل رئيس جمهور
يمن شدند و نظام دموكراتيك انتخابي
جايگزين دو نظام پيشين شد.
اما روند دموكراتيك با انتظارات دو طرف
وحدت و نيز كشورهاي همسايه (به خصوص
عربستان) سازگاري نداشت . نخبگان يمن
جنوبي پيشين براي حفظ جايگاه سياسي
خود و ارتقاي آن به انتخابات چشم دوخته
بودند، اما با توجه به عدم مقبوليت
ايدئولوژي هاي چپ در يمن شمالي و دامن ه
محدود رأي دهندگان در يمن جنوبي (كه
حدود يك چهارم جمعيت يمن متحد را
تشكيل مي داد) روند دموكراتيك بر وفق مراد
آنان پيش نرفت . به علاوه گسترش دامن ه
فعاليت شركت هاي نفتي در سال هاي پس از
وحدت نشان داد كه اكثر منابع نفتي و گازي
يمن در سرزمين هاي يمن جنوبي پيشين
واقع شده است. اين دو عامل سبب عميق تر
شدن شكاف هايي شد كه از فرداي وحد ت
بين نخبگان دو يمنِ پيشين نمايان شده بود.
در انتخابات پارلماني 1993 حزب حاكم
كنگره ملي (المؤتمر الشعبي العام) با كسب
123 كرسي اول و حزب الاصلاح با 62 كرسي
دوم و نهايتاً حزب كمونيست يمن با 56
كرسي در رده سوم قرار گرفت. با توجه به
نزديكي حزب الاصلاح

(به ر ياست عبداللهالأحمر رئيس فدراسيون قبايل حاشد ) به
كنگره ملي، حزب كمونيست يمن (جنوبي ها)
از مسلط شدن نخبگان شمال بر حكومت 
نگران بود لذااختلافات دو طرف بالا گرفت.Schwedler, 2006, p61.

در چنين
فضايي علي سالم البيض از صنعاء خارج شد ،
به عدن رفت و در آنجا تحص ن كرد ، براي
نابودي وحدت عليه علي عبدالله صالح اعلام
جنگ كرد.
جنگ تجزيه طلبانه ، در 22 م ه 1994
شروع شد و با شكست تجزيه طلبان و
پناهنده شدن علي سالم البيض به عمان در
اوايل ژوئن همان سال به پايان رسيد. همين
پيروزي سريع و قاطع ائتلاف مخالف تجزيه
شايد از عمده دلايل عدم توجه به مشكلات
ساختاري بود كه منجر به حركت جنوبي ها
به سمت تجزيه شده بود . در واقع وضعيت
اقتصادي بغرنج و فقر در جنوب (با توجه به
ثروت هاي نفتي اين منطقه ) و نيز احساس
تبعيض سياسي جنوب ي ها دو ريش ه اصلي
بحران 1994 بود كه مورد توجه جدي صنعاء
قرار نگرفت. همين امر سبب شده مسئ ل ه
جنوب گهگاه به خصوص در سال روز وحدت
مطرح شده و عده اي بر طبل تجزيه بكوبند.
در 21 مه 2009 در نوزدهمين سالروز
وحدت يمن، علي سالم البيض از مونيخ اعلام
گسست » كرد كه رهبري تلاش ها در جهت
تجزيه) را پذيرفته است (الاحمدي، ) « ارتباط
2009 ). پس از آن عدن و مناطق يمن
جنوبيِ پيشين تظاهرات متوالي و گسترده اي
به طرفداري از تجزيه به خود ديدند .
علي سالم البيض و ديگر رهبران پيشين يمن
جنوبي نيز با گسترش فعالي تهاي ديپلماتيك
خود، خواهان برگزاري رفراندم براي تعيين
سرنوشت جنوب شدند . با توجه به
فعاليت هاي فزاين ده تجزي ه طلبان و شرايط
اقتصادي بغرنج يمن و ساير چال شهاي
پيش روي اين كشور، دولت علي عبدالله صالح
با شرايط نامساعدي در جنوب مواجه است .
بهبود شرايط اقتصادي و اصلاحات ساختاري
و نيز افزايش تدريجي مشاركت سياسي دو
مؤلفه مهم براي خروج از بحران هستند كه
در كنفرانس ژانوي ه 2010 لندن نيز م ورد
تأكيد قرار گرفتند.

القاعده:
سازمان تروريستي القاعده كه ديرزماني
است در يمن فعال است، در دو سال اخير به
شكل قابل توجهي بر دامنه فعاليت هاي خود
در اين كشور افزوده است. ريشه هاي القاع ده
در يمن به زمان جنگ شوروي – افغان از
1979 تا 1989 باز م ي گرد د. يمن پس از
عربستان سعودي دومين منبع عمد ه تأمين
مبارزان اسلام گرا عليه شوروي در افغانستان
بود. هزاران يمني در افغانستان در آن دوره
مبارزه كرده و در كمپ هاي القاعده آموزش دیدند.

با پايان جنگ 
افغانستان كه هم زمان با وحدت يمن صورت
گرفت مبارزان يمني به كشور خود بازگشتند.
در اين دوره با دگرگوني موضع القاعده از
همكاري با ايالات متحده در افغانستان تا
رويارويي با آن پس از جنگ 1991 آزادسازي
كويت، ستيزه جويان يمني القاعده نيز مبارزه
با امريكا را سرلوحه فعاليت خود قرار دادند.
يكي از اولين عمليات القاعده در يمن
كه پيش از سپتامبر 2001 ، ايالات متحده را
متوجه خطر يمن كرد ، حمل ه اكتبر 2000
نيروهاي القاعده به ناو جنگي يو اس اس
كول 3 ايالات متحده در بندر عدن بود كه به
كشته شدن 17 سرباز امريكايي انجاميد. اما
عمليات تروريستي 11 سپتامبر و
دگرگوني هاي سريعي كه پس از آن صحن ه
خاورميانه را متحول ساخت ، صحنه
درگيري ها را از شب ه جزيره عرب به
افغانستان و سپس عراق منتقل كرد. القاعده
در سال هاي 2003 و 2004 براي كشاندن
جنگ به درون عربستان تلاش فراواني كرد و
چندين عمليات موفقيت آميز نيز در آن كشور
انجام داد، اما در راه اند اختن جنگ داخلي
عليه نظام سعودي ناكام ماند.
اين تحولات تا چند سال توجه فعالان
القاعده را از يمن به ساير نقاط خاورميانه، به
خصوص عراق منحرف كرد. كاهش فعاليت
القاعده در عراق به خصوص پس از تأسيس
شوراهاي بيداري و مقابله عشاير سني مذهب
عراق با القاعده، موجب شد ستيزهجويانِ اين
سازمان در جست وجوي فضاهاي تازه ، مجدداً
متوجه موقعيت و فضاي سياسي و اجتماعي
مناسب يمن شوند. به باور بسياري از ناظران
پس از پاكستان و افغانستان دو نامزد اصلي
فعاليت هاي آينده القاعده، يمن و نيز سومالي
.(Cordesman, مي باشد ( 2010
فعاليت هاي القاعده در يمن در سال
2009 مؤيد اين ادعاست. يكي از مهم ترين
عمليات القاعده عليه ايالات متحده در اين
سال كه در صورت موفقيت مي توانست تلفات
فراواني بر جاي بگذارد، تلاش يك جوان
نيجريه اي براي منفجر كردن يك هواپيماي
مسافربري بر ف راز ديترويت در جشن هاي
سال نو دسامبر 2009 بود. اين جوان در يمن
آموزش ديده و براي انجام عمليات مورد نظر
از سوي فعالان محلي القاعده در يمن مجهز
.(Guardian, Jan 24, و 2010 )اعزام شده بود
در دسامبر 2009 ارتش يمن طي دو
حمله عليه مراكز القاعده در دو استان أبين و
شَبوة حدود 40 تن از اعضاي اين سازمان را
كشت. برخي بر اين باورند كه فعاليت القاعده
در يمن يك نگراني غربي است و دولت يمنبيش از آنكه به آن به مثابه يك تهديد بنگرد،
آن را فرصتي براي به دست آوردن كمك هاي
هرچند .(Alterman2010), نظامي مي داند
چنين مسئله اي مي تواند پرتوي بر واقعيت
بيفكند، اما نمي توان مدعي شد فعاليت
فزاينده القاعده نگراني صنعاء را در پي
نداشته است. افزايش فعاليت القاعده، با توجه
به سابقه فعاليت اين سازمان تروريستي عليه
كشورهاي ميزبان، در بلندمدت چالش
عمده اي متوجه صنعاء مي سازد كه در صورت
عدم تحرك به تدريج توان دولت يمن در
فايق آمدن بر اين چالش را خواهد كاست



فرم در حال بارگذاری ...